در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اشک در چشمان زائر جوان پاکستانی حلقه میزند و با گریه میپرسد مگر زائر نزد شما چه مقامی دارد و جواب میشنود، اولین جایی که پروردگار در روز عرفه به آن نگاه میکند، مکه و عرفات نیست و کربلاست. خداوند اول به زائر امام حسین(ع)نگاه میکند بعد به حجاج خانه خودش، که امام حسین(ع)برای خدا عزیز است و زوارش هم و این است مقام زائر امام حسین(ع).
زائر جوان که خود را از مولتان (شرقی ترین نقطه پاکستان) به میرجاوه و زاهدان در غرب کشورش رسانده، حالا بیمنبر و روضه میزند زیر گریه تا حال همه را منقلب کند؛ حال دو زائر پنجابی و لاهوری که یکی از آنها فقط یک دست دارد. اشک در چشمان مبلغی که از جامعه المصطفا آمده و در جمع شان نشسته هم حلقه میزند. حالِ مهدی هم که کلا بارانی است.
مثل این حلقه کوچک باصفا، اینجا زیاد است؛ اینجا در شرقیترین نقطه کشورمان؛ جایی 2000 کیلومتر دورتر از کربلا.
ساعت از 3 صبح گذشته، اینجا اما مثل روز روشن است، مثل آسمان پرستارهاش، اصلا مثل صحن و سرای خود حرم امام رضا(ع) اینجا زائرسرای امام رضاست در شرقی ترین نقطه کشورمان در ورودی شهر زاهدان، همانجا که زوار پاکستانی خوب میشناسندش؛ زواری که چند سالی است دل به دلِ اربعین اباعبدا... دادهاند و میدانند بهترین مسیر رسیدن به سرزمین موعد، بهشتِ میرجاوه و زاهدان است؛ جایی که میتوان بارِ خستگی و گرسنگی و تشنگی 14 روز سفر از عمق پاکستان را در زائرسراها و موکبهایش، یکجا بر زمین گذاشت و با حالی خوش و جسمی سرحال و قبراق دوباره طیطریق کرد تا کربلای ارباب.
ساعت از 3 صبح گذشته، اما اینجا زندگی مثل روز جاریاست. سفرههای غذا در یک طرف پهن میشود و در سمت دیگر جمع. جوانان مشکی پوش زاهدانی همچنان سرحال و پرانرژی درحال خدمت به زوارند؛ آخرین کاروانِ زوار روز پنجشنبه، تازه امشب و این وقت شب از راه رسیده و زائران، مشغول شام خوردن و استحمام و استراحتند. مهدی و دوستانش اما وقتی برای استراحت ندارند.
حالا خادم میانسالی که مسؤول موتورخانه و نظافت حمام موقت زائرسراست، مهدی را صدا میزند تا برای مخازن خالی شده حمامها آب سفارش بدهد، اما به مهدی که میرسد، خودش را میاندازد در بغل این جوان 35 ساله و گریه کنان میگوید مهدی جان برایم دعا کن. خادم 17 سالهای که مسؤول دود کردن اسپند است و کمی دورتر با دیدن این صحنه، خودش را به آن دو نفر و آغوش مهدی میرساند و با بغضی که حالا ترکیده و هق هقی که بند نمیآید، میگوید: «امشب خیلیها در حرم آقا اباعبدا...اند و ما اینجاییم، هزاران کیلومتر دورتر و مهدی آرامشان میکند که: «شما هم در حرمید، اینجا هم حرم آقاست و شما هم خادمان زوارش، سیستان و بلوچستان حالا دروازه شرقی صحن اقا اباعبدا...ست...» اینها را میگوید و دوباره هرسه نفر میزنند زیر گریه...
این حالِ خوش مهدی وظیفهدان و همه 5000 خادمی است که این روزها در شرق کشورمان؛ از نقطه صفر مرزی میرجاوه گرفته تا سطح شهر زاهدان و همه هشت موکب و تکایا و مساجد و حسینیههایش درحال خدمت به زوار پاکستانی و هندیاند که از خاک کشورمان راهی کربلا میشوند. این حال خوشی است که این فرزندان ایران هم برای خادمان و شهروندان زاهدانی و هم زوار خارجی ایجاد کردهاند.
پیادهروی اربعین، آغاز یک تحول
آنها که پایشان این روزها به زاهدان و مرز میرجاوه باز شده، میدانند که آنجا برای خودش کربلایی است؛ کربلایی که حال و هوای امروزش را مدیون چند نفر از فرزندان شهداست؛ مدیون امثال مهدی وظیفه دان که فرزند یکی از شهدای مرزبانی در سیستان و بلوچستان است و پنج شش نفر از رفقای هم استانی اش که آنها هم فرزندان شهدای مرزبانی یا دفاع مقدس هستند. مهدی وظیفه دان که مسؤول موکب و هماهنگ کننده خدمات از جمله حمل و نقل است در اینباره به ما میگوید: چهار سال پیش وقتی به اتفاق دوستانم که همگی فرزند شهیدند درمسیر پیادهروی اربعین بودیم، در عراق چشممان به گروهی از زوار افتاد که پوششی شبیه پوشش خودمان (یعنی مردم سیستان و بلوچستان) داشتند و زبانشان متفاوت بود، کنجکاوی کردیم و فهمیدیم زوار پاکستانی هستند که برای رسیدن به کربلا از خاک کشور خودمان عبور میکنند و از مرز میرجاوه در نزدیکی زاهدان میآیند.
همانموقع تصمیم گرفتیم مثل عراقیها بشویم خادم زوار خارجی امام حسین در استان خودمان.
با سیبزمینی و ترشی شروع کردیم
در اربعین سال بعد، دیگر کسی مهدی و دوستانش را در عراق ندید، آنها مرز میرجاوه بودند، در یک ایستگاه صلواتی. یک ایستگاه صلواتی هم در زائرسرای امام رضا در زاهدان زدند. کلی تبلیغ کردند و توانستند خادمانی از دوستان و رفقا و بچههای بسیجی و هیاتهای مذهبی زاهدان جذب کنند تا با پولی که از خیرین جمع کرده بودند به زوار خسته پاکستانی که وارد ایران میشدند، آب و نانی برسانند: «با پولی که داشتیم فقط توانستیم ترشی و سیبزمینی پخته به زائران بدهیم، اطلاعیه هم دادیم هرکسی نذری دارد؛ مثلا آش یا عدسی و ... نذریاش را بیاورد لب مرز و زائرسرای امام رضا.»
پیش از شروع فعالیت آنها فقط موکب امام رضا در زاهدان برقرار بود، اما از سال 92 به بعد ستاد مردمی که توسط بچههای زاهدان ایجاد شد به کمک سازمان حج و اوقاف که متولی زائرسرای امام رضاست، خدمات رایگانش را از نقطه صفر مرزی تا سطح شهر زاهدان گسترش داد و فقط چند سال کافی بود تا به برکت نام امام حسین(ع)، ستاد مردمی آنها چند هزار نیروی خادم جذب کند، حجم خدمات به صدها ایستگاه صلواتی و هشت موکب شامل موکب امام رضا در ورودی شهر زاهدان و هفت موکب دیگر در مرز میرجاوه، پلیس راه زاهدان، و سطح شهر زاهدان برسد و مهمتر از همه تعداد زوار پاکستانی که تا سال 92 تعدادشان از 2000 نفر تجاوز نمیکرد، امروز و تنها پس از پنج، شش سال به حدود 80 هزار نفر برسد.
بهشت زاهدان
مهدی میگوید: «قبلا زائران پاکستانی با مشکلات زیادی در ایران مواجه بودند، اما حالا از زمان ورود به خاک ایران تا خروج از مرز شلمچه در خوزستان دیگر هیچ دغدغهای ندارند. آنها در کاروانهای ده تا 15 اتوبوسی وارد ایران میشوند. در موکبی که در مرز میرجاوه مستقر شده، توقفی کوتاه میکنند، پذیرایی میشوند و به سمت پلیس راه زاهدان روانه میشوند. در پلیس راه زاهدان توسط نیروهای ستاد مردمی به چند کاروان تقسیم و هرکدام روانه یکی از موکبهای سطح شهر میشود. این تقسیمبندی براساس ظرفیت موکبها و خدماتی است که میتوانند در روز به زوار ارائه دهند. زوار در هر یک از هشت موکب زاهدان، یک شبانهروز کامل استراحت میکنند، با سه وعده صبحانه و ناهار و شام پذیرایی میشوند، غبار راه از تن میگیرند و استحمام میکنند و ساعاتی را در مجالس روضه و منبر و احکام شرعی مینشینند که به زبان انگلیسی و اردو برایشان برگزار میشود.
اینها همه خدماتی نیست که زوار خارجی در زاهدان دریافت میکنند، گازوئیل و سوخت رایگان، تعمیر خودرو در صورت نیاز و خدماتی چون دوخت و دوز لباسها، واکس کفش، خدمات پزشکی و دندانپزشکی و... که در ایستگاههای صلواتی زائرسرای امام رضا و سایر موکبها ارائه میشود، از دیگر خدماتی است که باعث شیفتگی زوار پاکستانی و هندی به خاک ایران و استقبال روزافزونشان از سفر اربعین شده است.
اینجا حتی برای شادی کودکان هم چاره اندیشی شده؛ نشان به آن نشان که یک مهدکودک بزرگ دارد و اسباب و وسایل بازی و سرگرمی با یک معلم مسلط به زبان انگلیسی و اردو. مهدکودک متعلق به بچههاست و آنقدر بچهها اختیار دارند که روی دیوارهایش نقاشی کنند و رنگ شاد دلشان را روی آنها بپاشند.
والدین بچهها هم محروم از خدمات سرگرم کننده نیستند؛ خدماتی که به گفته مهدی وظیفه دان، هر شب شامل پخش دو فیلم سینمایی از جمله سینمایی مختار میشود و مجالس فرهنگی و مداحی و سینه زنی که اتفاقا همهاش با استقبال بی نظیر پاکستانیها روبهرو شده است.
مسیر طلایی زوار در خاک ایران
مهدی میگوید: امروز این سطح از خدمات رسانی به زوار خارجی درطول مسیری که آنها در خاک کشورمان طی میکنند؛ یعنی از مرز میرجاوه تا مرز شلمچه و شهرهایی در استانهای کرمان و فارس و خوزستان به طور رایگان و تمام و کمال ارائه میشود، برای همین در پلیس راه خروجی زاهدان هم موکبی توسط بچههای جانباز و ایثارگر زاهدانی اداره میشود که وقتی قافله اتوبوس زوار پاکستانی پس از یک روز استراحت در موکبهای زاهدان برای ادامه مسیر از شهر خارج میشوند، در آن موکب دوباره مختصر پذیرایی شده و ساعت ورودشان به شهر بعدی یعنی بم در کرمان به ستاد مردمی که به همین منظور در آنجا شکل گرفته، اطلاع داده و برای دریافت خدمات در شهرهای بعدی هماهنگ میشوند.
البته ستاد مردمی خدمات رسانی به زوار خارجی اگرچه تنه اصلی این درخت پربرکت است، اما ستاد اربعین که تقریبا از همه نهادها و ارگانهای دولتی و عمومی نمایندگانی دارد، همچنین خیرین و بهویژه سازمان حج و اوقاف در کنار این ستاد مردمی، شبکهای منسجم تشکیل دادهاند که همه نوع خدمات را در بهترین قالب و کیفیت به زائران ارائه کنند. همین است که سال به سال به تعداد زائران خارجی اربعین که از خاک ایران عازم کربلا میشوند، افزوده میشوند.
چه زواری! چه خادمانی!
به همان میزان که بر تعداد زوار پاکستانی سال به سال افزوده میشود بر تعداد افرادی که خود را خادمان این زوار میدانند هم سال به سال اضافه میشود؛ طوری که از یک گروه کوچک رفاقتی در سال 92 امسال به حدود 5000 نفر رسیدهاند؛ 5000 نفری که در سایت تعبیه شده برای جذب خادمان توسط ستاد مردمی ایجاد شده است. قصه این خادمان هم عجیب است و دلنشین. مهدی نشان دکتر و استاد دانشگاهی را به ما میدهد که خود را به زاهدان و موکب امام رضا رسانده و بساطی در گوشهای پهن کرده و کفش زوار را واکس میزند. یا خانم دکتر دندانپزشکی که امسال هم مثل سالهای گذشته خود را به زاهدان رسانده و تاکید کرده حتی اگر جایی در یکی از شیفتهای کاری پزشکی پیدا نکند، میرود در آشپزخانه موکب مشغول پوست کردن سیبزمینی میشود.
مهدی حتی نشان خادم کاسبی را به ما میدهد که در تاریکی هر شب کاملا ناشناس و گمنام، خود را به دهها چشمه سرویس بهداشتی زائر سرا میرساند و آنها را تمیز میکند و بیسروصدا به خانهاش میرود و این را فقط مهدی میداند که زیرچشمی او را زیر نظر دارد و خدای آنها. اینجا خادمان خانم هم کم نیستند؛ خادمانی که برخی شان همسران و مادران و فرزندان شهدا هستند و در بخش خواهران موکب امام رضا ایستگاه صلواتی زده اند و هر کاری از دستشان برآید برای زوار اباعبدا... انجام میدهند.
فاطمه مرادزاده
ایران
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم