درخت حیات

سپیده‌دم هونژادی نوین فرانسیس گالتــــون

(1911 - 1822) را شاید بتوان از برجسته‌ترین دانشمندان نیمه دوم قرن بیستم برشمرد؛ فــــردی کــــه مفهوم «انحــــــراف معیـــــار» - مفهــــومــی بـــــــــــرای اندازه‌گیـــــــری کمـــــی پراکندگی داده‌ها - و «همبستگی» - معیاری برای اندازه‌گیری وابستگی دو کمیت به یکدیگر- را ابداع کرد؛ دو مفهومی که زیربنای علم آمار را تشکیل می‌دهد.
کد خبر: ۱۱۹۲۵۸۶

تا جایی که به توانایی‌های ذهنی گالتون مربوط می‌شود، این دو ابداع تنها مشتی از خروار است. گالتون که تبارش به دودمان داروین-وِجوود متصل می‌شد (پدر گالتون، همسر عمه چارلز داروین بود)، علاوه بر تفکر در باب سازوکار وراثت صفات در طبیعت، به چگونگی انتقال صفاتی چون هوش از نسلی به نسل دیگر نیز دلبستگی پیدا کرد.
دیدگاه وراثتی گالتون، با توجه به مشاهداتی مانند نزدیکی قامت فرزندان والدین بلندقد به میانگین جمعیت، بیشتر تحت اثر «مفهوم وایازش [پسرفت] به سوی میانگین» بود؛ مفهومی آماری که گالتون خودش ابداع کرده بود. با بسط دیدگاه داروین به صفات انسان و فرض این‌که غالب صفات انسان، جزئی ژنتیکی دارند ـ فرضی که با دیدگاه ژنتیک مدرن نیز همخوانی دارد ـ گالتون تلاش برای استفاده از دانش ژنتیک برای بهبود نژاد انسان را امری منطقی قلمداد کرد و عنوانی نیز بر این علم نو گذاشت: «هونژادشناسی» (Eugenics) . پیشوند هو از زبان پهلوی به معنای خوب و نیکو در برابر پیشوند eu و نژاد در برابر واژه genos یونانی به‌عنوان معادل فارسی این مفهوم استفاده می‌شود.
گالتون در کتاب «نبوغ ارثی» که سال 1247 ش/ 1968 م منتشر شد، می‌گوید: «امیدوارم ثابت کنم وصلت مرد و زنی قابل و خالص با یکدیگر لزوماً به تولد فرزندی موفق نمی‌انجامد» (فصل ۲۲). هدف گالتون بیش از همه اثبات وراثت‌پذیری صفات و در عین حال پیچیدگی چنین فرآیندهایی است که لزوماً به شیوه‌ای مکانیکی همواره به نتیجه‌ای خاص نمی‌انجامد.
با وجود قلم زیبا و دقت علمی گالتون، هونژادشناسی با دیدگاه‌های نژادپرستان ابتدای قرن بیستم درآمیخته شد و در دست افرادی که از منظر گالتون به هیچ‌وجه دارای صفات زیستی ارزشمند نمی‌بودند به ابزاری برای استحکام و تقویت دیدگاه‌های نژادپرستانه‌ای بدل شد که ایده‌هایی کهن، چون ضدیت با برخی اقوام (که به تعلیمات مارتین لوتر و حتی پیش از او بازمی‌گردد) را با افسانه نژادبرتر درآمیخت و صرفاً رختی از علم را بر آن پوشاند.
جیانکویی‌هه (Jiankui He)، پژوهشگر چینی که در دانشگاهی در شِنزِن چین فعال است، پاییز امسال مدعی دستکاری ژنتیکی دوقلویی شد. او با استفاده از روش نوین کریسپر (CRISPR؛ روشی برای دستکاری دقیق ژن‌ها) نوزادی پدید آورد که نسبت به ویروس ایدز مقاوم است در حالی که قل دیگر آن دوقلو همچنان به ایدز حساس است. این دعوی برای بسیاری از پژوهشگران بسیار تکان‌دهنده بود؛ تصمیم برای انتخاب این ژن و انجام این عمل در انسان بسیار پرخطر می‌نماید؛ اما آینده را نیز به تصویر می‌کشد که در آن ثروتمندان تمام صفات مورد نظر فرزندان خود را از رنگ مو تا شکل بدن و سطح هوش با پرداخت هزینه چنین عملی بهبود ببخشند!
این عصر جدید هونژادشناسی دیگر به دارا بودن صفت نیکو - سوای معیار ما برای اندازه‌گیری نیکویی صفات زیستی - وابسته نیست؛ بلکه منعکس‌کننده سطوح سرمایه در جامعه خواهد بود. تنها نکته آرامش‌بخش در برابر سپیده‌دم این عصر تازه شاید ماهیت وراثت باشد؛ مسأله‌ای که گالتون نیز به آن پی‌برده بود: «رشته‌های بسیار در هم‌تنیده بزودی به گره‌هایی کور بدل می‌شوند» (وراثت طبیعی، منتشر شده در سال 1268 ش/ ۱۸۸۹م)

دکتر عطا کالیراد

پژوهشگر زیست‌شناسی تکاملی در IPM

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها