در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
و بعد فکر کفرآمیز دیگری در رابطه با این شرایط به ذهن متبادر میشد: اینکه رسانههای خبری درگیر افراط شدهاند.
ممکن است این واکنشی عجیب به خبری چنین بااهمیت باشد، اما حجم کلماتی که برای بیان یک خبر استفاده میشود لزوما با میزان اطلاعات منتقلشده برابر نیست. حقیقت آن است که در بسیاری از این لفاظیها هیچ خبر حقیقیای موجود نبود. روز ۲۸، روز ۳۵ و روز ۴۰. بیشتر روزها تقریبا هیچچیز متفاوتی از روز قبل برای گزارش وجود نداشت.»
ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اتفاقی است که امام خمینی(ره) از آن با عنوان انقلاب دوم یاد کردند و نمیتوان از نقش این اتفاق در تاریخ انقلاب اسلامی چشم پوشید. آنچه بالاتر آمد بخشی از یکی از مقالههای ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی بود که در سالهای ۵۸ و ۵۹ شمسی پیش و پس از تسخیر سفارت توسط دانشجویان پیرو خط امام، در مطبوعات آمریکا نوشت. مقالاتی که حاوی تحلیلهای جامعهشناسانه از پوشش رسانهها به این اتفاق بود که از آن با عنوان بحران ایران یاد کرده بودند.
این چهار مقاله در کتابی تحت عنوان «شکست هژمونی؛ چهار مقاله درباره اسلام، انقلاب ایران و تسخیر سفارت آمریکا در رسانههای آمریکایی» با ترجمه و تدوین حسین نظری از سوی نشر ترجمان منتشر شده است.
سعید در مقام یک روشنفکر و نظریهپرداز قرن بیستمی با کتابی نظیر «شرقشناسی» از جایگاه خاصی برخوردار است و در این مقالات به پوشش افراطی از این ماجرا توسط رسانههای آمریکایی اشاره و بر نقش اسلامی بودن این انقلاب و ضدغربی بودن خاستگاههای آن در پوشش چنین رویدادی تاکید میکند. به عبارتی سعید در این مقالات تلاش میکند به مخاطب خود اثبات کند چون این حرکت منافع دولتهای آمریکایی را به خطر انداخته آنها چنین پروپاگاندایی علیه این اقدام انقلابی انجام دادهاند.
ادوارد سعید به عنوان یک فلسطینی مسیحی در یادداشتهایش تاکید میکند که ایرانهراسی و اسلامهراسی، نتیجهای است که از این مدل پوشش رسانهای حاصل میشود. او با مرور رسانههای مختلف نشان میدهد که رسانهها اطلاعات تازهای به مخاطبان خود نمیدهند بلکه یک عبارت را با رنگ و لعاب تازهای دوباره تکرار میکنند تا در این ماراتن رسانهای از هم جا نمانند. سعید در مقالاتش نشان میدهد که چگونه برای پوشش دادن به این اتفاق هزینههای سنگینی از سوی رسانههای آمریکایی صورت گرفته تا اخباری تکراری به خورد مخاطبان داده شده و تنها ایجاد هراس از ایرانیهای شیعه دامن زده شود؛ اسلامی که به قول سعید، رسانههای آمریکایی شناخت درستی از آن ندارند و تنها میخواهند اسلام را مساوی با بدویت و بربریت قرار دهند تا هراسی در جان مخاطبانشان ایجاد کنند. او حتی به تقسیمبندی اسلام خوب و اسلام بد که توسط رسانهها رواج یافته نیز اشاره میکند و مسلمانان سعودی و آزادیخواهان افغان که علیه شوروی میجنگند را نماد مسلمان خوب از نظر غرب معرفی میکند، چرا که منافع ژئوپلتیک غرب با آنها گره خورده و سعید یادآوری میکند:
«شناختی که امروزه در مورد اسلام وجود دارد اساسا از طریق شکلی که رسانههای جمعی به آن دادهاند اتفاق افتاده است: نهتنها رادیو، فیلمها و تلویزیون، بلکه کتابهای درسی، مجلات و رمانهای پرفروش و باکیفیت نیز... اگر از یک شهروند غربی باسواد پرسیده شود که یک نویسنده، موسیقیدان یا متفکر عرب یا مسلمان نام ببرد، ممکن است در جواب تنها با نامی مانند خلیل جبران مواجه شویم و نه هیچ چیز دیگری. به عبارت دیگر، بخشهای کاملی از فرهنگ، تاریخ و جوامع اسلامی به کلی وجود ندارند، مگر در شکلهای بریده شده و به دقت بستهبندی شده که توسط رسانهها رواج یافتهاند.»
سعید که سالهای بعد از دهه 50 میلادی را در آمریکا زیست، در این مقالات سعی کرده تصویری دیگرگون از نحوه تصویرسازی رسانههای آمریکایی از یک رویداد که منافعشان در گرو آن بود، به مخاطب خود نشان دهد.
سعید در مقالاتی که در این کتاب کنار هم قرار گرفته با آزادگی علیه وضع موجود در قبال یک اتفاق در رسانههای آمریکایی موضع میگیرد و اعتراض میکند؛ کتابی که نشان میدهد آمریکاییها در نبرد روایتها چگونه میدان اتفاقات را به نفع خود تغییر میدهند و طوری اتفاقات را طراحی میکنند که مخاطب دست و پا بسته در برابرشان سر خم کند.
این کتاب میخواهد این حقیقت را نشان دهد که ابزار تبلیغاتی چون موم در اختیار صاحبان سرمایه است و هرطور بخواهند از آن در جهت منافع خویش بهره میبرند. ادوارد سعید بهعنوان یک روشنفکر که در فضای فرهنگ آمریکایی رشد کرده، در این مقالات اندکی از حقیقت غرب را در برابر دیدگان خوانندگانش عریان به نمایش میگذارد.
یونس فردوس
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم