دیوار فروریخته اعتماد را چگونه ترمیم کنم؟

آجرهای اعتمادسازی

بگویند ماست سفید است،‌ باور نمی‌کنیم. برای هر اتفاق ساده‌ای به دنبال سند و مدرک و دلیل هستیم. کسی را نبخشیده و سخت انتقام می‌گیریم. دایره دوستی‌های ما به‌قدری تنگ شده که از انگشتان دست تجاوز نمی‌کند! سخت باور می‌کنیم. حساس و زودرنج شده‌ایم. همه اینها یک دلیل واضح دارد؛‌ روزی،‌ کسی،‌ جایی،‌ «اعتماد»‌ ما را دزدیده و حالا جای خالی آن درد می‌کند و درمانی هم برای آن پیدا نکرده‌ایم. بی‌اعتمادی‌ درد بدی است. زندگی را برای فردی که اعتمادش را از دست داده،‌ سیاه کرده و گاهی حتی شخصیت او را به شکلی دیگر معرفی می‌کند. برای آن‌که درباره این موضوع،‌ یعنی «اعتماد کردن» و راهکارهای بازسازی دوباره اعتماد بیشتر بدانیم با دکتر بهمن ابراهیمی، روان‌شناس صحبت کرده‌ایم که می‌خوانید.
کد خبر: ۱۲۲۷۱۴۷

اعتماد کردن‌ آجرهایی می‌خواهد که باید یکی‌یکی آن را روی هم چید و بنای اعتماد را بالا برد. یکی از این آجرهای مهم «امنیت» است. دکتر بهمن ابراهیمی در این باره می‌گوید: «همراه با اعتماد، واژه دیگری به نام امنیت وجود دارد. شما تا زمانی که نتوانید نزد کسی احساس امنیت کنید،‌ حتی نمی‌توانید درباره اعتماد صحبت کنید.»‌ او ادامه می‌دهد: «قابلیت پیش‌پذیری دنیا و آدم‌هایش هم بسیار مهم است. این ویژگی گرچه قطعی نیست،‌ اما هر چقدر این امکان بیشتر باشد،‌ احساس امنیت و اعتماد به فرد یا اتفاقات افراد بیشتر می‌شود.»
چطور به او اعتماد کنیم؟
فرمول یا راهکاری برای اعتماد وجود دارد؟‌ دکتر بهمن ابراهیمی می‌گوید: «پیش از آن‌که در جست‌وجوی اعتماد و امنیت فقط در طرف مقابل باشید؛ اول به خودتان فکر کرده و سؤال‌هایی را از خودتان بپرسید.» او ادامه می‌دهد: بپرسید من از زندگی مشترک چه می‌خواهم؟، ارزش‌های من کدام است؟، خواسته‌های من از طرف مقابل چیست؟ و... به این سؤال‌ها صادقانه پاسخ دهید. پس از آن به این نتیجه می‌رسید که می‌توانید با طرف مقابل همراه شده و به او اعتماد کنید یا نه» او ادامه می‌دهد: «پرسیدن سؤال‌های کلیشه‌ای مانند میزان درآمد ماهانه،‌ سربازی،‌ کار و... اگرچه خوب است،‌ اما اساس زندگی را نمی‌توان فقط برپایه آنها استوار کرد.
صددرصدی وجود ندارد
«ازدواج یک ارتباط دو سویه است، بنابراین پس از این‌که درباره خودتان دانستید،‌ باید پاسخ همین پرسش‌ها را در گفت‌وگو با طرف مقابل بگیرید.» دکتر ابراهیمی اضافه می‌کند: «اعتماد صددرصد وجود ندارد. انسان موجودی قابل تغییر است و ممکن است ارزش‌های او در گذر زمان تغییر کند.» وی ادامه می‌دهد: «بعضی افراد دچار بحران میانسالی می‌شوند. در این شرایط هم ممکن است فرد گذشته را به چالش کشیده و مسیر زندگی،‌ خواسته‌ها و نگاهش به زندگی را کاملا تغییر دهد.»
بین سنت و مدرنیته مانده‌ایم
ما میان سنت و مدرنیته مانده‌ایم و این از مشخصه‌های جوامع در حال گذار، مانند جامعه ماست. دکتر ابراهیمی درباره این موضوع می‌گوید: «تکلیف‌مان را باید با سنت و مدرنیته مشخص کنیم. ما نمی‌توانیم به عقاید سنتی پایبند باشیم، اما به روش مدرن انتخاب و عمل کنیم! باید نگاه‌مان به موضوع انتخاب همسر، روابط اجتماعی،‌ تفریحات و... را در یک سمت قرار دهیم؛ نگاه سنتی یا مدرن. ماندن در بین این دو وضعیت، بلاتکلیفی در رفتار و درنهایت بی‌اعتمادی طرف مقابل به ما را در پی دارد.»
پیش‌بینی‌پذیری اعتماد می‌آورد
اشاره کردیم که آدم‌ها و رفتارشان قابل تغییر است، اما این به معنی عدم ثبات نیست. دکتر ابراهیمی در این‌باره می‌گوید: «ثبات در فکر و نگرش و کنترل هیجان‌ها و احساسات بسیار مهم است. افرادی دارای تلون عاطفی، مدیریتی روی احساسات خود ندارند. بنابراین افراد قابل اعتمادی نیستند. بنابراین باید مهارت‌های ده‌گانه زندگی را فرا گرفت.»
از الف تا یای اعتمادسازی را بدانیم
کن بلانچارد مدلی دارد که در آن پایه‌های اعتمادسازی را روی چهار اصل شامل A،B،C و D بنا کرده است. دکتر ابراهیمی درباره این چهار اصل می‌گوید: « A، ابتدای کلمه Alert است؛ یعنی افراد باید با آموزش مهارت‌های زندگی،‌ توانمند و هوشمند شوند. فرد توانمند و هوشمند قابل اعتماد است. B ابتدای کلمه Believable ‌ به معنی باورپذیری‌ است. اگر افراد صداقت و یکرنگی در رفتارشان داشته باشند، حرف و عمل‌شان یکی باشد،‌ به افراد باورپذیری تبدیل می‌شوند که می‌توان به آنها اعتماد کرد.» دکتر ابراهیمی ادامه می‌دهد: «کلمه بعدی Connected است. یعنی این‌که دوطرف باید در دسترس در ارتباط‌ و در تماس باشند. در دسترس بودن هم به شکل فیزیکی و هم با نشان دادن توجه به یکدیگر تعریف می‌شود. کلمه آخر Dependable است. یعنی این‌که دو طرف بتوانند به قول و حرف هم اعتماد داشته و حتی اگر در موردی فرد نمی‌تواند کاری را انجام دهد،‌ این موضوع را به‌راحتی بیان کند.» او در ادامه می‌گوید: ‌«این چهار کلمه می‌تواند اساس اعتماد به یکدیگر را پایه‌ریزی کند.»
مثل آیینه باشیم
«ما از هم ایراد می‌گیریم» دکتر ابراهیمی ادامه می‌دهد: آیینه چه رفتاری با شما دارد؟‌ درباره ظاهر شما فقط اطلاعات داده و نمای کلی از شما را نشان می‌دهد. اما نمی‌گوید که بد هستید یا خوب. دکتر ابراهیمی در ادامه توضیح می‌دهد: آدم‌ها اما شما را قضاوت می‌کنند. بازپرسی و توهین می‌کنند. دستور می‌دهند. مسخره کرده یا شما را موعظه می‌کنند. این رفتارها را از خودتان دور کنید و مثل آیینه رفتار کنید. برای مثال اگر همسرتان با اخم به خانه بازگشت به جای استفاده از عبارت‌های ناراحت‌کننده،‌ فقط به او بگویید؛‌ مثل این‌که روز خوبی نداشته‌ای. او همدلی شما را درک می‌کند و آن‌وقت اگر خواست، با شما صحبت می‌کند. رسیدن به نگاه مشترک‌ و درک شرایط طرف مقابل‌، از دیگر مواردی است که باعث اعتمادسازی میان زن و مرد می‌شود.

اعتماد را دوباره بسازیم

همیشه زندگی بر وفق مراد نیست. گاهی اعتماد فرومی‌ریزد و دیوار بی‌اعتمادی تا آسمان بالا می‌رود. برای ترمیم آن باید چه کار کنیم؟‌ دکتر بهمن ابراهیمی این راهکارها را توصیه می‌کند:
مشاهده ‌اکنون و اینجا:‌ به رفتارهای حال حاضر طرف مقابل نگاه کنید. به شواهد توجه کنیم. حتی اگر یک بار از او خطایی دیدید، به او فرصت جبران دهید. این به معنی فراموش کردن خطای او نیست. خطا را در گوشه ذهن نگه دارید، اما رفتارها را محک بزنید. همه جوانب مثبت و منفی را سنجیده و بالغانه رفتار کنید.
عذرخواهی کردن:‌ یکی از نکته‌های بسیار مهم در روابط همین است. عذرخواهی به معنی شکست نیست؛ بلکه رفتاری بالغانه و درست و در راستای جلب اعتماد طرف مقابل است.
با گذشته مخلوط نکنیم: گاهی ما با زمینه قبلی بی‌اعتمادی وارد ارتباط می‌شویم. این زمینه می‌تواند از کودکی بوده یا ناشی از روابط یا رابطه قبلی ما و شکست ناشی از آنها باشد. بنابراین برای دفع احساسات منفی،‌ حتما باید از روان‌شناس کمک بگیرید. در این شرایط ورود به رابطه جدید، ممنوع است.
ترس‌ها را از بین ببریم: اگر با ترس‌های قبلی وارد رابطه جدید شویم،‌ دچار مشکل «کنترل‌گری» خواهیم شد. بنابراین باید هراس‌های قبلی را درمان کرد.
طرح‌واره‌ها را بشناسیم: این طرح‌واره‌ها ناشی از اتفاقات دوران کودکی است. برای مثال ممکن است کودکی با طرح‌واره «ترس از دست دادن» بزرگ شده باشد. باید با مراجعه به روان‌شناس این موارد شناسایی و درمان شوند.
وسواس فکری را درمان کنید:‌ بعضی افراد آمادگی فکرهای منفی را دارند. برهمین اساس،‌ هر مساله‌ای را این‌قدر بزرگ می‌کنند تا به نتیجه دلخواهشان برسند. بنابراین اگر دچار این مشکل هستید، حتما از درمانگر کمک بگیرید.
مشاوره پیش از ازدواج:‌ باید با دیدگاه درست و نه به دلیل دیر شدن زمان ازدواج، اجبار خانواده و... ازدواج کنید. از مشاوره کمک بگیرید تا بتوانید به نگاه درستی درباره دلیل ازدواج و انتخاب برسید.

مهتاب خسروشاهی
سلامت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها