تحلیلی بر سریال «چرنوبیل» که این روزها خیلی‌ها درباره‌اش حرف می‌زنند

انفجار دوباره چرنوبیل

«من هیچ یک از اپیزودهای مجموعه «چرنوبیل» را ندیده‌ام، اما در نزدیکی جایی که زندگی می‌کنم، بنای یادبودی وجود دارد که به یادقربانیان این حادثه فاجعه‌بار ساخته شده است. امروز برای اولین بار از زمانی که اینجا زندگی می‌کنم، گلی از زمین روئیده است.» این توییتی از یک شهروند روسی در ارتباط با فاجعه هسته‌ای چرنوبیل است؛ البته معلوم است که تولید مجموعه اچ‌بی‌او، عامل اصلی روییدن گلی در نزدیکی بنای یادبود چرنوبیل نبوده است! اما نوع برخورد یک شهروند روسی با یک مجموعه انگلیسی‌زبان، می‌تواند جالب توجه باشد. فاجعه چرنوبیل در سال 1986 رخ داد، زمانی که روسیه هنوز اتحاد جماهیر شوروی بود و با رهبری بلوک شرق، در مقابل سیستم سرمایه‌داری به سرکردگی آمریکا ایستاده بود. با این حال، اگر چه در آن زمان صنعت سینمای شوروی توجه چندانی به فاجعه چرنوبیل نشان نداد، در دوران پس از سقوط حاکمیت کمونیست‌ها هم فیلم یا مجموعه‌ای روسی در این ارتباط ساخته نشد. آیا چرنوبیل در هر شکل و وضعیتی، حکم یک خط قرمز را برای روس‌ها دارد؟
کد خبر: ۱۲۱۰۷۵۵

مینی‌سریال پنج قسمتی چرنوبیل شبکه اچ‌بی‌او توانسته نظر بسیاری از تماشاگران را در کشورهای مختلف جهان جلب کند. نقدها و مرورهای تحسین‌آمیزی روی مجموعه نوشته شده و بسیاری از مردم، دوستانشان را تشویق به دیدن این درام پرتنش می‌کنند، اما واکنش‌ها در روسیه بسیار متفاوت و همراه با انتقاد بوده است. این انتقادها بیشتر از جانب مقامات رسمی و مسؤولان بوده و طرف آمریکایی را متهم به سوءاستفاده از یک حادثه تاریخی و بازگشت به دوران جنگ سرد می‌کنند. مجموعه چرنوبیل جایی در شبکه‌های تلویزیونی روسیه نداشته است؛ اما تماشاگران روسی توانسته‌اند آن را به واسطه یک سایت اینترنتی ببینند. این سایت که درام تاریخی پرسروصدای «بازی تاج و تخت» را هم در روسیه پخش کرده، یک غول رسانه‌ای محسوب می‌شود. منتقد ایزوستیا (از روزنامه‌های پرتیراژ روسیه) درباره چرنوبیل می‌نویسد: «درجه واقع‌گرایی این مجموعه بسیار بیشتر از اکثر فیلم‌های روسی است که درباره آن دوره ساخته می‌شود.»
این روس‌های مزاحم؟
اما همه نظرات و دیدگاه‌ها چنین نیست. در بین روس‌ها می‌توان کسانی را در بین منتقدان و حرفه‌ای‌های کار پیدا کرد، که از چرنوبیل به عنوان «یک کار پروپاگاندا» اسم می‌برند. به باور آنها، این کار تبلیغاتی هم مثل نمونه‌های مشابه همه چیز را با اغراق به نمایش می‌گذارد و در پایان می‌خواهد بگوید که زندگی در غرب همیشه بهتر است.
این دسته از منتقدان عقیده دارند برای غربی‌ها، روس‌ها همیشه موجوداتی مزاحم هستند و فرقی نمی‌کند در شوروی دوران کمونیست‌ها زندگی می‌کنند یا در دوران جدید. برای همین است که بلافاصله این پرسش مطرح می‌شود که هدف از تولید چنین مجموعه‌های تاریخی چیست و در پشت پرده چه اهدافی را دنبال می‌کنند. سازندگان مجموعه البته هر نوع تئوری توطئه‌ای را رد کرده و می‌گویند هدفشان ساخت درامی تاریخی برای سرگرم کردن تماشاچی بوده، که البته کمی پند تاریخی را با خودش یدک می‌کشد.
دستپخت انگلیس و آمریکا
در داستان مجموعه (که محصول مشترک آمریکا و انگلستان است) جارد هریس بازیگر بریتانیایی در نقش یکی از مدیران ارشد امور هسته‌ای اتحاد جماهیر شوروی ظاهر می‌شود. جوهان رنک فیلمساز سوئدی کارگردانی مجموعه را به عهده داشته است. در پنج اپیزود مجموعه، تماشاگران با وقایع‌نگاری حادثه‌ای همراه می‌شوند که در آن چهار رآکتور ایستگاه هسته‌ای شوروی در اوکراین منفجر شده و یک فاجعه مرگبار را رقم می‌زند. نه‌تنها تعداد زیادی از ساکنان محل کشته شدند، بلکه رادیواکتیو زیادی در تعدادی از کشورهای اروپایی پخش شد و به این فاجعه، حالتی بین‌المللی داد.
فیلمبرداری در اوکراین
گروه سازنده برای کار فیلمبرداری به اوکراین رفتند. بخش‌هایی از آن هم در ایستگاه هسته‌ای شوروی سابق در لیتوانی فیلمبرداری شد. این مکان به دلیل شباهتی که به مکان اصلی داشت، مورد استفاده قرار گرفت. داستان مجموعه تلاش دارد قهرمان‌گرایی مردم عادی را به تصویر بکشد و وقع چندانی به سیاستمداران آن دوره (از جمله میخائیل گورباچف) نمی‌گذارد. اگر منتقدان اشارات سیاسی چندانی به موضوع مجموعه ندارند، اما اهالی سیاست توجه عمده‌شان را روی این نکته گذاشته‌اند.
برای مثال، بسیاری همزمانی تولید مجموعه با پروژه‌های جدید دولت روسیه برای احداث نیروگاه‌های هسته‌ای پرقدرت تازه را اتفاقی و بی‌دلیل نمی‌دانند. این گروه می‌گوید غرب با استناد به تاریخ گذشته، به دنبال تقبیح فعالیت‌های امروزی روس‌هاست و چرنوبیل می‌تواند بهانه لازم را برای حمله به این فعالیت‌های جدید به دست گروه‌های مختلف بدهد. به این ترتیب، مجموعه چرنوبیل به عنوان دروغ زیبایی ارزیابی می‌شود که با اهداف خاص و مشکوک سیاسی تهیه و تولید شده است. همین گروه روی این نکته پافشاری می‌کند که روس‌ها در مجموعه یا به صورت قربانیایی بی‌پناه و بیچاره به تصویر کشیده شده‌اند یا مهاجمانی بی‌رحم و خونخوار هستند که نمی‌توان به آنها اعتماد کرد.
پاتک روسی
بنابراین، می‌توان به این گفته اعتماد کرد که گاهی اوقات نگاه یک «بیرونی» می‌تواند واقعی‌تر و قابل قبول‌تر از نگاه یک «خودی» باشد؟ این دیدگاهی است که منتقد روزنامه روسیسکایا گازیتا مطرح می‌کند. با این وجود، بعد از ساخت مجموعه شبکه اچ‌بی‌او این پرسش از سوی بسیاری مطرح شده که چرا خود روس‌ها پیشقدم نشده و طی این چند دهه، مجموعه موردنظر خودشان از فاجعه چرنوبیل را نساخته‌اند؟ این کم‌کاری به چه دلیل بوده و از کجا آب می‌خورد؟ این در حالی است که هر دو صنعت سینما و تلویزیون روسیه، فیلم‌ها و مجموعه‌هایی در ارتباط با موضوع هسته‌ای و فجایع مربوط به آن تهیه و تولید کرده‌اند. برخی از منتقدان دلیل این کم‌کاری را در این می‌دانند که روس‌ها هیچ وقت نمی‌توانند کاری در حد و اندازه چرنوبیل اچ‌بی‌او تولید کنند. یکی از دلایل اصلی این امر می‌تواند نبود بودجه لازم برای تولید چنین کارهایی باشد.
خطرناک است؛ بیخیالش شوید!
با همه اینها اما نمی‌شود این نکته را نادیده گرفت که شاید دیدن این سریال این حس را درون مخاطب بیدار ‌کند که حرکت به سمت انرژی هسته‌ای ولو برای استفاده‌های صلح‌آمیز بهتر است متوقف شود و باشگاه اتمی‌های دنیا در همین حد باقی بماند. شاید نیات و قصد عمده سازندگان اصلی آن در ایالات متحده چنین نباشد اما ناگزیر است که بازنمایی آن در ذهن مخاطبانی مانند ما این باشد که حتی استفاده صلح‌آمیز از آن هم خطرناک بوده و تبعات جبران‌ناپذیری برای نسل فعلی و آیندگان خواهد داشت. پس چه بهتر که اصل قضیه را نادیده گرفته و عطای آن را به لقای همیشگی‌اش بخشید. این بازنمایی چه بسا در میان بعضی از ایرانیان هم ایجاد شود که خطرناک است؛ پس چه بهتر که بیخیالش شویم!

این «اچ.بی.او» یعنی چه؟!
اول از همه این‌که عبارت «اچ.بی.او» مخفف عبارت Home Box Office است به معنای گیشه خانگی. این شرکت یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های کابلی نه‌تنها آمریکا، بلکه دنیاست. در حال حاضر هم خدمات نمایشی خود را بر بستر اینترنت ارائه می‌دهد. البته این شبکه تنها به خدمات نمایش محدود نمی‌شود. این شرکت به عرصه تولید سریال و محصولات نمایشی هم روی آورده و خودش وارد حوزه تولید شده است. تنها مرور بعضی از سریال‌هایی که توسط اچ.بی.او ساخته شده کافی است تا به ابعاد گردش مالی و تاثیرگذاری فرهنگی این شرکت پی ببرید: چرنوبیل، بازی تاج و تخت، وست ورلد. نکته جالب این‌که در سال ۲۰۱۷ یک هکر با نام مستعار Skote Vahshat نمایشنامه سریال «بازی تاج و تخت» را به سرقت برد. او برای افشا نکردن جزئیات فیلمنامه درخواست شش میلیون دلاری باج به صورت بیت‌کوین کرده بود. هرچند اچ.بی.او این مبلغ را پرداخت نکرد و هکر گمنام بخش‌هایی از نمایشنامه را تابستان با قصد فروش منتشر کرد. چند ماه بعد مقامات آمریکایی نام این هکر را «بهزاد مصری» اعلام کردند و گفتند که یک ایرانی ۳۰ ساله است. تصویرش هم توسط اف‌.بی.‌آی به عنوان تحت تعقیب منتشر شد. واشنگتن پست مدعی است جزئیات پرونده مخفی مانده بود تا متهم فرار نکند، اما در ادامه اعلام کرد دونالد ترامپ با مقاصد سیاسی فشار آورده تا اطلاعات این پرونده افشا شود تا به خاطر ایرانی بودن هکر روی نظر اعضای کنگره ایالات متحده درباره توافق هسته‌ای برجام تأثیر بگذارد.

امید رحمانی

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها