حکم قصاص مرد معتاد که در دعوا با دوستش بر سر تقسیم پول کبوترهای دزدیده شده، وی را کشته بود دیروز در دیوان‌عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
کد خبر: ۱۲۱۸۶۱۳

به گزارش خبرنگار جام‌جم، بیست و ششم آبان سال ۹۲ به ماموران کلانتری 174 قیامدشت خبر رسید جسد یک مرد ۳۰ ساله به نام ابراهیم در خیابانی خلوت پیدا شده است. شواهد نشان می‌داد ابراهیم با ضربه چاقو به گردنش کشته و جسد وی در یکی از خیابان‌های خلوت قیامدشت رها شده است. جسد خونین به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتاد. ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که مرد جوانی به پلیس آگاهی رفت و پرده از این جنایت برداشت.
وی گفت: دوست معتادم به نام حبیب ساعتی پیش برای خرید مواد مخدر به محله ما آمده بود. او حال طبیعی نداشت و می‌گفت دوستمان به نام ابراهیم را با چاقو کشته است. او حتی چاقوی خونی را به ما نشان داد. من چاقو را از او گرفتم و حالا به آگاهی آمده‌ام تا حقیقت را بگویم.
به دنبال اظهارات این شاهد، تلاش برای ردیابی حبیب آغاز شد، اما ردی از وی به دست نیامد. شواهد نشان می‌داد حبیب ۴۲ ساله به مکان نامعلومی گریخته است. دو سال و 5 ماه از این ماجرا گذشته بود که پلیس رد حبیب را در یک کمپ ترک اعتیاد یافت و وی را بازداشت کرد. این متهم که خودش را با اسم جعلی معرفی کرده بود، سعی داشت با دروغگویی پلیس را گمراه کند، اما در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد.وی گفت: مقتول را از سال‌ها قبل می‌شناختم. او دوست برادرم بود و گاهی به خانه ما رفت و آمد داشت. سال‌ها بعد وقتی به دام اعتیاد افتادم، پیش من می‌آمد و با هم مواد مصرف می‌کردیم. آخرین بار سر تقسیم کبوترهای دزدی با هم درگیر شدیم. او به رویم چاقو کشید و من هم برای دفاع از خودم چاقو را از دستش گرفتم و یک ضربه به گردنش زدم.
این متهم در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبدا...ی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای آن جلسه اولیای دم برای حبیب حکم قصاص خواستند. سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و جرمش را انکار کرد و گفت: من ابراهیم را نمی‌شناختم و نمی‌دانم چه کسی او را در خیابان کشته است.دوستم به دروغ من را به عنوان قاتل معرفی کرده است. من در اداره پلیس تحت فشارهای روانی به قتل اعتراف کردم.
در آن میان قاضی با بررسی سابقه پرونده متهم گفت: شما و مقتول در سال ۸۵ به اتهام سرقت از صندوق صدقات بازداشت شده بودید و این موضوع نشان دهنده رابطه دوستی شماست. چطور منکر رفاقت با مقتول هستی؟ متهم با شنیدن اظهارات قاضی لب به اعتراف گشود و گفت: می‌خواهم حقیقت را بگویم. من ابراهیم را کشتم. ما چند کبوتر سرقت کرده بودیم و می‌خواستیم کبوترها را میان خودمان تقسیم کنیم، اما سر این موضوع با هم درگیر شدیم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم با چاقو یک ضربه به گردن ابراهیم زدم و فرار کردم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و حبیب را به قصاص محکوم کرد. دیروز این حکم در شعبه 31 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد و به این ترتیب سایه مرگ روی سر مرد معتاد قرار گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها