از جمله بازیگرانی هستید که تقریبا در تمام ادوار در تلویزیون فعالیت داشتهاید. با این حساب لابد این روزها هم درگیر بازیگری هستید.
مینیسریال «زندگی شگفتانگیز است» به کارگردانی مجتبی چراغعلی را با درونمایه کمدی کار کردهام؛ این مجموعه بنا بود حدفاصل عید غدیر تا قربان روی آنتن برود ولی تولید طول کشید و پخش آن در هفتههای بعد از محرم و صفر انجام خواهد شد. فیلمهایی مثل «بچههای کلاس هشتم»، «سکسکه»، «یک وجب یک رجب» و «جد بزرگوار من» را هم در برهههای زمانی مختلف امسال جلوی دوربین داشتهام.
لابد در تمام این آثار هم نقشتان طنز است؟
تقریبا تمامی آثاری که نام بردم رگههای کمدی دارند و به تبع آنها من نیز نقشم طنز است و حتی در فیلم کودک «بچههایکلاس هشتم» با اینکه نقشم کاملا جدی بود و شبنم قلیخانی بازیگردان کار ازم خواسته بود کاملا جدی باشم ولی فکر کردم اگر نقش را به سمت طنز سوق دهم اثرگذاری در درام بیشتر خواهد شد که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد.
مرور کارنامه بازیگری امسال شما حکایت از تولید فراوان در گونه کمدی دارد ولی به نظر میرسد در ایجاد تنوع در این گونه چندان موفق نیستیم. نظر شما چیست؟
برایتان مثالی میزنم؛ زمانی بود سریالی مانند خانه بهدوش در ماه رمضان روی آنتن رفت و شبی نبود که ایرانیان در کنار صرف افطار این سریال را هم نبینند. بازپخش سریال هم هیچگاه حس تکرار را به مخاطب نداده چون هم متن با دقت و ظرافت نگاشته شده بود و هم تهیهکنندگان برای سریال کم نمیگذاشتند، ولی این سالها همه چیز در دل عجله و نگاه اقتصادی پیش میرود و معلوم است نتیجه کار هم مطلوب نخواهد شد.
یعنی کمبود بودجه عامل کیفیت پایین آثار طنز است؟
اخیرا یکی از دوستان بازیگر شناخته شده در گونه طنز عزم خود را جزم کرده مجموعهای مفرح برای رمضان آینده بسازد و چون خودش هم نویسنده است و هم کارگردان سعی کرده همه چیز را کمهزینه پیش ببرد، ولی باز هم در انتخاب بازیگر دچار مشکل شده چون بازیگرانی که در پروژههایی خاص(!) دستمزدهای عجیب گرفتهاند را نمیتوان با ارقام معقول کنار هم آورد! تلویزیون هم که بودجههای هنگفت ندارد پس این دوست کارگردان ناچار است یا کار را تعطیل کند یا از استانداردهایش عدول کند.
البته خیلیها هم اعتقاد دارند به دلیل نسپردن کار به کاردان، شکوفایی در گونه طنز نمیبینیم.
زمانی در تلویزیون رضا عطاران گل کرد و جلو رفت و زمانی دیگر سعید آقاخانی و زمانی مجید صالحی و به همین ترتیب ... ولی هیچکدام طنزسازی برای تلویزیون را ادامه ندادند درحالی که یک عامل پیشرو در یک ژانر، ممارست در آن است. تخصصگرایی رمز پیشرفت در هر رشتهای است ولی در اوج موفقیت سریالهای طنز، سیاستهایی وضع شد مبنی بر آنکه آدمها نباید در گونه خاصی کلیشه شوند پس عطاران نباید مدام سریال طنز میساخت و باید دیگرانی میآمدند جای او را بگیرند و به همین صورت درباره بقیه.
شاید هم این سیاست برای گردش نیرو بود؟
بله، میتوان چنین توجیهی را هم داشت ولی در کل که به ماجرا نگاه میکنیم تلویزیون باید از نیروهایی که خودش پرورش داده تحت هر شرایطی استفاده کند.
بسیاری از آنها که کار بازیگری را با شما آغاز کردند این سالها کارگردان شدهاند ولی شما هیچگاه به سراغ کارگردانی نرفتید. چرا؟
خیلیها این سوال را از من میپرسند و میگویند با اشرافی که به پشت صحنه داری میتوانی کارگردانی کنی اما من این کار را نمیکنم چون تخصص میخواهد و نمیشود هر که از راه میرسد بشود کارگردان و تهیهکننده! همین از این شاخه به آن شاخه پریدنهاست که موجب شده کیفیت کارها افت کند. متأسفانه بازیگری باعث دیده شدن میشود و همین دیده شدن به برخی اعتماد به نفسی کاذب میدهد که کارگردانی کنند؛ آن هم بدون توجه به عاقبت کار.
تلویزیون چه جایی در اوقات فراغت خشایار راد دارد؟
خداوکیلی اگر فراغتی باشد حتما تلویزیون میبینم و هم خودم را محک میزنم و هم ارزیابی نسبی به دست میآورم از کیفیت کار همکاران چون به لحاظ سطح درام که تقریبا همه چیز مشخص است و اصلا این خاصیت تلویزیون شده که زیربنای قصهها مشخص است و قرار نیست شوکی عمیق به مخاطب وارد شود و در این بین فقط بازیهاست که پرداخت متفاوت از شخصیت ارائه میکند.
با این حساب احتمالا اعتقادتان این است که بر مشابه بودن مجموعههای تلویزیونی حرجی نیست و ذات تلویزیون همین است؟
در کلیت امر این فرضیه درست است اما به لحاظ گرهافکنی و ایجاد تعلیق نباید سریالهایمان تکراری شود و سریالهای فاقد تعلیق و بیش از حد تکراری از همان زمان ارائه طرح رد شود تا اصلا به تولید نرسد. مخاطب روزگار ما به غیر از تلویزیون اسبابی دیگر هم برای سرگرمی دارد و در نهایت به انتخاب دست میزند، پس حتما سریالهای تلویزیونی باید عیار بالاتری داشته باشند که آنها را انتخاب کند. یکی از اساسیترین روشهای بالا بردن عیار محصولات تلویزیونی هم طرح داستانی پرگره آنهاست که باعث میشود مخاطب مدام منتظر ادامه سریال باشد تا رازهای موقعیتها و آدمها را کشف کند.
به لحاظ اقتصاد بازیگری، کار در تلویزیون بهتر است یا مدیومهای دیگر؟
اول آنکه بگویم برخلاف تصور عامه وقتی آفتاب طلوع میکند بر همه یکسان میتابد؛ از زن گرفته تا مرد و از چاق گرفته تا لاغر، همه برای خدایی که ناظر است، یکسانند پس وقتی اوضاع اقتصادی جامعه گرفتار بحران است مخاطبان فکر نکنند اوضاع خشایار راد بهتر از آنهاست، اتفاقا وقتی دردسرهای کلان اقتصادی در جامعه رخ میدهد ما هم بیشتر از بقیه برای کسب درآمد کلنجار داریم. بارها شده کار به پایان رسیده و جز قسط اول عایدی نداشتهایم. در همه مدیومها هم این گرفتاریها هست؛ فقط در تلویزیون چون سازمان، متولی است میتوانید امیدوار باشید به اینکه بالاخره روزی روزگاری به دستمزدتان خواهید رسید!!
آرشام خدادوست
رسانه
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد