گفت وگو با گردآورنده کتاب تازه منتشرشده «شهریار و انقلاب ملت» که 600صفحه شعرهای انقلابی شهریار را دربرمی گیرد

بمب خبری ادبیات انقلاب پس از 30 سال ترکید

از انتشار کتاب «شهریار و انقلاب ملت» دو سه ماهی می‌گذرد؛ کتابی که می‌توانست به‌عنوان بمب خبری همه رسانه‌های ادبی را درنوردد و کلی سر و صدا به راه اندازد ولی عجیب است که هنوز هم هیچ رسانه‌ای به آن نپرداخته است. همین الان اسم کتاب را بردارید و در گوگل وارد کنید تا بدانید زیادی شلوغش نکرده‌ایم. اما اهمیت این کتاب در چیست و چرا باید مثل بمب صدا می‌کرد؟ این کتاب، 800 صفحه دارد؛ جز مقدمه‌ای 200صفحه‌ای در شناخت شهریار، کتاب 600 صفحه شعرهای این شاعر بزرگ را درباره انقلاب و دفاع مقدس دربرگرفته است. فارغ از کیفیت شعرها، همین که ‌ناگهان با 600 صفحه شعر تاکنون منتشر نشده از شهریار مواجهه‌ایم، خودش خبر مهمی است. اهمیت مضاعف هم در این است که این حجم از شعرهای استاد درباره انقلاب و دفاع مقدس است. چطور این همه سال این آثار مسکوت مانده است؟ این سکوت خبری عجیب برای چیست؟ درباره شهریار و انقلاب ملت با اصغر فردی که مقدمه کتاب را نوشته و شعرها را گردآوری کرده به گفت‌وگو نشسته‌ایم؛ فردی سال‌ها با شهریار رفاقت کرده و با شعر و زندگی او همراه بوده است.
کد خبر: ۱۱۲۳۵۶۵

واقعا باورش سخت است. مگر میشود شهریار 600 صفحه شعر برای انقلاب اسلامی نوشته باشد؟ و غیرقابل باورتر از آن، اینکه چطور ممکن است این شعرها 30 سال رنگ انتشار به خود ندیده است؟

نمیدانم چه بگویم. تنها میتوانم گمانهزنی کنم. نمیخواهم قائل باشم تنها به اینکه نااهلی کارآمدان فرهنگی در مصادر تصمیم باعث بروز این اتفاق شده است. جایگاه بیبدیل شهریار در ادبیات معاصر، بلامنازع است. کدام شاعر حتی به شأن ادبی شهریار نزدیک شده است؟ اگر بگوییم مثل شهریار فراوان داشتهایم و مجموع توجه، توزیع شده، حرف دیگری است، اما خب این طور که نبوده. بزرگترین شاعر معاصر ما همدل انقلاب بوده است. چه چیز از این مهمتر؟ چطور ممکن است چنین بیتوجهیای؟ ما با انتشار دفتر مختصری از این شعرها در سال 1371 یادآوری کردیم که چنین شعرهایی هست. 30 سال منتظر نشستیم و اهتمامی صورت نگرفت. انتشار این آثار هم وظیفه ناشر و صاحب امتیاز بود و هم وظیفه سیستم فرهنگی.

منظورتان این است که این شعرها در همه این سالها فقط دست شما نبوده و میتوانسته منتشر شود؟

بله، چرا که نه. در همه این سالها، این آثار در خانهموزه شهریار موجود بوده است.

شما سال 1371 هم کتابی با عنوان «شهریار و انقلاب اسلامی» منتشر کردید. کتاب شهریار و انقلاب ملت چه تفاوتی با آن کتاب دارد؟ فقط به شعرها افزوده شده است؟

آن کتاب، 300 صفحه از شعرهای شهریار را درباره انقلاب دربرداشت در حالی که در کتاب اخیر، 600صفحه شعر از استاد میخوانیم. علاوه بر این، ماهیتا هم تفاوتی بین این کتاب با کتاب 15 سال پیش هست؛ شهریار و انقلاب اسلامی، شعرهایی را دربرداشت که برخیشان در دیوان هم بود. از سوی دیگر فقط سه صفحه مقدمه داشت اما شهریار و انقلاب ملت، با مقدمهای 200 صفحهای همراه است و بنابراین فقط جمعآوری شعرها نیست. در کتاب، دستخطها، عکسها و... هم میبینیم.

آن کتاب را به این اعتبار منتشر کردیم که دیوان شهریار از سال 1367 به بعد، به همان سیاق سابق مرتب تجدید چاپ میشد، یعنی به همان شکل افست 50سال پیش خود بدون آنکه شعرهای واپسین شهریار به آن افزوده شود.

بنابراین نیاز بود این شعرها هم منتشر شود. سال 1371 بخشی از شعرها و حالا هم که همه آنها در موضوع انقلاب. در واقع میشود گفت شهریار و انقلاب ملت، کاملترین دیوان در موضوع خودش است. علاوه بر اینکه میتوان گفت چون این شعرها مربوط به سالهای پایانی عمر استاد است، جزو پختهترین آثار اوست.

شهریار در این کتاب بیشتر به گفتمانهای برساخته از انقلاب پرداخته یا به مصادیقی مثلا از رویدادها، چهرهها و...؟

هردو. عجیب است که او اینقدر دقیق و با مصداق به همه وقایع انقلاب توجه کرده است. کسانی که بسیار بیش از او بهعنوان شاعر انقلاب مطرح شدهاند هم به این وقایع به این صورت توجه نکردهاند. اگر هم نوشتهاند، اغلب به فراخور فراخوانهای جشنوارههای مختلف بوده است. اما حالا میبینیم برای شهریار همه این موارد از دل برآمده است و حتی از آنها خبر نداشتهایم. او بهعنوان شاعری ملی در همراهی با مردم، بدون اینکه کسی خبر داشته باشد این شاهکارها را خلق کرده است.

به چه مصادیقی مرتبط با انقلاب و آن سالها در این شعرها اشاره شده است؟

بسیار است؛ مثلا برای کشتار حجاج ایرانی دو شعر نوشته است. برای نهادهای نظام مثل بنیاد مسکن، نهضت سوادآموزی، بسیج و... هم نوشته. گفته اینها برکات نظام است. در شعر بنیاد مسکن میگوید مردم بیخانه نمیمانند و درباره نهضت سوادآموزی هم میگوید به برکت انقلاب هیچ بیسوادی نخواهیم داشت. درباره ترورها مثلا درباره واقعهای که منجر به شهادت هیات دولت شد، شهدای محراب، دفاع مقدس و خانوادههایشان، رزمندگان و ابعاد مختلف ارزشها.

پاریس ـ تبریز آراگون، ناظم حکمت و شهریار

نسبت شعر انقلابی شهریار با شعرهای رادیکال و آوانگارد سیاسی جهان، قابل بررسی است. در این باره فردی به رنگ و لعاب چپ شعرهای انقلاب دنیا پس از وقوع جنگ دوم جهانی اشاره میکند و میگوید: ما با ناظم حکمت مواجهایم که با حمایت مسکو از کشور گریخت و زندگی کرد. لویی آراگون هم شعرهای انقلابیاش را با کمال آرامش در تبریز سرود. اما شهریار و مبارزات ضدحکومتیاش که اتفاقا ناشناخته هم مانده در زندگی و شعرش هم بازتاب داشته است. رضا شاه مستقیم با شهریار درگیر بود. چون شهریار تنها شاعری بود که به ترور میرزاده عشقی در شعرش اشاره کرد.

بیرون از گفتوگو

در واپسین ماههای جنگ تحمیلی، حضرت امام(ره) فراخوانی منتشر کردند با این مضمون که متشکرم پدرتان را تنها نگذاشتید و یک حرکت دیگر کافی است تا کار را تمام کنید. اصلاً موجی به راه افتاد. در تبریز استاد چنان بیقرار شد و بیتابی میکرد که نمیتوان توصیفش کرد [بغض میکند]. میگفت خودم را به کجا باید برسانم. از توان ما خارج شده بود تا بتوانیم آرامشان کنیم. نهایتا راضیشان کردیم در خانه بمانند. در همان بیتابی آن شعر را برای بسیج نوشتند که از تلویزیون پخش شد.

برای تشییع شهدا و مراسم فاتحه که میبردیمش آن قدر بیقراری و گریه میکرد که از حال میرفت. این وضع را که دیدیم تصمیم گرفتیم خبردارش نکنیم. مدام میپرسید اما دیگر نمیبردیمش.

تبریز را که موشکباران کردند خیلیها از شهر رفتند. نمیتوانستیم از شهر خارجش کنیم. مقاومت میکرد. میگفت تا آخرین نفس اینجا میمانم. موشک به صدمتری خانهاش که خورد، دیگر حرفش را گوش ندادیم. دفترهای شعر و آثارش را از خانه خارج کردیم و بردیم گذاشتیم در گاوصندوق آگاهی. استاد را به زور بغل کردیم و با حیلهای در ماشین گذاشتیم و به روستا بردیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها