امروز ششمین سالمرگ محمد قهرمان است؛ ما به چند عکس از مهدی اخوان‌ثالث سرک کشیده‌ایم که قهرمان و چند نفر دیگر پای ثابت آنها هستند

رفقای گرمابه و گلستانِ شاعر زمستان

می‌گویند مهدی اخوان‌ثالث به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاعران پس از نیما، آدم رفیق‌بازی نبود اما عکس‌های متعددی که از او و دوستانش به جا مانده، این گزاره را کاملا از درجه اعتبار ساقط می‌کند. می‌گویند این شاعر، دست‌کم در سال‌های واپسین عمر عزلت‌نشین بود، اما عکس‌های دسته‌جمعی او و دوستانش که در دهه 60، واپسین دهه‌ای که شاعر خراسانی آن را زیست، نشان می‌دهد حتی به این انگاره دوم نیز نمی‌توان چندان اعتنا کرد. اتفاقا عکس‌هایی که از این سال‌های شاعر موجود است، گویای این حقیقت است که حلقه رفقا، گسترده‌تر نیز شده است. اگر عکس‌های سال‌های جوانی‌اش، او را با تعداد ثابتی از دوستان اغلب خراسانی به تصویر کشیده، عکس‌های سال‌های پایانی عمر او به ما می‌گوید شاعران، داستان‌نویسان و ادیبانی متنوع و حتی گاه معارض با سلایق ادبی او وارد این حلقه شده‌اند. ما در این گزارش کوتاه، با آن حلقه نخستین سر و کار داریم؛ عکس‌هایی سیاه و سفید با قاب‌هایی مخدوش و رزولوشن‌هایی بسیار پایین که البته اهمیت‌شان در کیفیت بالای روایتگری تاریخ معاصر ادبیات ایران است. امروز شش سال از درگذشت محمد قهرمان گذشته و ما به همین بهانه رفته‌ایم سراغ چند نفر پای ثابت عکس‌های آلبوم رفقای مهدی اخوان‌ثالث. البته که محمد قهرمان، ثابت‌ترین است؛ از سال‌های دبیرستان در دهه 20 تا سال‌های واپسین در دهه 60.
کد خبر: ۱۲۰۶۸۵۹

1. محمد قهرمان

ادیب تمام ‌خراسانی
هم به استناد عکس‌های مشترک باقی‌مانده اخوان و دوستانش و هم بر اساس روایت‌های موجود می‌توان نتیجه گرفت نزدیک‌ترین دوست شاعر، همین محمد قهرمان بوده است؛ شاعر و ادیبی که حقوق خواند اما ادیب شد. مثل اغلب رفقای اخوان، خراسانی بود؛ از تربت حیدریه. فقط چهارماه پس از اخوان به دنیا آمد، اما 23 سال پس از مرگ دوستش درگذشت. انجمن ادبی در مشهد راه انداخت و دوست نزدیکش را به آنجا کشاند. کتاب‌های متعددی از ادبیات کهن را تصحیح و منتشر کرد. شاعر بود، اما کمتر کسی را می‌توان یافت که شعر درست و درمان بخواند و سراغ از کتاب‌های شعر قهرمان هم بگیرد. کتابدار دانشگاه فردوسی هم بود؛ یک ادیب تمام‌خراسانی که هیچ‌گاه از مشهد دور نشد.

2. علی باقرزاده

یک روز جوانتر از قهرمان
باقرزاده متخلص به «بقا» هم مثل اخوان در همه عکس‌های مشترک، هست. هم در جوانی، هم در میانسالی و هم در پیری. فقط یک روز از محمد قهرمان کوچک‌تر بود و این یعنی، چهارماه و یک روز هم از اخوان کم‌سن‌وسال‌دارتر محسوب می‌شود.
او نیز مثل قهرمان، سال‌ها پس از مرگ دوست نزدیکش زندگی کرد و در آذر 1395 در مشهد درگذشت. یکی از اعضای هیات‌موسس دانشگاه فردوسی بود. مثل قهرمان تعداد زیادی دیوان شعر کلاسیک را تصحیح و منتشر کرده. او با این‌که شعر می‌نوشت هیچ‌گاه شاعر مهمی نبود؛ یک ادیب تمام‌مشهدی که او هم هیچ‌گاه از مشهد دور نشد.

3. علی رواقی

خروج از محدوده
نه مثل قهرمان و باقرزاده، اما در تک و توک عکس‌های جوانی اخوان، علی رواقی را هم می‌شود دید، شاید جوان‌ترین عضو حلقه دوستان شاعر. از بقیه دوازده سیزده‌سالی کوچک‌تر است. دکتر زبان و ادبیات فارسی است از دانشگاه تهران، هرچند کارشناسی همین رشته را از دانشگاه فردوسی مشهد گرفته. مثل دیگر دوستان حلقه، اهل تصحیح متون کهن و سر در گریبان ادبیات کلاسیک از رهگذر دانشگاه دارد. خلاف دو دوست پیشین، نمی‌توان از صفت تمام‌مشهدی برایش استفاده کرد. در مشهد متولد شده اما برای ادبیات در اقلیم خراسان محدود نمانده است.

4. محمدرضا شفیعی‌کدکنی

جسارت است استاد!
محمدرضا شفیعی کدکنی، پژوهشگر ادبیات، نیازی به معرفی ما ندارد هر چند اشاره به او، می‌تواند دو قاعده‌ای را که ما در تصاویر اخوان و دوستانش رصد کرده‌ایم، قوت ببخشد:

یک: دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث، همگی دانشگاهی و استاد ادبیات شدند و به جای این‌که به ادبیات خلاقه بپردازند آن را به شیوه‌های آکادمیک و از راهروهای دانشکده ادبیات دنبال کردند.

دو: دوستان نزدیک اخوان اغلب خراسانی و همه شاعر بودند، اما شاعرانی در حد و اندازه انجمن‌های ادبی خراسان. هیچ‌یک از آنها شاعران مهمی محسوب نمی‌شوند.

صابر محمدی

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها