گفت‌وگو با گوهر خیراندیش، بازیگر سینما و تلویزیون که حرف‌هایش در اختتامیه جشنواره فیلم فجر حسابی حاشیه‌ساز شد

14 ساله بودم نقش پیرزن بازی کردم

وقتی تئاتر و سینما را آموخت که هنوز کسی خطی و ربطی نداشت به تئاتر و سینما. گوهر خیراندیش نقش‌های ماندگار بسیاری را در فیلم‌های شاخص و تاریخ‌ساز ایران بازی کرده و امروز دیگر یکی از پایه‌های سینمای ایران به حساب می‌آید. کسانی که هنوز شمسی‌پلنگ «اشک‌ها و لبخندها»، قدسی خانم «میوه ممنوعه»، حنانه «مختارنامه» و زعفرون باجی «ستایش» را به یاد دارند، خوب می‌دانند هیچ شعبده‌آفرینی مانند گوهر خیراندیش قدرت جان بخشیدن به چنین نقش‌های حیرت‌آوری را نداشت و ندارد. با این بازیگر پیشکسوت که در جشنواره فجر امسال فیلم «مردی بدون سایه» به کارگردانی علیرضا رئیسیان را داشت درباره بازیگری، گریم، جایزه و ... به‌صحبت نشسته‌ایم و او گرچه صدای خسته‌ای داشت اما پرانرژی پاسخگوی پرسش‌های ما شد .این گفت‌وگو پیش از اختتامیه جشنواره فجر انجام شده است.
کد خبر: ۱۱۹۲۰۵۱

گفت‌وگو را با یک فلاش بک شروع کنیم. به‌نظرم خاستگاه تئاتر شما حسن‌های زیادی برایتان به‌دنبال داشت و همان تربیت و مراقبت تئاتری بود که باعث شد طی این سال‌ها از انتخاب نقش تا اجرای تکنیک‌های بازیگری وسواس داشته باشید.

در وهله اول خوشحالم از این‌که تئاترهای مرا دیده‌اید. بله، رشته دانشگاهی من تئاتر بوده و نمایشنامه‌ها عموما چون برای فروش و تجارت نیستند و از کارهای تجاری فاصله می‌گیرند انتقادهای اساسی و بنیادینی مطرح کرده و با مشکلات جامعه ریشه‌ای برخورد می‌کنند.

در متن نمایشنامه‌ها معمولا با سانسورهای وسیع مواجه نیستیم و اگر هم سانسوری ببینیم در اجراست. نگاه من به بازیگری و سختگیری‌هایی که در کارم دارم ریشه در تئاترهای بیشماری است که بازی کرده‌ام، اما به هر حال پس از فوت همسرم زنده‌یاد جمشید اسماعیل‌خانی از آنجا که نان‌آور خانه شدم، دیگر نمی‌توانستم خیلی سخت‌گیری‌هایم را ادامه بدهم و گاهی با جریان سینمای بفروش و نفروش جلو رفتم.

من در بعضی کارهای تجاری که کیفیت چندانی هم نداشت بازی کردم با این توضیح که در اجرای نقش‌هایم چیزی کم نگذاشتم و سعی کردم در اجرای آنها هم نوآوری داشته باشم. بنابراین به جرات می‌توانم بگویم نگاه بنیادینی که به یک فیلمنامه دارم تماما برگرفته از نمایشنامه‌های قوی است که در آنها بازی کرده‌ام.

پس در واقع تجربه‌های تئاتر استانداردهای بازیگری‌تان را ارتقا داده است؟

دقیقا همین‌طور است.

شما در جشنواره فجر امسال در فیلم «مردی بدون سایه» به کارگردانی علیرضا رئیسیان به ایفای نقش پرداخته‌اید. آیا به نظر خودتان بازی شما در این فیلم شبیه کاراکترهای قبلی‌تان بود؟

من همیشه کارهای علیرضا رئیسیان را دوست داشتم. ایشان در فضای خاص خودشان کار می‌کنند و امضای خودشان همیشه پای آثارشان مشهود است. فیلم‌های ایشان در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی همیشه سربلند بیرون می‌آید و از شرافت و جاذبه خاصی برای جذب مخاطب برخوردار است.

«مردی بدون سایه» هم در ادامه کارهای قبلی ایشان دغدغه‌مند بود و عوامل خوبی در آن حضور داشتند و ما از کنار هم بودن بسیار لذت بردیم. وقتی آقای رئیسیان به من گفتند که می‌خواهم نقش مادر لیلا حاتمی را به شما بدهم برایم جالب بود. از این جهت که من قبلا هم نقش مادر لیلا را در فیلم «ارتفاع پست» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا بازی کرده‌ام، اما در آنجا مادری بودم جنوبی با پوستی سبزه و خصایصی بومی.

در اینجا اما، مادری هستم کاملا متفاوت از او. در فیلم «مردی بدون سایه» نقش مادری را بازی می‌کنم خوش‌پوش و کاملا امروزی که حتی دخترش را راهنمایی می‌کند که دنبال ادامه تحصیل و پیشرفت‌های اجتماعی باشد. نه این‌که تشویقش کند مثلا به فکر خانه و زندگی ات نباش بلکه در واقع جایگاه اجتماعی زن است که برای این مادر از اهمیت بالایی برخوردار است. با عوامل خوبی هم که آقای رئیسیان کنار هم گذاشته بودند جای هیچ شکی نمی‌ماند که باید در این فیلم بازی کرد. آقای رئیسیان حتی دخترم آزاده را که قبلا در سریال «معمای شاه» بازی کرده بود و تجربه بازیگری داشت برای یکی از نقش‌های این فیلم انتخاب کرد که دخترم هم در پایان از کار کردن با آقای رئیسیان و در کنار لیلا بسیار راضی بود.

در اجرای این نقش چقدر بداهه کاری داشتید و آقای رئیسیان چقدر دست تان را در بداهه‌گویی باز گذاشتند؟

ما تقریبا نزدیک به خود نقش پیش می‌رفتیم، اما پیشنهادهایی که راجع به نقش داشتیم را ارائه می‌کردیم و آقای رئیسیان نکاتی را که به نظرشان درست و منطقی می‌آمد، قبول می‌کردند.

البته سعی کردم به نقشم در همان چارچوب فیلمنامه شکل عادی‌تر و باورپذیرتری بدهم تا بهتر و باورپذیرتر باشم.

تجربه مادری کردن برای لیلا حاتمی چطور بود؟

با همفکری و صحبت‌هایی که با آقای رئیسیان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که شکل و شمایل این مادر بسیار متفاوت است با مادرهایی که من تا به حال بازی کردم که اتفاقا در نتیجه خیلی هم خوب از آب درآمد. یک زن با تمام ویژگی‌های مادرانه‌اش می‌خواهد دخترش را به سمت زندگی امروزی و پیشرفت اجتماعی سوق دهد.

من بارها نقش مادر را بازی کردم و به شخصه فکر می‌کنم واقعیت‌هایی که یک مادر در ارتباط با زندگی و فرزندانش از نزدیک لمس می‌کند گاهی مانع از رسیدن به جایگاهی اجتماعی می‌شود که در ذهنش می‌پروراند و این از خودگذشتگی جزو لاینفکی از وجود یک مادر است.

گاهی پیش می‌آید احساس می‌کنی همسر یا فرزندت به وجود شما بیشتر نیاز دارد و همین نیاز باعث می‌شود شما بیشتر به او برسی تا این‌که مثلا بروی و ادامه تحصیل بدهی.

بارها شاهد بوده‌ایم در نقش‌های متنوعی با گریم‌های سختی که روی صورت‌تان انجام می‌شد بازی داشته‌اید و این در حالی است که بعضی از بازیگران اجازه گریم‌های خیلی سنگین را نمی‌دهند. نظر خودتان در این‌باره چیست؟

من هیچ‌وقت ترسی نداشتم که دیگران به من بگویند مثلا در «جمیله گدا» یا «شمسی پلنگ» یا فلان کار زشت شدی.

خاطرم هست از سریال «آیینه» که جوان بودم نقش مادرشوهر را بازی می‌کردم و ترسی از زشت شدن نداشتم که البته آن را نشات گرفته از پیشینه تئاتری‌ام می‌دانم.

یادم می‌آید 14 سالم بود که اولین کار نمایشی که با شادروان اسماعیل خانی بازی می‌کردم نقشی پیرزنی بود به نام «عذرا خانم بندانداز» و چون فاصله سن و تماشاچی خیلی زیاد بود با گریم و صداسازی که داشتم توانستم نقش را باورپذیر در بیاورم.

بنابراین من هیچ‌وقت از بالاتر رفتن سنم در نقش، گریم سنگین و زشت شدن ناراحت نمی‌شدم، در حالی که دیده‌ام بعضی از دوستان اصلا دوست ندارند نقشی بالاتر از سن‌شان بازی کنند یا گریم‌های سنگین انجام دهند و این از نظر من درست نیست. چون نقش ربطی به خود بازیگر ندارد.

شما بارها در جشنواره‌های مختلف مورد تقدیر قرار گرفته اید و جایزه برده اید. این تقدیرها و جایزه‌ها چه تاثیری در بازیگری‌تان گذاشت؟

مسؤولیتم راسنگین تر کرد. چون شما هر بار که جایزه می‌گیرید حس می‌کنید مسؤولیت‌تان در برابر جامعه و مردم بیشتر شده.

بارها شده پشت سر هم جایزه گرفتم، اما هیچ‌وقت فکر نکردم که کارم تمام شده و دیگر نباید تلاش و خلاقیت داشته باشم. من هر بار که می‌خواهم نقشی را ایفا کنم آن را بررسی و طراحی می‌کنم تا آن را برای مخاطب باورپذیر سازم.

نظر خودتان درباره سینمای اجتماعی کنونی چیست و فکر می‌کنید ساخت فیلم‌هایی در این ژانر چه تاثیری بر جامعه دارد؟

الان اکثر فیلمسازان در سینما به این نتیجه رسیده‌اند که مردم نیاز به فضایی شاد و مفرح دارند، اما در کنارش می‌بینیم در سال‌های اخیر، فیلمسازان جوان در آثارشان دردهایی را به تصویر کشیده اند که معضل جامعه هستند. فیلم‌های اجتماعی چند سال اخیر مشکلات و معضلات اجتماعی را بازنمایی می‌کنند که خوشبختانه به‌درستی دیده می‌شوند. به نظرم باید شرایط را برای حضور نیروهای جوان با افکار و ایده‌های نو در سینمای کشور فراهم کنیم.

در ادامه قطعا هرکسی شایسته باشد در سینما ماندگار می‌شود و هر کسی شایستگی نداشته باشد از سینما کنار خواهد رفت. مردم ما امروز در تشخیص فیلم خوب از بد بسیار هوشمند شده‌اند.

این روزها مشغول چه کاری هستید؟

من این روزها کنار مهران مدیری سریالی بسیار جذاب به نام «هیولا» را به سرپرستی و نویسندگی پیمان قاسم‌خانی بازی می‌کنم. روزهای خوبی را در کنار کارگردانی که اشراف کاملی به این حوزه دارد، می‌گذرانم و همکارانم در این سریال عمدتا از کاربلدان سینما و تئاتر هستند و گروهی حرفه‌ای را تشکیل می‌دهند. امیدوارم این سریال به کارگردانی مهران مدیری که قرار است در ایام نوروز از شبکه نمایش خانگی توزیع شود مورد استقبال مردم قرار گیرد.‌

همین چند روز پیش در مراسم اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود که خیراندیش روی صحنه رفت و پس از این‌که پشت تریبون قرار گرفت ضمن تقدیر از حماسه‌سازی آزادگانی که فیلم «23نفر» براساس زندگی آنها ساخته شده خاطره‌ای قدیمی را نقل کرد که برای اهالی سینما یادآوری‌اش بسیار دلنشین بود.
او به شوخی گفت: «حبیب احمدزاده (نویسنده و مستندساز) پیش از آن‌که روی صحنه بیایم به من گفت مبادا احساساتی شوی و روی صحنه یکی از آنها را ببوسی. من گفتم خیالت راحت باشد. پس از حکم زندانی که در یزد گرفتم دیگر توجیه شدم.» او جریان سال‌ها پیش در شهر یزد را به یاد آورد که به قاضی پرونده گفته بود آن جوان مثل پسرم می‌ماند و در ادامه سخنان قاضی پرونده که گفته بود: «نمی‌شود آدم‌ها همدیگر را ببوسند و بگویند پدرم بود، پسرم بود. به همین دلیل من این قهرمان‌ها را از طرف خودم و مادرم از دور می‌بوسم.» احمدزاده هم در واکنش به نکته خیراندیش گفت: «در اسلام حکمی داریم که ایشان می‌توانند هم با این بچه‌ها دست بدهند و هم سرشان را ببوسند.»

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها