حرف‌های شجاعی و کرمیار درباره زرویی نصرآباد

آقاابوالفضل رمان‌نویس

در نشست «کوتاه با داستان» که با یادبود ابوالفضل زرویی نصرآباد همراه بود از این‌که این شاعر طنزپرداز فقید چگونه رمان نوشت حرف زده شد.
کد خبر: ۱۲۳۰۹۶۴

به گزارش جام‌جم، دوازدهمین نشست کوتاه با داستان به میزبانی سیدمهدی شجاعی با حضور صادق کرمیار و با یادی از ابوالفضل زرویی نصرآباد با محوریت کتاب «ماه به روایت آه» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این قسمت از برنامه، صادق کرمیار همراه با سیدمهدی شجاعی به مرور خاطراتی از او پرداختند. ابتدای این بخش، یک کلیپ معرفی از ابوالفضل زرویی‌نصرآباد پخش شد که خود او درباره زندگی شخصی و فعالیت کاری‌اش صحبت کرده بود. این تصاویر آخرین صحنه‌ها از ابوالفضل زرویی‌نصرآباد بود.
کرمیار درباره زرویی نصرآباد گفت: ما ابوالفضل را با نگاه و شعرهای طنز او که چاپ شده یا نشده است، می‌شناسیم اما مطالعات او در زمینه تاریخ،‌ مذهب، علوم انسانی و به خصوص تاریخ اسلام و شخصیت‌های دینی به قدری عمیق است که کمتر پژوهشگری داشته‌ایم که در این زمینه تا این اندازه مطالعه داشته باشد.
او سپس خاطراتی را از نوشتن کتاب «ماه به روایت آه» توسط ابوالفضل زرویی نصرآباد بیان کرد و گفت: خاطرم هست آقای شجاعی به ایشان گفت نظرت چیست یک رمان در مورد حضرت ابوالفضل بنویسی؟ زرویی سری تکان داد و گفت فکر می‌کنم. بعدا موقعیتی پیش آمد و من و آقای شجاعی با هم تنها شدیم و به او گفتم این چه پیشنهادی بود مطرح کردید؟ ابوالفضل نمی‌تواند رمان بنویسد و بهتر بود می‌گفتی که یک قصیده بنویسد. رمان نوشتن کار او نیست و او هم رویش نمی‌شود به شما نه بگوید. مدتی گذشت و دوباره ابوالفضل را دیدم؛ از او پرسیدم که چه می‌کنی؟ گفت در حال مطالعه هستم تا آن رمان را که آقا سید گفت بنویسم. در جواب به او گفتم که «خیلی خودت را خسته نکن و اگر هم نشد، ایرادی ندارد. به جایش یک قصیده بگو.» او این حرف من را قبول نکرد. به مدت شش ماه مطالعه عمیق کرد و کتاب «ماه به روایت آه» را نوشت.
سیدمهدی شجاعی هم در توصیف ابوالفضل زرویی‌نصرآباد گفت: درگذشت ایشان برای بنده تداعی‌کننده بسیاری از غم‌ها و فاجعه‌هاست و تنها به رفتن ایشان فکر نمی‌کنم. بحث این است که به یادمان می‌آید در مملکت ما چه خبر است و چه اتفاقاتی می‌افتد و سیاست‌گذاران فرهنگی ما چه الگوهایی را به عنوان نمونه‌های برتر معرفی کرده و سعی می‌کنند آنان را جا بیندازند. ابوالفضل زرویی‌نصرآباد یک نمونه عینی است که فضل و دانش او شمردنی نیست. البته این حرف‌ها را به این دلیل نمی‌زنم که او مرده است. یادداشت‌های من در زمان حیات ایشان موجود است و حس و نگاهم را نسبت به ایشان گفته بودم. بنابراین نمی‌خواهم بعد از درگذشتش از او تعریف کنم. رفتن او فاجعه بزرگی بود و غیرقابل جبران است و از مواردی است که آقایان باید پاسخگوی این رسیدگی نکردن به ایشان باشند. به نظرم با حداقل امکانات و شرایط می‌شد این اتفاقات رخ ندهد.
سیدمهدی شجاعی با اشاره به توان بالای مطالعاتی زرویی گفت: بدون اغراق کسی از اهل قلم را سراغ ندارم که تا این حد عمیق بوده و با پشتکار، مطالعه کند. بارها گفته‌ام که ایشان تازه شروع به محصول دادن کرده بود و با آنچه از ذخیره‌ها انباشت کرده بود، وقتش رسیده بود که آن را عرضه کند. یقینا اگر می‌ماند، ده‌ها جلد کتاب از جنس «ماه به روایت آه» در مورد بقیه اولیا می‌داشتیم. به نظرم از وجود ایشان محروم شدیم و این مساله‌ای نیست که بتوان بیانش کرد و قابل جبران باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها