می‌گویند مهم‌ترین بخش یک اثر ملودرام جذاب، بیشتر از آن‌که به بازیگران و حتی کارگردان آن مربوط باشد، به قصه آن ربط دارد.
کد خبر: ۱۱۷۴۹۰۶

اینکه قصه یک اثر ملودرام چگونه روایت شود و میزان تاثیرگذاریش در مخاطب تا چه اندازه باشد مساله مهمی است که تقریبا همه چیز به آن بستگی دارد.

یک فیلمنامه خوب معمولا از یک قصه خوب میآید. قصه خوب همه چیز یک فیلمنامه ملودرام است. ما فیلمنامهنویسان زیادی داریم که در حوزه ملودرام طبعآزمایی کرده و تنها برخی از آنها توانسته‌‌اند آثاری خلق کنند که در یادها بمانند و در مخاطبان شور و شوقی ایجاد کنند.

سعید سلطانی یکی از این فیلمنامهنویسان است که توانست با سریال حالا نوستالژی شدهاش یعنی «پس از باران» یک قصه پرافت و خیز را که در آن شخصیتهای زن حضور پررنگی داشتند، به بهترین شکل روایت کند. همین آشنایی سلطانی با روحیه مخاطب ایرانی باعث شده این سریال جزو پرمخاطبترین آثار ملودرام تلویزیون باشد.

علیرضا کاظمیپور هم که در کارنامهاش سیاهه بالابلندی از نگارش انواع و اقسام فیلمنامههای مختلف به چشم میخورد، فیلمنامههای موفقی در حوزه آثار ملودرام دارد. مسافری از هند، آوای باران و میوه ممنوعه برخی از آثاری هستند که او در نگارش فیلمنامه آنها مشارکت داشته است و اتفاقا همه آنها هم جزو کارهایی بودهاند که با استقبال مخاطب هم روبهرو شدهاند.

همه این آثار چند ویژگی عمده داشتهاند که شاید مهمترین آنها را بتوان در قابل فهم بودن داستان، ملموس بودن آدمها و البته شیوه داستانگویی این آثار دستهبندی کرد، اما مهمتر از همه اینها، به نظر میرسد قدرت عمده فیلمنامههای وی از چگونگی نمایش روابط آدمها در خانواده و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر در برابر حوادث غیرقابل پیشبینی نشأت میگیرد. یعنی همان چیزی که آثار ملودرام همه قدرتشان را از آن میگیرند.

یکی دیگر از فیلمنامهنویسانی که حضور موفقی در عرصه فیلمنامههای ملودرام داشته، سعید مطلبی است که با سهگانه ستایش جایگاهش را بهعنوان یکنویسنده شاخص این حوزه تثبیت کرده است. سریال ستایش و ماجراهای بیشماری که بر سر شخصیتهای آن میآید آنقدر به مذاق مخاطب ایرانی خوش میآید که حتی از سریال فاخری که همزمان روی آنتن میرود، بیشتر مخاطب جذب میکند.

از جمله فیلمنامهنویسان دیگری که آثار خوبی در خلق فیلمنامههای ملودرام داشته باید از سعید جلالی یاد کنیم که در نویسندگی فیلمنامههایی چون عاشقانه، دلنوازان و آوای باران همکاری داشته است. آثاری که مانند دیگر آثار پرمخاطبگونه ملودرام همچنان همه قدرتشان وابسته به قصه و البته شخصیتهایی است که خلق میکنند. او در جایی درباره خلق آثار ملودرام گفته است: آیا پرداختن به قصههای هندی بد است. اگر بد است و سینمای هند سینمای ضعیفی است پس چرا در تمام دنیا فیلمهایش را میفروشند. حتی کشوری مثل آلمان، تلویزیونی اختصاصی مربوط به سینمای هند دارد. سوال اینجاست چرا اینقدر سینمای هند پویاست و سالی چند هزار فیلم میسازد و همه فیلمهایشان هم میفروشد؟

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها