یادداشت

سعدی و نظریه اخلاقی ایرانی

کم‌آزاری بنیاد و جوهره اخلاق ایرانی و اساس حکمت عملی در نظر خردمندان ایران‌زمین به شمار می‌آید. هم اصل دین مغان کم‌آزاری است و هم اصل دین مبین اسلام. سعدی در مقام فردوسی ثانی، وارث میراث ادب و حکمت خراسان و نظام‌بخش و سامان‌دهنده زبان و ادب پارسی و حکمت ایرانی پس از حمله مغولان چون دیگر اندیشمندان بزرگ ایران زمین به اصول فلسفه و به اساس اندیشه ایرانی و از جمله به اصل کم‌آزاری توجه خاصی نشان می‌دهد و در طراحی آرمانشهر خود در بوستان، این اصل اساسی را پیوسته پیش چشم می‌دارد و همانند دیگر متفکران ایرانی آن را بنیاد فضایل اخلاقی به شمار می‌آورد.
کد خبر: ۱۱۳۶۱۱۸

میتوان عناوین ابـواب دهگانـه بوسـتان را کـه هـر یـک عنـوان فضیلتی اخلاقی نیز هست، به شرح زیر با اصل کمآزاری پیوند داد که آنها را پیشتر در مقالهای مطرح کردهام.

این معانی و در رأس آنها کمآزاری، هم در زنـدگی فـردی معنـا دارد و سـبب تهـذیب اخلاق فردی میشود، هم در زندگی جمعی؛ در جمع خانواده و در جمع جامعه. هم رعیـت به زبان دیروز و شهروند به زبان امروز را نیک میپرورد، هم سلطان و حکمران دادگـر داد ده را و از آنجا که همواره نقـش حاکمـان و حکومـتگـران در اصـلاح جامعـه، نقشـی اساسی به شمار میآمده است، به این مهم توجه بسیار نشان میدهد.

این بایدها و دستورالعملهای حکمی ـ اخلاقی و دهها دستورالعمل دیگـر از ایـنگونه که با تأمل در بوستان، به طور خاص و جست وجو در دیگر آثار سـعدی بـه طـور عــام تــوان یافــت، خردمندانــهتــرین و در عــین حــال انســانیتــرین و اخلاقــیتــرین دستورالعملهایی است که بـه کـار گـرفتن آنهـا از سـوی حکومـتگـران، موجـب تحقق جامعهای مطلوب یا همان آرمانشهر میگردد؛ «بایدها» و دستورالعملهایی که اگر نیک بنگریم، جمله از کمآزاری برمیخیزد و هیچ تـازگی خـود را از دسـت نمیدهد و با معیارهای دموکراسی این روزگار هـم سـخت سـازگار اسـت.

اما در باب نظریه کمآزاری باید نکته مهمی را بیان کرد که معمولا تصور میشود نظریههای اخلاقی متفکـران ایـران در دوره اسـلامی مقتبس از نظریات یونانی، بویژه نظریـههای افلاطـون و ارسطوسـت.

گرچـه متفکـران ایرانی در این اقتباس هم ابتکارهای خاص خود را دارند و یکسره از نظریـههای یونـانی تقلید نکردهاند.

اما در جنب این ابتکارها آنچه اصیل مینماید همان نظریه اخلاقی ایرانی است که ریشه در اندیشـههای نـاب متفکـران ایـن مـرز و بـوم دارد و آن نظریه اخلاقی موسوم به «کمآزاری» است که اگر نیک تأمل کنیم، میتـوانیم آن را در آن سوی تاریخ ایران در کهن ترین آرای متفکران ایرانی بازیابیم که بـه تعبیـر جـامی «اصـل دین مغان کمآزاری است» و با تأمـل در آرای متفکـران دوران اسـلامی نیـز بـهاین نتیجـه دست یابیم که آنان نیز به این نظریه انسانی ـ الهی توجـه خـاص داشـتهانـد و در طراحـی نظریههای اخلاقی خویش از آن تأثیر اساسی پذیرفتهاند که به گفته ناصرخسرو جـوهره مسلمانی هم چیزی جز کمآزاری نیست و گزاردن حق مردم و اسـتقرار عـدالت در پرتـو کم آزاری محقق میگردد و این از آن روست که در نگاه متفکران ایران زمین تا وقتی کمآزاری تحقق نیابد، هیچ فضیلتی محقق نمیگـردد و بهشـت امـن و آرامش و سعادت بنیاد نمیشود.

همین سخن و همین نظریه است که در بیتی عامیانه و مردمی این سـان بیـان شـده و قرنها ورد زبان بوده است:

بهشـــت آنجاســـت کـــآزاری نباشـــد

کســـی را بــا کســی کــاری نباشـــد

که پیداست مراد از این کار و کـار داشـتن همـان مـردم آزاری اسـت و کـارنداشـتن کمآزاری!

دکتر علیاصغر دادبه

استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها