نیم‌قرن پس از نخستین سفر انسان به ماه یگانه قمر زمین باردیگر در کانون توجه قرار گرفته است؛ اما آیا ماه هدف درستی برای آینده کاوش‌های فضایی سرنشین‌دار است؟

نیم قرن پس از آپولو

در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم و پس از سقوط آلمان نازی، رقابتی میان فاتحان جنگ آغاز شد که چهره آینده را برای همیشه تغییر داد. ایالات متحده و شوروی سابق، به‌سرعت نیروهای خود را برای به دست آوردن مهم‌ترین غنیمت جنگ جهانی روانه پایگاه‌های آلمان کردند. هدف آنها به دست آوردن اطلاعات، نقشه‌ها، مهندسان و نمونه‌های فعال موشک پیشرفته آلمان به نام وی-2 بود. هر یک از دو ابرقدرت شرق و غرب توانستند بر بخشی از این غنیمت بزرگ دست بیندازند و رقابتی مهم و تاریخی را در دل جنگ سرد بر پایه میراث آن آغاز کنند. این‌گونه بود که از دل شعله‌های مرگ‌آفرین جنگی خانمان‌سوز، ققنوس عصر فضا زاده شد. خورشید موفقیت‌ کاوش‌های فضایی از شرق طلوع کرد. اتحاد جماهیر شوروی موفق شد در تمام نخستین نقاط عطف عصر فضا از رقیب غربی خود پیشی بگیرد. ایالات متحده در غرب، به دلایل مختلف از جمله به دلیل چندپارگی برنامه فضایی خود و تقسیم آن بین سازمان‌های مختلف نظامی و غیرنظامی نتوانست در رقابتی که به عصر فضا معروف شد، از رقیب شرقی خود پیشی بگیرد. روس‌ها نه‌تنها نخستین ماهواره را به مدار فرستادند که توانستند نخستین موجود زنده، نخستین مرد و نخستین زن را عازم فضا کنند. آنها بسیاری از مهم‌ترین مانورهای فضایی را برای نخستین‌بار انجام دادند و در هر گذرگاه برتری خود را به رخ رقیب غربی خود می‌کشیدند. آنها توانستند برای نخستین بار الحاق مداری دو سفینه را در مدار زمین انجام داده و برای نخستین بار راهپیمایی فضایی انجام دهند. هر بار آمریکا یک قدم پشت سر شوروی گام می‌نهاد و این برای غرور و سیاست‌های آمریکا پذیرفتنی نبود.
کد خبر: ۱۲۱۸۵۸۱

آغاز دوران آپولو

روز جمعه 30 دی‌ 1339 خورشیدی، جان اف. کندی، بر فراز پله‌های ساختمان کنگره آمریکا سوگند ریاست جمهوری را ادا کرد و به عنوان سی و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، ساکن خانه شماره 1600 خیابان پنسیلوانیا در شهر واشنگتن شد. زمانی که او نخستین بار در قامت رئیس‌جمهوری کاریزماتیک برای مردم آمریکا گام به کاخ سفید گذاشت کمتر از سه سال از تاسیس سازمان ملی هوا فضای ایالات متحده (ناسا) می‌گذشت و هنوز چند ماه تا پرواز موفق زیرمداری آلن شپرد به عنوان نخستین فضا نورد آمریکایی زمان باقی مانده بود.
ایالات متحده در عین حال با مسائل متعدد سیاسی داخلی و بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کرد. از جنبش حقوق مدنی و ضد تبعیض و ظهور خرده‌فرهنگ‌های مختلف داخل آمریکا و رقابت‌های سیاسی فزاینده داخلی گرفته تا تنش فزاینده با شوروی سابق که در نهایت در دوران کندی به آستانه رویارویی اتمی با این کشور رسید. در میانه چنین شرایطی بود که کندی برنامه بلندپروازانه سفر به ماه را مطرح کرد.
او در دو نوبت ابتدا در 30 اردیبهشت 1340 و زمانی که تنها دو هفته از سفر موفقیت آمیز آلن شپرد می‌گذشت، در جلسه مشترک مجلسین ایالات متحده هدف فضایی این کشور مبنی بر سفر به ماه را اعلام کرد. او سال بعد و در ورزشگاه دانشگاه ریس در شهر هیستون این هدف را تکرار کرد. در این سخنرانی معروف او اعلام کرد که ایالات متحده قصد دارد «تا پایان دهه جاری میلادی انسان را به فضا اعزام و به سلامت به زمین برگرداند.» او همچنین در این سخنرانی بود که گفت: «هیچ ماموریتی در تاریخ بشر به این اندازه خطرناک‌ و دشوار نبوده است و ما تصمیم گرفته‌ایم این کار را انجام دهیم نه به این دلیل که این ماموریتی ساده است بلکه به‌این دلیل که ماموریتی سخت و دشوار است.»
ماموریت‌های جمینی و آپولو بر مبنای این اعلام سیاست شکل گرفتند. اما این تنها ماموریتی نبود که با دستوری سازمانی صورت بگیرد. در آن زمان بسیاری از فناوری‌های لازم برای چنین سفری وجود نداشت و برای تحقق این هدف در میانه سیل مشکلات سیاسی و اجتماعی نیاز به عزمی جدی بود. اراده‌ای ملی که خود را در حمایت مردمی، علاقه فراحزبی سیاستمداران و مردم، تخصیص بودجه لازم، جذب نیروهای لازم، توسعه علوم، ریاضیات و فناوری و مهندسی و حتی توسعه ادبیات علمی‌-تخیلی در این حوزه نشان می‌داد. این حمایت ملی باعث شد ناسا بتواند بودجه عظیمی را به خود اختصاص دهد. صدها هزار نفر به طور مستقیم و تعداد بسیار بیشتری به طور غیرمستقیم درگیر پروژه سفر انسان به ماه شدند. صدها شرکت خصوصی به عنوان پیمانکار زیر نظر ناسا به توسعه فناوری‌های لازم برای این ماموریت مشغول شدند. سفر به ماه به بخشی از فرهنگ عامه درآمد و حتی زمانی که پس از ترور کندی، رقیب دیرینه او نیکسون به قدرت رسید، خللی در این برنامه اتفاق نیفتاد.
سرانجام در 29 تیر 1348 و یک سال پیش از پایان دهه 70 میلادی، مه‌نشین ماموریت آپولو11 در دریای آرامش بر سطح ماه فرود آمد. ساعاتی بعد، نیل آرمسترانگ از پله‌های سفینه شکننده و عنکبوتی مانند پایین آمد و برای اولین بار در تاریخ بشر، انسان توانست روی سطح جرمی غیر از زمین بایستد. قدمی کوچک برای آرمسترانگ و جهشی غول‌آسا برای بشریت!
آن قدم کوچک قله کوه یخ عظیمی بود که نه‌تنها انسان را بر دوش خود به ماه برد که انبوهی از فناوری‌ها و علوم مرتبط را توسعه داد و کمی بعدتر دستاوردهای توسعه این فناوری‌ها وارد زندگی روزمره مردم شد.
با وجود این، فتح ماه رقابت فضایی را به نوعی در اوج خود به نفع آمریکا تغییر داد و بعد از آن به دلیل بودجه بالای ادامه سفر انسان به ماه و از سوی دیگر از دست رفتن عزم ملی - در غیاب انگیزه شکست بلوک شرق - باعث تعطیلی زودهنگام پروژه بعد از ماموریت آپولو17 شد.
زمانی که فضانوردان آپولو17 لوح خداحافظی با ماه را بر سطح این قمر نصب می‌کردند شاید هیچ‌کس فکر نمی‌کرد تا نیم قرن بعد انسان دیگری قدم بر چهره قمر یگانه زمین نگذارد و بازگشت به ماه به خاطره‌ای دور و دراز بدل شود و ماموریت آپولو برای بسیاری از مرز تاریخ جدا شده و به وادی افسانه وارد شود و حتی بسیاری در اصالت آن شک کنند.

عصر ربات‌ها

پایان ماموریت‌های سرنشین‌دار به سوی ماه از یک سو اتفاق مبارکی برای کاوش‌های فضایی به شمار می‌رفت. بخش علمی سوال‌های بسیاری در سر داشت که پاسخش در گوشه وکنار منظومه شمسی و در مدار زمین قرار داشت و حالا امکان این فرصت پدید می‌آمد که با کمک کاروانی از ربات‌ها و کاوشگرهای بدون سرنشین و با درصد کوچکی از هزینه‌ای که صرف بخش سرنشین‌دار می‌شد به تلاش برای پاسخ به این سوال بپردازد.
بعد از ماه سفرهای انسانی به فضا به مقصد مدار زمین محدود شد. دو ماموریت مهم این دوره یکی شاتل‌های فضایی بود که قرار بود سامانه رفت‌و‌برگشت به نسبت ارزان‌قیمت و مطمئنی را به مدار زمین شکل دهد که بتواند استفاده علمی و تجاری از مدار را مقرون به صرفه کند. دومی ابرپروژه ایستگاه فضایی بین‌المللی بود که هنوز هم بخش مهمی از بودجه ناسا و سازمان‌های فضایی کشورهای عضو را به خود اختصاص می‌دهد.
شاتل‌ها به دلیل این‌که اولا چندان ارزان‌قیمت نبودند و دوم به دلیل عدم ایمنی کامل که منجر به دو حادثه مرگبار چلنجر و کلمبیا شده بود بازنشسته شدند و ایستگاه فضایی در حالی به کار خود ادامه می‌دهد که باردیگر چشم‌ها به دنیایی فراسوی مدار زمین خیره شده است.

دروازه‌ای برای سفر به فراسوی ماه

حالا چند سالی است ایده سفر دوباره به ماه - به‌طور سرنشین‌دار - از شعار دائمی به ایده‌ای عملی بدل شده است. ماه هنوز هم هدف فوق‌العاده مهمی برای انسان به‌شمار می‌رود. ما اگرچه قدم بر ماه گذاشته‌ایم اما هیچ‌گاه در این قمر مستقر نشده‌ایم و از امکانات آن استفاده نکرده‌ایم. ماه می‌تواند برای اخترشناسان بهشتی در دسترس باشد. جایی که امکان ساخت پایگاه‌های تحقیقاتی، رصدخانه‌هایی در طول موج‌های مختلف و آزمایش‌های گوناگون روی آن فراهم است.
از سوی دیگر سطح ماه محل آزمون دقیقی برای فناوری‌هایی است که شاید روزی در سفرهای اکتشافی یا اقتصادی بعدی انسان، چه به مقصد مریخ یا استخراج منابع سیارک‌ها و دیگر مواردی از این دست به کار آیند.
در ماه می‌توانیم ایده کارخانه‌های مبتنی بر چاپگرهای سه‌بعدی، زیستگاه‌های موقت اکتشافی و اثرات واقعی اقامت طولانی در گرانش اندک را بیاموزیم که همه آنها در آینده‌ای دور یا نزدیک برای سفرهای بعدی در منظومه شمسی کارآمد است. حتی ماه می‌تواند مقصدی مطمئن برای اجرایی‌کردن ایده گردشگری فضایی باشد و همه اینها در جایی اتفاق می‌افتد که سفر به آن به‌جای چند ماه می‌تواند طی یک تا چند روز صورت بگیرد و همیشه می‌تواند بر پشتیبانی رادیویی انبوهی از متخصصان روی زمین حساب کند. اکنون اتحادیه اروپا، هندوستان، چین و البته ناسا ماه را در کانون توجه خود قرار داده‌اند. یکشنبه هفته پیش هندوستان قرار بود فضاپیمای چاندرایان-2 را راهی ماه کند تا به این ترتیب چهارمین کشوری لقب بگیرد که فناوری فرود فضاپیما بر سطح ماه را پس از آمریکا، روسیه و چین در اختیار گرفته است. با این حال بروز یک اشکال فنی اندکی پرتاب این فضاپیما را به تأخیر انداخت. اما به‌زودی این ماموریت نیز انجام خواهد شد.
مهم‌ترین طرح در حال حاضر همکاری بین‌المللی با محوریت ناساست که در آن از مشارکت بخش خصوصی نیز کمک گرفته می‌شود. طرحی به نام «آرتمیس» که اگر بتواند از تغییرات مزاجی سیاست این روزهای آمریکا در امان بماند، تا نیمه دهه آینده میلادی بار دیگر انسان را به ماه خواهد فرستاد.
در این طرح علاوه بر استفاده از سامانه پرتاب قدرتمندی که در حال توسعه است، از نوعی ایستگاه مداری فضایی در اطراف ماه استفاده می‌شود که به نوعی پارکینگ بخش‌های مه‌نشین و واحد فرماندهی ماموریت و همزمان اقامتگاهی برای حضور تعدادی از فضانوردان در آن و انجام آزمایش‌های علمی است. این ایستگاه مداری می‌تواند هزینه سفرهای متعدد به ماه را به‌طور چشمگیری کاهش دهد و در عین حال نقش مهمی در آزمایش‌های علمی بازی کند. در این ماموریت برای نخستین‌بار فضانوردان زن نیز عازم ماه خواهند شد و زمینه را برای کاوش‌های سرنشین‌دار بعدی آماده می‌کنند.
این‌بار توافق عمده وجود دارد که سفر به ماه نباید رویدادی منقطع باشد و اگر انسان به ماه می‌رود، باید نگاه و برنامه‌ای درازمدت برای ادامه سفر به ماه داشته باشد.

ایران و رویای فتح ماه

به دلایل بدیهی پیشنهاد مشارکت در چنین پروژه‌ای برای ایران غیرممکن است. گرچه امکان همکاری ایران با پروژه‌های دیگر با مقصد ماه وجود دارد؛ پروژه‌هایی که از سوی کشورهایی مانند چین، روسیه یا هندوستان دنبال می‌شود. چنین مشارکتی حتی اگر حداقلی باشد گامی بزرگ برای ما به‌شمار می‌رود. داستان ماه و کاوش‌های آن اما سوال دیگری در برابر ما قرار می‌دهد: آیا کشور ما و برنامه فضایی ایران جرات یا آینده‌نگری لازم برای رویاپردازی بزرگ و به نظر غیرممکنی در شرایط کنونی دارد؟ در حالی که سازمان فضایی ایران به نظر می‌رسد از نداشتن نقشه راه مشخص و هدفمند برای آینده رنج می‌برد، شاید قرار دادن یک هدف مهم و بزرگ در چشم‌انداز این سازمان بتواند بخشی از هدررفت نیروها و تلاش‌ها را حول این هدف مشخص متمرکز کند. البته که منظور برنامه اعزام انسان به ماه نیست. اما آیا سازمان فضایی ایران می‌تواند برنامه‌ای برای یک یا دو دهه آینده ارائه دهد که در طول آن مدارگرد یا مه‌نشینی بدون سرنشین را عازم قمر زمین کند و به جرگه کاوشگران قمر زمین بپیوندد و از تجربه آن برای مسیرهای دورتر استفاده کند؟ یا این‌که تا سال‌های بسیار باید تنها ناظران موفقیت‌های دیگران باشیم؟!

پوریا ناظمی

دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها