در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خودتان اهل گوشسپردن به کتابهای صوتی هستید؟
بله و البته نه هر کتابی. مثلا رمانها را نمیتوانم بشنوم و اگر بخواهم نسخه صوتی کتابی را بشنوم بیشتر مربوط به داستانهای کوتاه میشود. اهل کتابگوشدادن در مسیر و در ماشین نیستم و اگر هم بشنوم طبعا فرصتهای کوتاه، به درد شنیدن آثار بلند داستانی نمیخورند. در خانه کتاب میخوانم و چون وقت و امکان خواندن نسخه فیزیکی را در خانه دارم، چندان دل ندادهام به گوشدادن رمان از راه نسخههای صوتی. در این مورد کمی سنتی هستم.
به نظرتان در ضبط نسخههای صوتی کتابها، مقولاتی چون لحن و تاکیدها در آن، ریتم و... امکان است یا تحمیل یک قرائت از میان قرائتهای مختلف موجود؟
من به عنوان نوعی امکان به مقوله انتشار کتابهای صوتی نگاه میکنم و میگویم نباید از این امکان غافل بود. چندان اهلش نیستم اما میگویم نباید آن را نفی کرد چون میدانیم مناسبات زندگی امروز، وجود چنین امکانی را به عنوان یکی از اقتضائات پذیرفته است. آدمهای پرمشغلهتر و کمحوصلهتر میتوانند از راه شنیدن در وقتهای کوتاه بین کارهایشان قصه بشنوند و این، امکانی است که باید به آن مثبت نگاه کرد.
نسخه صوتی کتاب سه کاهنتان را شنیدهاید؟
بله، بخشهایی از آن را پیش از انتشار شنیدم.
فریبا فصیحی کتاب را برای این نسخه صوتی خوانده. شما به عنوان یک نویسنده مرد، وقتی داستانتان را با روایت یک زن میشنوید، چه تفاوتی احساس میکنید؟
این را بهتر است دیگران نظر بدهند. چون نه ایشان بلکه هر خانم دیگری هم این اثر را میخواند من این فاصله را حس میکردم. اما خب در نظر بگیرید راوی بخشی از این رمان، حلیمه دایه پیامبر است، بنابراین گویندگی یک زن، میتواند موضوعیت داشته باشد.
به خود رمان برگردیم؛ سه کاهن از معدود آثار ادبیات داستانی درباره پیامبر اسلام است. چرا ما درباره وقایع صدر اسلام و پیش و پس از آن رمان نمینویسیم؟
بگذارید صورت سوال شما را کمی عوض کنم و بعد پاسخ بدهم. میشود پرسید چرا ادبیات داستانی ما از پیامبر (ص) غافل است...
خب به این دلیل سوال را اینطور مطرح کردم که به دیگر بزرگان اسلام هم در ادبیات داستانیمان نمیپردازیم...
خب وقتی به پیامبر (ص) نمیپردازیم، باقی شخصیتهای بزرگ اسلام را هم نادیده میگیریم. ایشان بزرگ همه این شخصیتهاست و غفلت از او طبعا، غفلت از دیگران را -که جزو میراثداران او به حساب میآیند- به دنبال داشته است.
ما البته در چند سال اخیر با راهاندازی جشنواره داستان کوتاه خاتم که مشخصا به داستانهایی در ارتباط با پیامبر رحمت میپردازد خواستهایم در رفع این خلأ گامی برداریم. استقبال از فراخوانهای این جشنواره قابل قبول بوده و حتی اگر چندان آثار درخشانی درباره پیامبر اسلام (ص) نوشته نشده، بالاخره حرکت در این باره در قالب فعالیتی متمرکز شروع شده است. از این میان چند داستان را به صورت کتاب منتشر کردهایم اما هم رسانهها باید به بیشتر به این جشنواره بپردازند و هم علاقهمندان به ادبیات داستانی باید بیشتر به آن توجه کنند تا دبیرخانه این جایزه فعالتر و پویاتر به انتشار آثار برگزیده این جشنواره درباره پیامبر اسلام (ص) دست بزند.
شاید البته وجوه آشکارا دراماتیک وقایعی چون عاشورا باعث شده نویسندهها یکراست بروند سراغ آن و از دیگر وقایع آن زمان غافل باشند، در حالی که اگر جستوجو کنند کلی درام برای قصهنویسی پیدا میکنند در این باره...
بله، دقیقا. پرداختن صرفا به عاشورا مفتبری و راحتطلبی است وقتی نمیرویم در دیگر وقایع که وجوه دراماتیک متعددی دارند جستوجو کنیم. این خود نویسنده است که باید برود سراغ درام مورد نظرش.
سه کاهن، جایزه اوراسیای 2018 را هم برد. در ذکر دلایل اعطای این جایزه به اثر شما، درونمایه مذهبی آن هم مد نظر بود؟
نه، هیات داوران آن جایزه بیشتر به نکات مرتبط با داستاننویسی متمرکز بودند و در متنی که به عنوان دلیل اعطای جایزه اوراسیای 2018 به سه کاهن منتشر شد به دستاوردهای آن در حوزه داستاننویسی اشاره شده بود.
در نوشتن سه کاهن چقدر بر مستندات تاریخی و چقدر بر ایدههای مبتنی بر توسعه طرح اولیه قصه از راه تخیل و دیگر عناصر داستانی متمرکز بودید؟
خودم را محدود به مستندات تاریخی نکردم. البته هر جا ارجاعات مشخص به تاریخ را در سه کاهن میبینیم، به مستندات و روایت رجوع کردهام، اما ملاحظات دیگر مبتنی بر داستاننویسی برایم در نوشتن این اثر مهمتر بود. خواستم از زاویهدیدی موازی به قصه سه کاهن و خردسالی پیامبر بپردازم.
زینب مرتضاییفرد
ادبیات و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم