دولت برای تربیت یک دانشجوی پزشکی عمومی سالانه ۱۰۰ میلیون تومان سرانه پرداخت می‌کند اما مناطق محروم همچنان به پزشک دسترسی ندارند

درد بی‌درمان بی‌پزشکی

پای حرف مردمی که در استان‌های محروم زندگی می‌کنند بنشینید، از بیکاری می‌گویند و از این که امکانات ندارند. خیلی‌هایشان امکانات را در بیمارستان، تجهیزات پزشکی و در داشتن پزشک متخصص می‌دانند. خدماتی که از آن بی‌بهره‌اند و همین بهانه شده است تا خانه و کاشانه خود را رها و کوچ کنند به جایی که حداقل اگر یک شب، حال یکی از اعضای خانواده‌شان بد شد، بتوانند او را به دکتر برسانند و جانش را نجات دهند. آمارها هم از کمبود 30 درصدی پزشک در کشور می‌گوید. این شرایط اما در استان‌های محروم و شهرهای کم‌برخوردار بیشتر است. چندی پیش، حسینعلی شهریاری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هم به کمبود پزشک در مناطق محروم اشاره کرده و گفته بود حداقل باید 30 درصد پزشکان در حوزه‌های تخصصی مختلف در مناطق محروم باشند. اتفاقی که عملا نمی‌افتد. اینها همه در حالی است که رهبر معظم انقلاب به اجرای بند 110 قانون اساسی اشاره و بر عدالت سلامت تاکید داشته‌اند. عدالت در سلامت یک طرف و هزینه‌های گزافی که سالانه برای تربیت یک پزشک صرف می‌شود، از طرف دیگر، نشان می‌دهد که هزینه‌ها باید در راستای عدالت صرف شوند.
کد خبر: ۱۲۱۹۶۷۴

جاده خاکی است، خودروی ما می‌افتد در گودال و بعد گودال دیگری و همین طور بالا و پایین می‌رود و گرد و خاک هوا می‌کند. از دور، در میان رنگ خاکی مطلق فضا، چند خانه گلی پیدا می‌شود. خانه‌هایی با سقف‌های بلند.
اغلب خانه‌ها خالی از سکنه‌اند. در بین خانه‌های سنتی و گلی ده، یک ساختمان نوساز، به چشم می‌خورد. ساختمانی که مرکز بهداشت است. پوست بدن اغلب مردم، آفتاب‌سوخته و پر از زخم‌های قرمز گرد کوچک است. زخم‌ها، دست‌ها و صورت را پوشانده است. پسری سه چهار ساله، با چوب‌دستی، گوشه‌ای نشسته است و چوب‌بازی بچه‌ها را با حسرت نگاه می‌کند. کسی رد می‌شود و می‌گوید: «دکتر نداشتیم. پایش شکست. حالا علیل شده است. پایش خوب جوش نخورده است.» این داستان تکراری مردمی است که در مناطق محروم، در شهرهای مرزی و روستاهای کم‌برخوردار زندگی می‌کنند.
مردمی که در خطر سرطان پوست قرار دارند و بچه‌های‌شان بعد از یک پا شکستن ساده، ممکن است برای همیشه زمینگیر شوند. مردمی که در اوج محرومیت، شرایط اقتصادی بد، بیکاری و محرومیت آموزشی، پزشکی هم ندارند تا درمانشان کند و باید محرومیت از پزشک را هم با جان خود تجربه کنند. حالا هم پزشکانی که باید خود را برای حضور، در مناطق محروم آماده کنند، پویشی راه انداخته‌اند تا مدت زمان حضورشان در مناطق محروم را کم کنند. حال این که برای تربیت یک پزشک عمومی سالانه عددی حدود صد میلیون تومان هزینه می‌شود. این رقم در هفت سال، به 700 میلیون تومان می‌رسد، این عدد البته با فرض ثابت بودن هزینه‌ها و در سال 98 محاسبه شده است.
سی به هفتاد
اما اعتراض‌ها از کجا شروع شد؟ داستان از تغییر شرایط انتخاب برای سهمیه مناطق محروم آغاز شد. سهمیه مناطق محروم در کنکور سراسری چه نوع سهمیه‌ای است؟ سهمیه‌ای که با انتخاب آن، تعهد خدمت در رشته‌های پزشکی و در مناطق محروم ایجاد می‌شود.
سهمیه مناطق محروم در کنکور سراسری، در رشته‌های غیر از رشته‌های مقطع دکتری عمومی 40‌درصد و در رشته‌های مقطع دکتری عمومی (پزشکی، دندان پزشکی، داروسازی) 30 درصد ظرفیت هر یک از کد رشته‌های دوره روزانه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی را شامل می‌شود. با انتخاب این گزینه، شانس قبولی در رشته‌ها افزایش پیدا می‌کند. به طور مثال اگر ظرفیت یک کد رشته زیر مجموعه سهمیه مناطق محروم را صد نفر در نظر بگیریم.
از این صد نفر ظرفیت، 30 نفر سهمیه مناطق محروم در کد رشته‌های دکتری عمومی و 70 نفر باقیمانده بر اساس نوع گزینش کد رشته، به نسبت تعداد داوطلبان آزاد مناطق مختلف، توزیع می‌شود، ولی پس از پایان دوره تحصیلی، فرد باید در یکی از استان‌های محروم، یعنی استان‌های ایلام، بوشهر، چهار محال و بختیاری، سیستان ‌و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، کهگیلویه ‌و بویراحمد، لرستان و هرمزگان خدمت کند.
بعد از تغییر ضرایب و افزایش سهمیه مناطق محروم و افزایش مدت زمان دوره خدمت به اندازه سه برابری و به 21سال رسیدن، حالا دانشجوهایی که روزی گزینه سهمیه را انتخاب کرده‌اند و حالا با همین سهم وارد دانشگاه شده‌اند، دست به اعتراض زده‌اند.
در این میان، مرکز پژوهش‌های مجلس هم به وزارت بهداشت ایراد گرفته و بندهای قانونی را خلاف قانون معرفی کرده است.
قانون‌جدید، ایراد جدید
ایراداتی که به قانون جدید وزارت بهداشت و درمان گرفته شده است، زیادند. یکی از مهم‌ترین آنها به نام نبود توجه به تفاوت‌های بین گروه‌های مختلف اعلام شده است.
این لایحه اما ایرادات قانونی هم دارد. ایرادات قانونی هم شامل بند چهارم و پنجم قانون مربوط به خدمات پزشکان و پیراپزشکان است و بی‌توجهی به این قانون را یک ایراد قانونی لحاظ کرده‌اند. براساس بند چهارم، فارغ‌التحصیلان رشته‌های پزشکی یک ماه بعد از اتمام دوره آموزشی باید خود را برای گذراندن شروع خدمت، به وزارت بهداشت معرفی کنند. در بند پنجم عنوان شده است:‌ «مشمولان این قانون مادام که خدمات قانونی را شروع نکرده یا معافیت اخذ نکرده باشند، مجاز به دخالت در امور پزشکی نیستند.» طبق تبصره دوم، ماده یازدهم همین قانون، به‌کارگیری افراد مشمول یا معاف نشده از خدمات و تعهدات در تمامی دستگاه‌ها ممنوع شده، در حالی که طبق قانون، استخدام رسمی یا پیمانی مشمولان حین خدمت در صورت نیاز و با اولویت مناطق محروم توسط وزارت بهداشت امکان‌پذیر است.
اعتراض‌ها در حالی مطرح می‌شود که در ماده هفتم همین قانون تأکید شده است که فارغ‌التحصیلان باید براساس آیین‌نامه، تعهدات خود را انجام دهند.
خدمت با شرایط سخت
سال‌هاست که پزشکان متخصص، پزشکان عمومی و پیراپزشک‌ها از شرایط بد محل خدمت، از آب و هوا تا امکانات کم درمانی در مناطق محروم می‌گویند. از این که پزشکان و متخصصان زن با مشکلات اجازه همسر برای حضور و بیماری‌های بومی که حتی جان آنها را به خطر انداخته، دست و پنجه نرم کرده‌اند همه این مشکلات باعث شده است تا آنها به لایحه وزارت بهداشت، اعتراض کنند.
یکی از دانشجویانی که پای این پویش را امضا کرده است، به ما می‌گوید: «در قوانین جدید که وزارت بهداشت اعمال کرده است، 30‌درصد از سهمیه روزانه کاهش پیدا کرده و همین باعث شده است تا افراد مجبور شوند که سهمیه مناطق محروم را انتخاب کنند.» هرچند او توضیح می‌دهد که کار کردن در مناطق محروم، برای دانشجویان افتخارآفرین است. موضوع اما شرایطی است که برای داوطلبانی که این سهمیه را انتخاب می‌کنند، در نظر گرفته شده و با انتخاب این گزینه، تا 21 سال، در ادامه تحصیلاتشان، وقفه می‌افتد.

کمبود نداریم!

مساله و ایراداتی که دانشجویان مطرح کرده بودند، از طرف روزنامه جام‌جم از باقر لاریجانی، معاون آموزشی وزارت بهداشت پرسیده شد اما جوابی جز سکوت دریافت نکردیم. آذر 97 اما ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت با اشاره به تعداد پزشکان کشور، از توزیع و نحوه استقرار پزشکان در شهرهای کشور گفته بود: «در بعضی رشته‌های تخصصی بیش از 50 درصد متخصصان در تهران و در بعضی رشته‌ها در مجموع بیش از 70 درصد متخصصان در تهران و کلانشهرها مستقر هستند.» او توضیح داده بود بیشتر متخصصان و پزشکان کشور، زندگی و کار در کلانشهرها را انتخاب می‌کنند. همین باعث شده شهرهای مرزی و استان‌های محروم کشور، بعضا از نبود پزشک رنج ببرند. طبق استانداردهای جهانی به ازای هر هزار نفر، 5/3 نفر پزشک باید وجود داشته باشد. این رقم در ایران اما تأمین نمی‌شود. هرچند به گفته مسؤولان وزارت بهداشت، آمار دقیق از توزیع دقیق پزشکان در کشور وجود ندارد، اما به ازای هر هزار نفر ایرانی، فقط 6/1 پزشک وجود دارد. هرچند آمارهای دیگر از وجود 2/1 پزشک به ازای هر ایرانی می‌گویند. از نظر سعید نمکی، وزیر بهداشت اما این رقم قابل‌قبول است و حتی بیشتر از میزان سرانه هم پزشک در کشور وجود دارد. او در این باره به جام‌جم می‌گوید:‌ پذیرش نیرو در شهرهایی کم و در شهرهایی دیگر زیاد است، اما در کل کمبود نیروی پزشک نداریم. او البته تأکید می‌کند توزیع ناعادلانه در پزشکان وجود دارد. نمکی توضیح می‌دهد وزارت بهداشت باید پزشک بومی جذب کند و حتی ظرفیت‌های جذب پزشکان را هم افزایش دهد. وزیر بهداشت می‌گوید: وزارت بهداشت اقدامات انگیزشی برای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم ایجاد کرده است. ما از نظر اقتصادی هم پزشکان را تأمین می‌کنیم. او توضیح می‌دهد وزارت بهداشت، سهم اولین استان محروم کشور، یعنی سیستان و بلوچستان را افزایش داده و این روزها دیگر نقطه محروم معنایی ندارد.
هرچند از نظر وزیر بهداشت، مشکلات دانشجویان سهمیه‌ای قابل حل است و دعوای بین دانشجویان و این وزارتخانه ادامه دارد و این مردم محروم هستند که آسیب می‌بینند و مرهمی برای زخم‌های روحی و جسمی‌شان درنظر گرفته نمی‌شود.

لیلا شوقی

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها