سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
1. وقتی هنرمندان الگو میشوند
هنرمندان عرصه تصویر خواهناخواه الگوی بخشی از جامعه قرار میگیرند، نسل جوان از رفتار و حرف و حالت عکس گرفتن تا لباس و مدل موی آنها را مورد بررسی قرار داده و در موارد بسیاری از آن الگو میگیرد. هر چند اگر بگوییم در حال حاضر مردم و هنرمندان اغلب تحت تاثیر فرهنگ و پوشش غرب دست به انتخاب میزنند و تهاجم فرهنگی آنها را حسابی انداخته گوشه رینگ، اما هنوز هم لباس و فرهنگ رفتاری هنرمندان شناخته شده مورد توجه جامعه است. وقتی این موارد را با امین زندگانی مطرح میکنم، میگوید: سالهاست در برنامههای تلویزیونی هم میگویم اینقدر نگویید هنرمندان الگوی مردم هستند، ما قرار نیست چنین بار سنگینی را بر دوش بکشیم، شغل ما بهگونهای است که گاهی الگوهای نامناسبی را در نقشهایمان ایفا میکنیم و اگر قرار باشد الگوی مردم باشیم ممکن است تاثیرات منفی هم در پی داشته باشد.
او ادامه میدهد: در عرصه مد و پوشش اما هنرمندان درموارد بسیاری الگوی مردم قرار میگیرند و بنابراین مهم است که چه لباسی میپوشند. با این حال نه پوششهای به قول شما عجیب و غریب برخی همکارانم را قضاوت میکنم و نه قصد دارم آنها را بررسی کرده و بگویم درست یا نادرست است. به نظرم باید ماجرا را در ابعادی بزرگتر دید و بررسی کرد.
2. معضل مد ایرانی
زندگانی به موضوع مهم مد در ایران و بلاتکلیفیاش پرداخته و اینطور میگوید: مد هم مانند برخی موارد فرهنگی دیگر در ایران تعریف درستی ندارد. این در حالی است که تنوع بصری در پوشش انسان امروز، بحث مهمی بوده و بسیاری را درگیر خود کرده است، طبیعتا هنرمندان هم توجه بسیاری به این موضوع دارند که در انتخاب پوششهای جذاب و زیبا با مسائلی روبهرو میشوند که گاه حواشی هم دارد. این هنرمند میافزاید: ما در ایران مراسم مد معروفی نداریم و تنها یک جشنواره مد داریم که آن هم شیر بییال و دم است و نمیدانیم قرار است در آن چه اتفاقی بیفتد. هر چند بودنش بهتر از نبودنش است، اما مثل هر جشنواره دیگری اهداف مشخصی را پیش نمیبرد و به سردرگمیهای جامعه در حوزه مد کمکی نمیکند.
او ادامه میدهد: در این بین طراحان لباس وارد عمل میشوند تا با تامین لباس یک هنرمند خودشان را به یک نشان تجاری تبدیل کنند که این موضوع هیچ ایرادی هم ندارد و یکجور کارآفرینی است، اما حالا تکلیف من که سلیقهام با طراحان مد جور نیست، چه میشود؟ تکلیف لباسهای بومیمان که در حال فراموشی است چه میشود؟ اصلا تکلیف لباس ملیمان چیست؟ جزو معدود کشورهایی هستیم که تعریف درستی از لباس ملی نداریم و این خود نشان میدهد در عرصه مد و لباس چقدر کمبود داریم.
زندگانی با تاکید بر اینکه فقط درباره مسأله لباس مردان ایرانی اظهارنظر کرده و کاری به موضوع پوشش خانمها ندارد، این را هم میگوید که ما همیشه چالش انتخاب لباس برای ورود در مجامع بینالمللی را هم داریم. او اینطور توضیح میدهد: مثلا اینکه ورزشکاران ایرانی در المپیک قرار است چه بپوشند، میشود چالشی که برایش پاسخی نیست. بعد لباس رسمی جهانی انتخاب شده و کت و شلوار غیرایرانی برایشان تهیه میشود، کراوات که به این لباس در جهان جنبه رسمی میدهد از آن حذف شده و پیراهن یقه دیپلمات اضافه میشود؛ حالا کدامیک از اینها با فرهنگ ما ارتباط دارد؟
3. زندگانی و پیامهایی که لباسش داشت
در ادامه میرویم سراغ انتخاب زندگانی به عنوان هنرمندی که به گفته خودش چندان با طراحان عرصه مد کنار نمیآید و انتخابهای خاص خودش را دارد. انتخابی که البته میشود آن را یکی از بهترین اتفاقات جشن حافظ دانست و تصویری را که قبلتر از زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی در لباس محلی منتشر شده بود در ذهن زنده میکند. او در این باره توضیح میدهد: سفری داشتم به شهر قلعه گنج در استان کرمان، شهری که از یک طرف با استان سیستان و بلوچستان همسایه است و از طرف دیگر با استان هرمزگان. مردم بسیار مودب، بافرهنگ و مهربانی دارد. کشاورزی میکنند و زحمتکش هستند، اما شهر بسیار محروم است. زمانی قرار بوده این شهر منطقه آزاد شود و چند کارخانه تولید مواد غذایی راه بیفتد که البته تا جایی که در جریان هستم تا کنون اتفاقی نیفتاده و شهر همان وضعیت سابق را دارد. او ادامه میدهد: قلعه گنج جزو خاک ایران است، هر شهر دیگری هم خواه کوچک یا بزرگ که در محدوده مرزهای کشورمان قرار دارد، ایران است اما ما جز چند شهر بزرگ همه جا را فراموش کردهایم. ضمن اینکه هنرمندان سراسر ایران حتی در موارد بسیاری نادیده گرفته میشوند. مثلا من و همکارانم میرویم به جشنواره فیلم یاس در مازندران، ما هستیم اما هنرمندان استانی جایشان خالی است. در جشنها و جشنوارههای دیگر هم همینطور. چرا باید جای هنرمندان دیگر استانها در رویدادهای هنری خالی باشد؟ آنها هم به اندازه من بهعنوان هنرمند تهرانی در ایران سهم دارند و باید باشند.
زندگانی با تاکید بر اینکه میخواسته به همه بگوید باید هنرمندانی از سراسر ایران به جشنها و رویدادهای هنری بیایند، به موضوع دیگری هم اشاره میکند. او میافزاید: موضوع مهم دیگر این است که خیرین بسیاری در ایران مشغول ساخت مدرسه و کتابخانه در مناطق محروم هستند. دست آنها را از دور میبوسم، اما این سؤال را هم دارم که چرا طی این سالها هیچکسی به این فکر نکرده حالا که سواد را آموزاندیم و کتاب را هم در اختیار افراد این مناطق گذاشتیم، مهارت زندگی و حفظ و ساخت فرهنگ را چطور برنامهریزی کنیم؟
این هنرمند اظهار میکند: ما فکر نکردیم این شهرها به سینما و سالنهای چند منظوره هم نیاز دارند تا فرهنگ غنی ایران حفظ شود و آنها را در منطقههای حیاتشان نگهداری کنیم. فرهنگ غنی مناطق ایران، نمایشهای سنتی، رقصها و موسیقی محلی هر منطقه قرار است کجا اجرا و حفظ شوند؟ این مناطق هنرمند نوازندهای دارند که یا در عروسیهای بومی مینوازند یا به دعوت یونسکو در کشورهای دیگر به اجرای موسیقی میپردازند. او تاکید میکند: سرمایه یک مملکت فقط معادن و زیرخاکیها و اماکن نیست. سرمایه فرهنگی یک کشور آیینها، سنتها و مراسم است. یک مملکت فقط پایتخت نیست و به اندازه تکتک افرادی که در آمارگیری جمعیت مملکت لحاظ میشوند باید برای فرهنگ برنامهریزی شود.
4. یک تصادف جالب
زندگانی لباسش را بر پایه همین فکرهایی که در سرش میچرخد انتخاب میکند و در جشن حافظ میپوشد، اما از آنجا که بهقول معروف خیلی فضای مجازی باز نیست و سرگرم کار خودش است، از بسیاری اتفاقات و حواشی بیخبر میماند. مثلا در جریان صحبتهای مسعود فراستی در نقد فیلم «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار قرار نگرفته و نمیدانسته این صحبتها، حاشیهها و دلخوریهایی را ایجاد کرده است.
وقتی این ماجراها را با او مطرح میکنم، میگوید: تصادف عجیبی بود، راستش من در جریان این حواشی نبودم و البته حالا هم چون حرفهای آقای فراستی را نشنیدهام قضاوتی ندارم، اما همان روز در جشن حافظ، شنیدم آقای فراستی در یک برنامه تلویزیونی به قومی اهانت و باعث دلخوری قوم بزرگی که 300 هزار نفرشان در ایران زندگی میکنند، شدهاند.
زندگانی ادامه میدهد: هر چند این موضوع را نمیدانستم، اما گفتم چه همزمانی جالبی پیش آمده و امیدوارم به این طریق مردم سیستان و بلوچستان متوجه شوند چه ارادتی به آنها داریم.
او میافزاید: متاسفانه فضای مجازی کاری کرده که ما احساس میکنیم، مملکت تهران، شیراز، اصفهان، مشهد و بندرعباس است. هر جای نقشه ایران که دست بگذاری، ایران است و همه ایرانیها برای ما عزیزند و بزرگوار. حالا چه افتخاری بالاتر از پوشیدن لباس سیستان و بلوچستان که یکی از بزرگترین داستانهای حماسی ما - شاهنامه فردوسی - در آن میگذرد. چرا لباسش را با افتخار نپوشم؟ لباسی که این همه زیباست.
زندگانی اما این تجربه زیبا را تازه شروع کرده و قصد رها کردنش را هم ندارد. یعنی در رویدادهای هنری بعدی ممکن است او را با لباس خاص منطقه زندگی خودتان ببینید و لذت ببرید.
او توضیح میدهد: باز هم این تجربه را تکرار میکنم و لباس دیگر اقوام ایرانی را هم میپوشم و امیدوارم بقیه هنرمندان هم این کار را پیش بگیرند. نگاه کنید لباس کردی چقدر زیباست، لباس لری همینطور. آن طرفتر لباس اعراب عشیرهای خوزستان چقدر زیباست. چرا این لباسها را نپوشیم و از کنار این زیباییها بیتفاوت بگذریم؟
او میافزاید: ما ادعا میکنیم همه جای ایران سرای من است، آن هم فقط وقتی که میخواهیم زبالهای را از ماشین بیندازیم بیرون! وقتی همه جای ایران سرای من است، لباس بلوچ برای من تهرانی هم هست.
این هنرمند اظهار می کند: همانطور که آنها میآیند تهران از بیمارستان استفاده کنند. البته جای تاسف است که همه امکانات در شهرهای بزرگ و خاصی جمع شده، اما خلاصه هر چه هست در هر جای ایران متعلق به همه ماست، متاسفانه یادمان میرود مردم یک کشوریم. همه داریم برای خودمان مرز و قانون و جزیره شخصی درست میکنیم تا بهره و منفعتی به شخص دیگری نرسد.
زندگانی به حاشیههایی که برای ستاره اسکندری هم پیش آمده اشاره کرده و میگوید: زوال یک جامعه در این است که مردم از مردم بترسند. ما با همه داشتههای فرهنگیمان در حال حرکت به این سمت هستیم و بیرحمانه همدیگر را قضاوت میکنیم. خانمی حرفی درباره یک هنرمند خوب و ارزشمند میزند، اما نه اصناف از او حمایتی میکنند و نه دولت. بعد بیآنکه مطمئن باشیم چه اتفاقی رخ داده بیرحمانه قضاوتش میکنیم. بیایید همه یادمان بیاید ایرانی هستیم، همه متعلق به یک سرزمینیم. این میتواند مهربانترمان کند و کشور بهتری برایمان بسازد.
زینب مرتضاییفرد
فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد