در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
هدف اصلی و کلان دولت ترامپ از این اقدامات، انهدام زنجیره سوسیالیستی شکلگرفته در این منطقه است؛ در حالی که دخالت مستقیم آمریکا در کودتای بولیوی و هرگونه اقدام دیگر واشنگتن در این راستا، منتج به بازتولید و گسترش فعالیت جریانها و گروههای ضد امپریالیسم در سایر کشورهای حوزه آمریکای لاتین خواهد شد.
اظهارات اخیر رئیسجمهور ونزوئلا در خصوص تحرکات تازه ایالاتمتحده و متحدان آن در قبال کاراکاس از همین منظر قابلتجزیه و تحلیل است. نیکلاس مادورو در این خصوص میگوید: گزارشهایی دریافت کردهایم که نشان میدهد کشور همسایه کلمبیا در همکاری با فرماندهی ارتش آمریکا در حال برنامهریزی برای فتنهانگیزی در مرزهای ونزوئلا هستند. از تمامی نیروهای ارتش میخواهم آماده مقابله باشند. رئیسجمهور ونزوئلا در ادامه نسبت به نقشآفرینی کلمبیا، در همراهی با این پروژه تمام آمریکایی نیز هشدار داده است. مادورو هدف از این فتنه را ایجاد جنگ و آشوب در مرز ونزوئلا با کلمبیا و برای دور کردن توجهات از اعتراضات داخل کلمبیا میداند. کلمبیا از اصلیترین متحدان ایالاتمتحده و دولت ترامپ در آمریکای لاتین محسوب میشود.
چنانچه بارها مقامات کاخ سفید بهصورت مستقیم اعلام کردهاند، ترامپ درصدد احیای دکترین مونرو در آمریکای لاتین است! رئیسجمهور ایالاتمتحده سعی دارد آمریکای مرکزی و جنوبی را بهمثابه حیاطخلوت و منطقهای کامل متعلق به خود تلقی کند و هرگونه فعالیت آزادیخواهانه در مخالفت باسیاستهای آمریکا را سرکوب کند. دکترین مونرو، در دسامبر ۱۸۲۳ توسط جیمز مونرو، رئیسجمهور وقت آمریکا اعلام شد. در ظاهر این دکترین در راستای مقابله با مداخله اروپا در آمریکای لاتین تدوین شد، اما هماکنون به مبنایی تئوریک برای سلطه مطلق واشنگتن در این منطقه تبدیلشده است.
درهرحال، ترامپ، متحدان اروپایی آمریکا و کشورهای مانند برزیل و کلمبیا که متحدان اصلی واشنگتن در آمریکای جنوبی محسوب میشوند، قصد دارند بار دیگر برای مواجهه با دولت مردمی مادورو اقداماتی صورت دهند.
رئیسجمهور ونزوئلا نیز مانند ماههای قبل، این توطئه را کشف و نسبت به تحقق آن هشدار داده است. ترامپ در طول یک سال اخیر ضمن اعمال فشار حداکثری اقتصادی بر کاراکاس، قصد داشت نیکلاس مادورو و بهطورکلی جریان سیاسی و فکری وابسته به وی را از قدرت برکنار و جریان طرفدار آمریکا به رهبری خوان گوایدو را جایگزین وی کند. ترامپ و جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در این مسیر هزینههای هنگفتی پرداختند، اما درنهایت مادورو به دلیل برخورداری از محبوبیت طرفدارانش در رأس قدرت باقی ماند.
ترامپ معتقد است بقای مادورو در رأس معادلات سیاسی و اجرایی کاراکاس، نماد و نشانه ناتوانی وی در عملیاتی ساختن طرحها و نقشههای توسعهطلبانه و غیر دموکراتیک وی در آمریکای مرکزی و جنوبی محسوب میشود. بااینحال شواهد موجود نشان میدهد رئیسجمهور آمریکا نیز مانند باراک اوباما و جورج واکر بوش، دو رئیسجمهور قبلی این کشور سرنوشتی جز شکست در این منطقه نخواهد داشت.
نباید فراموش کرد احیای ظرفیتهای آمریکای لاتین به سود آمریکا، سیاست کلانی بود که دولتهای قبلی دموکرات و جمهوریخواه در ایالاتمتحده نسبت به آن کاملاً پایبند بودهاند. این سیاست کلان هماکنون در حوزه سیاست خارجی کاخ سفید به یک راهبرد و مؤلفه ثابت راهبردی تبدیلشده است. ترامپ نیز مثل بوش پسر و اوباما بر اساس همین راهبرد، مداخلهگرایی خود در آمریکای مرکزی و جنوبی را تشدید کرده است.
بدون شک با توجه بهشدت عمل ترامپ ذیل این استراتژیک خطرناک، هزینههای شکست دولت فعلی ایالاتمتحده در آمریکای لاتین نسبت به دو دولت قبلی این کشور نیز بیشتر و متعاقباً، هزینههای این شکست نیز سنگینتر خواهد بود.
سعید صابریان
گروه بین الملل
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد