سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
مدتی است جولان سگهای بیصاحب در حاشیه شهرها در کنار سگگردانی برخی حاشیهساز شده است و از این حکایت دارد که برای حل این مشکل یعنی سگهای بیصاحب و رواج نگهداری از سگ تاکنون راهکاری مناسب اتخاذ نشده است.
سگها بیشتر گاز میگیرند
بهزاد امیری، رئیس گروه بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوان مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت و متخصص عفونی با اشاره به آمار گزشها در سال گذشته عنوان میکند که سگها بیشتر به انسانها حمله میکنند. گرگها و سایر حیوانات اهلی و وحشی هم بقیه گزشها را رقم میزنند. آن طور که او میگوید میزان گزیدگی هر سال، افزایش پیدا میکند. بهعنوان مثال، سال 96، 182 هزار گزش از حیوانات ثبت شده است که در مقایسه با سال قبل، افزایش یافته است. امیری توضیح میدهد که سال گذشته این آمار به عدد 207هزار گزش رسید. نکته مهمی که بعد از هر گزیدگی باید به آن توجه داشت و جنبه خطرناک ماجراست، بیماریهای پس از گزش است. مهمترین و خطرناکترین بیماری که بعد از گزش اتفاق میافتد، بیماریهاری است. طی ده سال گذشته، یعنی از سال 88 تا 97، کل موارد ابتلا بههاری 60 مورد بوده است. در سال97، اما شش نفر مبتلا به بیماریهاری شدهاند که همگی جان خود را از دست دادهاند. امیری تأکید میکند اگر فردی به ویروسهاری مبتلا شود باید سریع به مراکز درمانی منتقل شود و در این صورت مشکلی برایش پیش نمیآید. هرچند که بیماریهای دیگری مانند سالمونلا، کمپیلوباکتر، ایکولای، کیست هیداتیک، توکسوپلاسما گوندیی، کریپتوسپوریدیوم، ژیاردیا، توکسوکارا و آنکیلوستوما نیز جدی است. امیری توضیح میدهد یکی از مشکلاتی که درباره گزش حیوانات وجود دارد، بحث تأمین هزینههاست. داروها و سرمهایی که برای درمان تجویز میشود، همه وارداتی است. به عنوان مثال، واکسنهاری هفت یورو هزینه دارد و هزینه سرم هم 56 یورو است. در سال گذشته، 774هزار دوز واکسنهاری و 174 هزار سرم هم تجویز شده است و این هزینه زیادی را برای وزارت بهداشت ایجاد کرده است.
عملکرد ضعیف شهرداری
اما بخش زیادی از حملاتی را که سالانه به نام سگها ثبت میشود سگهای بیصاحب انجام میدهند. امیری توضیح میدهد شهرداریها مدتی است که کمپ نگهداری از سگهای ولگرد راه انداخته است و سگهای بیصاحب را به کسانی که برای نگهداری نیاز به سگ نگهبان دارند، میدهند. به گفته او اما «شهردای در این کار زیاد هم موفق عمل نکرده است.» طبق بند 15 ماده 55 قانون شهرداریها، «جلوگیری از شیوع امراض مسری انسانی و حیوانی و جمعآوری حیوانات بدون صاحب، مریض و مزاحم از وظایف شهرداری است.»
مدافعان پوشالی حیوانات
انگشت اتهام وجود بالای سگهای بیصاحب در خیابانهای شهرها اما تنها به سمت شهرداریها نیست. دلایل دیگری هم برای افزایش سگهای بیصاحب در شهرها میتوان پیدا کرد، اتفاقهایی مانند این که برخی با رفتارهای اشتباه به جمعیت سگهای بیصاحب دامن زده و آنها را به درون شهرها راهنمایی میکنند. شاید یکی از دلایل آن تغییر سبک زندگی و باورها باشد. این روزها، کم نیستند افرادی که تصور میکنند با خوراندن آشغال گوشت به حیوانات مدافع حقوق آنها میشوند. غذا دادن به حیوانات البته به خودی خود، بد نیست، موضوع از جایی بد میشود که مدافعان ظاهری حقوق حیوانات، غذاها را در پای کوهها، جادهها و در نزدیک شهرها میریزند و همین عادت دادن حیوانات بد است و اگر یک روز از غذا خبری نشود، آنها کمکم وارد شهرها میشوند و همین میشود که سگهایی که تا دیروز راه شهر را نمیشناختند، امروز شهری میشوند و جولان دادن در شهر، کارشان میشود. غریزه حیوانی آنها که به مدد مدافعان ظاهری حیوانات تغییر کرده است، بهدنبال هر انسانی برای بهدست آوردن غذا میروند و داستان اتفاقا از همینجا شروع میشود. با توجه به اینکه بسیاری هنوز نمیدانند که چطور باید با یک سگ برخورد کنند، همین قدم اول برای دیدن صحنههای خونین، سگها و نشان دادن دندانهاست و حملهها در همین جا شکل میگیرد.
سگ طعمه انسان
مشکلات شهری و سگهای بیسرپرست به اینجا ختم نمیشود. امروز بسیاری از افراد سودجو که به ظاهر جزو دوستداران حقوق حیوانات هستند، برای خود دم و دستگاه غریبی راه انداختهاند. به جز مراکزی که مجوز دارند و در زمینه نگهداری از حیوانات فعالیت میکنند اما کم نیستند افرادی که به ظاهر مدافع حقوق حیوانات هستند و به اسم مراکز نگهداری که دارند، دست روی احساسات مردم میگذارند و به نام حمایت از سگهای بیصاحب اقدام به جمعآوری کمکهای مالی میکنند. این اما تنها مشکل نیست. بسیاری از این مراکز نگهداری، سازوکاری برای آموزش به سگها ندارند. درست کاری که در مراکزی که زیرنظر شهرداریها است انجام میشود. در ایران تعداد چنین مراکزی انگشتشمار است. در صورتی که میتوان با آموزشهای برنامهریزی شده، سگها را برای نگهبانی آموزش داد و مانع از جولان آنها در شهرهای کوچک و بزرگ شد.
فرهنگ نادرست حمایت از سگهای ولگرد تبعات دیگری نیز دارد مانند افزایش تمایل به سگگردانی در حالی که راه درست کنترل جمعیت سگهای ولگرد عقیمسازی آنها است و این که درنهایت باید آنها را در کمپهای مخصوص نگهداری کرد، این در حالی است که امروزه بسیاری از افراد با ایجاد پناهگاهها برای سگ فقط آنها را یکجا نگهداری میکنند و هر روز در پناهگاهها به جمعیت آنها نیز اضافه میشود. این چرخه نامناسب مدتهاست در کشورمان دنبال میشود به همین دلیل به اشاعه رفتارهای دیگر نیز دامن زده و خیلیها سگگردانی را ارزش میدانند. سگگردانیای که در بسیاری از موارد باز به حمله ختم میشود.
خطر سگگردانی
دیماه سال گذشته بود که دو سگ به بهار، دختر ده ساله حمله کردند. محل وقوع جرم این بار در لواسان بود. بهار بازی میکرد که سگها به او حمله کردند. بهار از ناحیه دست و پا دچار آسیب شد. از آن روز به بعد واکنشها به مسائلی مانند سگگردانی و سگهای بیصاحب بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت. پس از رسانهای شدن ماجرای لواسان، عباس جعفریدولتآبادی، دادستان وقت تهران، به این واقعه واکنش نشان داد و درباره سگگردانی در اماکن عمومی مانند پارکها گفت: «آسیبرساندن به دیگران به هر وسیلهای که باشد جرم است، مثلاً اگر با ماشین به کسی آسیب برسد جرم است. درباره حیوانات هم همینطور است. البته در این موضوعات، مالک و دارنده مسؤول است، بنابراین آسیب رساندن به دیگران چه از طریق حیوان و چه از طریق هر وسیله دیگری که باشد جرم است.» او تأکید کرده بود که اگر صاحب حیوانی از او مراقبت نکند و منجر به آسیب به مردم شود، دادستان ورود خواهد کرد. جعفری به نکته مهمی هم اشاره کرده بود: «مصادیق و عناوین حمله سگها دو مورد است. یکی عدم مراقبت صاحب حیوان و دیگری مزاحمت.» اگر عدممراقبت غیرعمدی باشد مسؤولیت مدنی دارد، اما اگر مزاحمت باشد میتوان به آن ورود کرد و ورود جزایی هم دارد؛ هرچند که در این باره، مقررات صریحی در قانون وجود ندارد. او مثال زده است: «مثلا در این رابطه پلیس چندین بار مکاتبه کرده است که بهعنوان نمونه صرف نگهداری سگ در ماشین ممنوع شود، اما مقررات ما در این بخش کفایت نمیکند که آیا اگر کسی سگی را در خودرو نگهدارد مرتکب جرم شده است یا نه. قانونگذار این کار را جرم تلقی نکرده است؛ اما رفتار اجتماعی مومنین هم اینگونه نیست؛ یعنی در جامعه مومنین معمولا شما این کارها را نمیبینید.» همان زمان، دادستان بسیاری از شهرهای دیگر هم به این موضوع واکنش نشان دادند. در همان روزها که تصاویر زخم بهار در فضای مجازی دست به دست میشد، دادستانهای بسیاری از شهرها، ازجمله، سمنان، زنجان، بوشهر، همدان، گرگان، اصفهان و فردیس رسماً سگگردانی در معابر عمومی را ممنوع اعلام کردند. چند روز پیش هم حاجی رضا شاکرمی، دادستان کرج در جدیدترین اظهارنظر درباره سگگردانی، عنوان کرد: «برخورد با سگگردانی در کرج تشدید میشود.»
صاحب سگ مقصر است
ممنوعیت سگگردانی در حالی مطرح میشود که سوال این است، قانون در این باره چه تصمیمی گرفته است؟ بنا بر اصل ۷۱ قانون اساسی، تنها مجلس شورای اسلامی است که در عموم مسائل میتواند دست به قانونگذاری بزند. در همین راستا هم در اسفند۱۳۸۹ طرحی با امضای ۳۹ نماینده مجلس اعلام وصول شد که موضوع آن الحاق یک ماده تحت عنوان ماده ۶۸۸ مکرر به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بود. در پیشنویس این طرح، از جرم انگاری و ایجاد ممنوعیت برای گرداندن حیوانات خطرناک یا حیواناتی که مضر برای سلامت عمومی محسوب مانند سگ در اماکن و معابر عمومی و وسائط نقلیه بود، گفته شده بود. هرچند که این طرح به تصویب مجلس نرسید. در آبانماه ۱۳۹۳ طرح مشابه دیگری تحت عنوان «الحاق یک ماده به قانون مجازات اسلامی» در مجلس وقت اعلام وصول شد که البته به تصویب نرسید. در ۱۳۹۳ هم نمایندگان مجلس با تقدیم طرحی خواستند قانونی را به تصویب برسانند که همراه داشتن سگ در معابر عمومی مشمول جریمههای نقدی سنگین و حتی مجازات حبس شود که البته این طرح در حد مطرح کردن باقی ماند. در ماده ۵۰۱ قانون نوشته است: «هرگاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا حیوانی مانند سگ را به سوی او برانگیزد یا هر کار دیگری که موجب هراس او میگردد مانند فریاد کشیدن یا انفجار صوتی انجام دهد و بر اثر این ارعاب، شخص بمیرد یا مصدوم گردد حسب مورد بر اساس تعاریف انواع جنایات به قصاص یا دیه محکوم میشود.» در این ماده به روشنی مشخص است داشتن سگ، جرم نیست ولی در صورتی که فردی، سگ را برای هراس دیگران یا حمله به انسانها برانگیزد، در صورت ورود صدمه به قربانی، فرد برانگیزاننده به قصاص یا دیه محکوم میشود. ماده ۵۲۲ به روشنی درباره صاحبانی صحبت میکند که توان کنترل حیوانشان را ندارند و در این راستا، مقصر محسوب میشوند: «متصرف هر حیوانی که از احتمال حمله آن آگاه است باید آن را حفظ نماید و اگر در اثر تقصیر او، حیوان مزبور به دیگری صدمه وارد سازد، ضامن است، ولی اگر از احتمال حمله حیوان آگاه نبوده و عدم آگاهی ناشی از تقصیر او نباشد، ضامن نیست.» هرچند که تبصره یک، همین قانون صراحتاً اعلام میکند که اگر شخصی توانایی حفظ حیوانی را ندارد، مقصر محسوب میشود.
فرار از تنهایی
یکی از مسائلی که درباره نگهداری حیوانها و سگها اما مهم هستند، فرهنگ سنتی ایرانی در مواجهه با داشتن حیوانات خانگی است. حال جامعه شهری ایران به سمت نگهداری از سگها رفته است و در برخی ساختمانها، از درون حداقل یک خانه، صدای سگی بلند است. سوال اینجاست که چه اتفاقی برای جامعه ایرانی افتاده است؟ غلامرضا قاسمیکبریا، استاد دانشگاه، کارشناس روابط انسانی و مدیریت رفتار است. او با اشاره به میل و علاقه ایرانی به نگهداشتن حیوانات، میگوید: «همه این رفتارها، نشأت گرفته از دوره صنعتی است که در همه جهان باعث تحول رفتاری شده و باعث شده است جغرافیای انسانی را تغییر دهد. حال امروز، عرف و اصول هر دو با هم به هم ریخته است.» او با اشاره به چند سال پیش و سبک زندگی ایرانی و صله ارحام و رفت و آمدهای خانوادهها، تنهایی امروز جامعه مدرن را نشانه صنعتی شدن میداند و معتقد است همین صنعتی شدن، باعث شده نیازهای عاطفی انسانی را مختل کند. از نظر قاسمی، همین تنهایی و نیاز عاطفی است که باعث شده انسان صنعتی امروزی، به طور ناخودآگاه، به سمت نگهداری حیوانات برود تا نیاز عاطفی خود را با نگهداری از حیوانات تأمین کند. او میگوید: «گرایش به سمت حیوانات، بعد انسانی را پایین میآورد، چرا که به تدریج قطع روابط انسانی را ایجاد میکند.» از نظر کارشناس روابط انسانی و مدیریت رفتار این رفتار جدید جامعه ایرانی، از هدایای نامرغوب جامعه غرب است و او تنها راه درمان این مهم را برگشتن به سنتها و برقراری روابط فامیلی میداند.
کپیبرداری غربی
از نظر غفور شیخی جامعهشناس، داشتن حیوانات در خانوادهها، نه در فرهنگ دینی و نه در فرهنگ ایرانی، مشکلی ندارد، او به ما میگوید: «اصل مشکل این است که اینکار یک کپیبرداری غیرآگاهانه از فرهنگ غربی است.» او توضیح میدهد فرهنگ ایرانی غنی است و نیازی نیست خانوادهها و افراد بهخاطر چشم و هم چشمی، فرهنگ خود را خودخواسته از بین ببرند و کورکورانه بهدنبال فرهنگی بروند که نیازی به آن ندارند و این که برخیها معتقدند جامعه به سمت فردگرایی و تنهایی رفته و با این شرایط دوست دارند که تنهایی خود را پر کنند، بهانه است؛ وگرنه خانوادهای که سه تا چند فرزند دارد و احساس تنهایی نمیکند و نیازی به پر کردن تنهایی با نگهداری از حیوان ندارد. این رفتار در جامعه ایرانی، نشأت گرفته از یک کپیبرداری ناآگاهانه است وگرنه با احترام و تعامل بین جامعهای، میتوان مشکلات را حل کرد. هرچند که از نظر جامعهشناس، مدیران هم باید با شهروندان تعامل داشته باشند و از نظر قانونی، فرهنگسازی و بهداشت آگاهی دهند.
لیلا شوقی
جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد