گزارش جام‌جم از تاثیر شرایط اقتصادی بر تولید پسماند در تهران جایی که گفته می‌شود ضعف قدرت خرید مردم، زباله‌ها را نیز آب کرده است

پسماند گرا نی

بین سفره ها و سطل‌ها رابطه مستقیمی است. گرانی یک پایش توی سفره مردم است و پای دیگرش درون سطل های زباله. هر چقدر سفره ها رنگین تر باشد، سطل ها هم پر و پیمان تر است و سفره و سطل را که بچلانیم عصاره اش می شود تصویر جیب مردم. بگذارید آسانش کنیم. ما هر چقدر بیشتر پول داشته باشیم بیشتر خرج می کنیم و هرچه بیشتر بخوریم و بریزیم و بپاشیم، زباله هایی که می سازیم بیشتر می شود. برعکس وقتی جیب، واویلای پول دارد، بخور و بریز و بپاش نیز کمتر است و سطل های زباله خالی تر می شود . نه فقط گرانی این روزهای بنزین و عزیز دردانگی گوجه فرنگی و نوسانات ریز و درشت قیمت ها، بلکه دست‌کم یک‌سال است رابطه جیب مردم و سفره ها و سطل های زباله هرمحله، رابطه ای معنادار شده، انگار مردم برخی محلات تهران که فقرآشناترند کمتر می‌خورند و کمتر دور می ریزند و بیشتر امساک می کنند. امساک البته فقط به نخوردن نیست، بلکه به نپوشیدن است،‌ به سوار تاکسی نشدن، به تاکسی اینترنتی را خبر نکردن، به چپیدن در مترو و اتوبوس های شلوغ، به نخریدن وسایل نو، به جهیزیه های دست دوم، سراغ چیزهای ارزان تر رفتن است. این فرهنگ، زاییده تورم است. تورم دارد سبک زندگی مردم را عوض می کند و بدجوری با سبد خرید خانوار کلنجار می رود.
کد خبر: ۱۲۴۱۶۴۶

همین سطل های زباله سر هر کوچه خودش متر و معیار خوبی است، این که مردم چه داخلش
می ریزند و چقدر می ریزند. این سوژه ماست،
تکه ای از پازل جامعه امروزمان که از یک خبر شروع شد و ما دنبالش کردیم و به حقایقی رسیدیم که لابه لای سطل های زباله مدفون است، حقیقتی درباره مردم گرفتار ریاضت اقتصادی که نه تنها کمتر از قبل می خورند، بلکه از هرچه به رفاه و آسایش مربوط است بیشتر از قبل درز می گیرند.
کاهش 3000 تنی
تهران سال های نه چندان دور شهری شرمسار بود. شهردارش که به مجامع بین المللی می‌رفت و درباره پسماندهای تولیدی شهرحرف می‌زد، خجالت می کشید از این که می گفت نیروهای خدماتی روزی پنج بار و حتی بیشتر مجبورند سطل‌های زباله شهر را خالی کنند. تهران هنوز اما شهر تمیز و کم زباله ای نیست. هنوز سطل‌های زباله محل خورد و خوراک گربه‌هاست و پرنده‌ها نیز از آن سهمی دارند و زباله گردها همچنان لقمه خود را از این سفره می خواهند، ولی هم شواهد و هم آمارهای رسمی می گوید این سطل ها خالی تر از قبل شده و جنس زباله ها نیز فرق کرده است .
چراغ اول این بحث را زهرا صدراعظم نوری، عضو شورای شهرتهران روشن کرد و از کاهش میزان زباله‌‌های خانگی در پی کم‌ شدن قدرت خرید مردم خبر داد. او نام اوضاع فعلی کشور را گذاشت وضعیت ریاضت اقتصادی و به ایلنا توضیح داد، این وضع باعث شده میزان مصرف مردم کم شود و متعاقب آن دورریز و پسماند نیز کاهش یابد.
او عدد دقیقی از زباله های تولیدی پس از فشارهای اقتصادی این اواخر ارائه نکرد ولی گفت، این روزها حداکثر پسماندی که در پایتخت تولید
می شود روزی 6000 تن است. عدد دقیق زباله های تولیدی در تهران را البته شهرام فیروزی، مدیر روابط عمومی سازمان مدیریت پسماند به ما داد و گفت، زباله هایی که روزانه به مجتمع آرادکوه می رسد5200 تن است، عددی که برای تهران نوعی رکورد محسوب
می شود، یک جور دستاورد معنا دار که نشان
می‌دهد ریاضت اقتصادی حد زیادی کار خودش را کرده و عدد عجیب تولید روزانه 8500 تن زباله در تهران را به طرز چشمگیری جابه جا کرده است.
زباله های فقرا و اغنیا
سطل های زباله یک دنیا حرف برای گفتن دارد، اصلا شهرزاد قصه گویند این سطل ها. مسوولان ادارات پسماند مناطق مختلف شهرداری روایاتی شنیدنی از سطل های زباله سطح شهر دارند و تحلیل هایشان جذاب است. حمدا... سعیدی، معاون اداره پسماند منطقه 22 تهران که نوپاترین منطقه پایتخت و ملغمه ای از سنت و مدرنتیه است درگفت وگو با ما حرف های جالبی می زند که برآمده از سطل های زباله است.
او سال ها تجربه‌اش درحوزه پسماند را درچند دقیقه برای ما جمع و جور کرد و گفت، وضعیت اقتصادی مردم هر منطقه از شهر، تاثیر خاصی بر پسماندهای خانگی می گذارد به طوری که وقتی تورم بالا می رود و گرانی می شود درجنوب شهر نان خشک زیاد می شود و درعوض پت و پلاستیک کمتر می شود که یعنی مردم غذاهای نانی بیشتر می خورند و کمتر از محصولات آماده و کارخانه ای استفاده می کنند. در عوض درشمال شهر و مناطق مرفه نشین وقتی تورم بالا می رود و بازار گرفتار گرانی می شود، مردم با خودشان حساب وکتاب می کنند و به این نتیجه می رسند به جای خرید مواداولیه و ایستادن در آشپزخانه و پخت و پز، غذاهای آماده بخرند یا به
رستوران ها و تفرجگاه ها بروند که نتیجه این تغییر سبک زندگی می شود سطل های زباله که یا پر از قوطی های پت و فلزی نوشیدنی است یا سرریز شدن بار زباله مردم غنی بر دوش مناطق مرکزی شهر(محل استقرار رستوران‌ها) یا
تفرجگاه های درون و حاشیه شهر.
توضیحات سعیدی، شمایی خوب از تاثیر اقتصاد بر سفره و فرهنگ مصرف مردم ارائه می کند ولی با این حال شهرام فیروزی درگفت و گو با ما تاکید کرد، سازمان مدیریت پسماند، سنجه دقیقی برای محک زدن تاثیر شرایط اقتصادی بر تولید پسماند ندارد، هرچند تاکید کرد وضعیت معیشت مردم و قدرت خرید آنها بر تولید پسماند و کاهش آن تاثیر قابل ملاحظه ای دارد.
چه شد که زباله ها کم شد؟
روایت مدیرروابط عمومی سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، روایتی
همه جانبه نگر است که هم به وضعیت معیشتی و دست و بال خالی خانواده ها اشاره دارد و هم به تاثیر برخی مولفه های فرهنگی در کاهش تولید زباله در خانه‌ها. او می گوید بخشی از کم شدن حجم زباله هایی که به مجتمع آرادکوه می رسد به افزایش تعداد زباله گردها که آن هم نتیجه افزایش فشارهای اقتصادی است، برمی‌گردد؛ زباله گردهایی که پسماندهای به دردبخور را جدا می کنند و در چرخه ای غیررسمی می فروشند. او می گوید بخش دیگر ماجرای کم شدن حجم
زباله ها نیز به طرح کاپ(کاهش پسماند)
برمی گردد که طرحی فرهنگی است و به تفکیک زباله از مبدا و کم حجم سازی پسماندها اشاره دارد، بخش دیگر ماجرا نیز مربوط است به دستور معاون خدمات شهری شهرداری تهران که پسماندهای حجیم مثل سرشاخه درختان و لاستیک های مستعمل و وسایل چوبی و لجن و امثال آن دیگر به آرادکوه وارد نشود بلکه مناطق شهرداری خود فکری به حال معدوم سازی این پسماندها بکنند. البته آماری در دست نیست که این همه تلاش و تقلای فرهنگی توانسته چند درصد زباله‌های تولید شده در تهران را کاهش دهد ولی به نظر می‌رسد هم در شهرداری و هم در شورای شهر تهران هستند کسانی که نقش فرهنگ‌سازی بر کم شدن زباله های پایتخت را نقشی قوی می‌دانند. با این حال تحلیل نزدیک به واقعیت این است که کاهش توان اقتصادی مردم، کوچک شدن سبد خرید و سفره آنها و نیز جیب کم پول تر آنها نسبت به گذشته، تاثیری قوی تر از فرهنگ سازی داشته و آنچه سطل های زباله را خالی تر کرده و پسماند تولیدی در تهران را روزانه 3000 تن کاهش داده، همان عاملی است که آنها را برای ادامه زندگی تحت فشار گذاشته ؛ گرانی و تنگنای معیشتی .

بازار اجناس دست دوم گرم است

نیما اشرف‌زاده، مدیر ارتباطات سایت شیپور که مرجعی مهم برای خرید و فروش اجناس دست دوم به شمار می‌رود، ایجاد رکود در بازار خودرو را مهم ترین تاثیر افزایش قیمت بنزین بر بازار انواع کالاهای ارائه‌شده در این سایت می‌داند و در این باره به جام‌جم می‌گوید: بسیاری از نمایشگاه‌های خودرو که به طور معمول با سایت ما همکاری دارند، در سه هفته گذشته آگهی‌های خیلی کمتری به ما ارائه می‌کنند، زیرا بازار آنها دچار رکود شده است و خریداران کمی در آن یافت می‌شود.
او همچنین بازار مسکن را دچار رکودی چند ماهه می‌داند و تاکید دارد گرانی بنزین تاثیر چندانی روی این بازار نداشته است، چراکه ماه‌هاست آگهی‌های خرید و فروش مسکن در این سایت کاهش یافته و از نظر اشرف‌زاده، این دلیل موجهی است برای رکود بازار مسکن در ماه‌های اخیر.
مدیر ارتباطات سایت شیپور همچنین توضیح می‌دهد در شرایط گرانی کالاها بسیاری از مردم به خرید و فروش اجناس دست دوم روی می‌آورند، اما افزایش قیمت بنزین هنوز تاثیر چندانی روی خرید و فروش اجناس عمومی این سایت نگذاشته است.
اشرف‌زاده البته این را هم می‌گوید که در سه هفته گذشته میزان خرید و فروش اجناس عمومی با شیب اندکی بیشتر شده که علت اصلی آن نزدیک شدن به ماه‌های پایانی سال است.

کاهش مشتری‎های تاناکورا‌

گرانی بنزین نه روی کالاهای اساسی که این روزها بر لباس‎های تاناکورا هم تاثیر گذاشته است. فروشنده‎های لباس دست دوم از کاهش قدرت خرید مردم می‎گویند.
حرف هر چهار فروشنده تاناکورا گواه این حقیقت است که برخی دیگر حتی نمی‏توانند لباس‎های دست دوم بخرند.
افشار از تهران، فروشنده کفش تاناکورا: گرانی بنزین، روی شغل ما خیلی تاثیر داشته است. از وقتی بنزین گران شده، تعداد مشتری‎هایمان هم کاهش یافته است.
اگر تا قبل از آن، ما روزی ده جفت کفش می‏فروختیم، امروز این تعداد به روزی دوسه جفت کاهش پیدا کرده است. قبلاً هر جفت کفش حدود صد هزار تومان تا نهایتاً 180 هزار تومان بود و حالا اما به خاطر دلار، همه چیز گران شده و قیمت همان جفت کفش، بیشتر شده است.
توکلی از مهاباد، فروشنده لباس، کفش و کیف تاناکورا: شغل ما فصلی است. نسبت به سال گذشته، تعداد مشتری‎هایمان یک سوم کاهش پیدا کرده است. سال قبل، روزانه حداقل حدود 40 تا 50 هزار تومان فروش داشتیم، امسال اما حتی روزهایی هست‌ که فروش نداریم.
موسوی از کردستان، فروشنده لباس و کفش تاناکورا: تعداد مشتری‌های حضوری‌ام کمتر شده است، اما مشتری‎های اینترنتی‎ام تغییری نکرده است. قبلاً درآمدم حدود ‌
400 هزار تومان بود. حالا اما این روزها هر دو سه روز یک‌بار یک مشتری دارم.
لک از لرستان، فروشنده لباس تاناکورا:‌ این روزها فروش‌مان حدود 70درصد کم شده‌ است. این تغییر قیمت در لباس‎های تاناکورا، به خاطر این است کامیون‎هایی که اجناس را از کوله‎برها می خرند، قیمت را بالا برده‎اند.
اگر قبلاً هر عدل یا بسته لباس را از آنها، صدهزار تومان می‏خریدیم، حالا اما 300 هزار تومان می‏خریم و به خاطر همین هم تعداد مشتری‎هایمان کاهش پیدا کرده است.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها