پادکست | سفرنامه صوتی «شاید اربعین» ( روز دهم - قسمت چهارم )

روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی.
کد خبر: ۱۲۳۴۴۹۱
پادکست | سفرنامه صوتی «شاید اربعین» ( روز دهم - قسمت چهارم )

دیشب مهدی دادمان زنگ زد گفت "شنیدم میرجاوه‌ای، می‌خواهم بیایم آنجا برای سرکشی!"
قائم مقام سازمان تبلیغات کشور است. در شریف مکانیک خوانده اما رهاکرده و رفته پی طلبگی در حوزه! جوان است و ۶۷تی! هفت سال کوچک‌تر از رییس سازمان. از سینه سوخته‌های قاسمیان است! لکن کمی انکار می‌کند.
گفتم می‌آیم فرودگاه دنبالت. گفت بچه‌های سازمان تبلیغاتِ استان می‌آیند. گفتم بپیچون! بنا را بر همین گذاشت!
با رامین رفتیم فرودگاه! سوار یک شاسی‌بلندِ پلاک سپاه! دردم گرفت! گفتم لامصب ما یک هفته است با پراید درد نشیمن‌گاه گرفتیم، امروز شاسی‌بلند برای مقامات آوردی؟
گفت «رفتم سپاه یه ماشین بگیرم، هیچی نبود، همه را برده بودند جز این!»
رامین عجیب زرنگ است! خود را راننده معرفی کرد! و گفت تو گزارش منطقه را بده! من تند تند گفتم و دادمان هم گاهی یادداشت می‌کرد! چندباری اسم مسئولین سازمان تبلیغات در استان آمد، رامین فقط سکوت کرده بود. سکوتی معنی‌دار که از صدتا زیرآب زدن بدتر بود!
دلیل سکوتش معلوم شد! از تلفن‌های دادمان فهمیدم، مدیرکل سازمان تبلیغات استان نیست! رفته پیاده‌روی اربعین!
گوش تیز کردم! دیدم نه بدتر! رفته به موکب‌های زاهدانی سر بزند در کاظمین! نه تنها موکب‌دارهای زاهدان را قانع نکرده که مهمان‌داری کنند از زوار پاکستانی، بلکه خود نیز استان را رها کرده به امان خدا! حجکم مقبول حاج‌آقا!
یاد سیل گلستان افتادم! آنجا که استاندار علی‌رغم وضعیت قرمز، تعطیلات نوروز رهسپار کانادا شده بود! سیل آمد گلستان را شست‌و‌‌رفت اما استاندار یک هفته بعد آمد!
دادمان ذاتا آرام است اما خبر نبودن مدیرکل صورتش را سرخ کرده بود! زیر لب گفت «خاک برسر منِ قائم مقام، که مدیرکل‌م در استان نیست!»
یحتمل برسد تهران عزلش خواهند کرد!
.
دم غروبی رامین بردمان پشت‌بام ساختمان پایانه در مرز. تفتان، شهر پشت مرز پاکستان را نشانمان داد. گفت «چند سال پیش، وهابی‌ها حمله‌کردند به مسافرخانه‌ای در این شهر، ۳۰-۴۰زائر را در راه برگشت از زیارت بستن به رگبار. تیر خلاصی هم زدند»
آخ که چه بازگشت زیبایی از حرم حسین! زیارت از این مقبول‌تر که در طریق‌الحسین به خون بغلطی، آن هم با تنی که غبار خاک کربلا بر خود دارد و عطر بین‌الحرمین و بوی سیب می‌دهد هنوز.
آری پیروان ابوسفیان هنوز تیغ می‌کشند بر شیعیان سالار کربلا تا نماند راه‌ و نشانی از طریق‌الحسین. لکن کاریست عبث، چراکه هر سال که اربعینش می‌رسد فوج فوج بر عشاقِ زیارت حسین افزوده می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها