مقابله به مثل گام‌به‌گام تهران در برابر واشنگتن

در روابط بین‌الملل و به موجب بند یک ماده دو منشور ملل متحد حاکمیت دولت‌ها با همدیگر برابر و مساوی است و هیچ‌کدام به دلیل وسعت سرزمین‌شان،جمعیت زیاد، قدرت اقتصادی و سایر شرایط دیگر نمی‌توانند بر سایر حکومت‌ها و حاکمیت‌های دیگر که ممکن است ضعیف باشند برتری داشته باشند.
کد خبر: ۱۰۶۴۶۵۳

بنابراین از نظر حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد اصل بر حاکمیت برابر دولت‌هاست. اما گاهی اوقات در همین حاکمیت برابر و روابط متقابلی که دولت‌ها باید با هم داشته باشند بعضی کشورها و دولت‌ها وضعیت برتری‌جویی و سلطه‌جویانه بر سایر کشورها اعمال می‌کنند و عملا موجب نابرابری می‌شوند صرف نظر از این‌که متاسفانه اعضای دائم شورای امنیت و دولت‌هایی که حق وتو دارند عملا یک نابرابری بسیار ناشایستی دارند. این دولت‌ها نمی‌توانند برای دیگران خط‌کشی کرده و تعیین تکلیف کنند و به نوعی آنها را تحت سلطه خودشان قرار دهند. اما اگر دولتی چنین روحیه‌ای داشت و اقدام به سلطه بر دیگران کرد و دولت‌های دیگر را تحت سلطه خودش قرار داد آنها باید مقابله به مثل کنند و این یک حق طبیعی است. همه از یک حقوقی برخوردارند و دیگران حق تجاوز به آن را ندارند. اما امروز غربی‌ها و سازمان‌های بین‌المللی استفاده حقوقی و واقعی را از حقوق بشر نمی‌کنند؛ دولت‌ها ابزار دست قدرت‌های بزرگ شده‌اند و آنها هم هر جا می‌بینند که یک کشوری مستقل است و روی پای خود ایستاده و نمی‌خواهد تابع آنها باشد از ابزار حقوق بشر استفاده می‌کنند. ما حقوق بشر غربی و شرقی نداریم حقوق بشر باید یک سری اصول و مبانی و مفاهیم نصیب‌ها و بهره‌هایی باشد که متعلق به هر انسانی است؛ صرف نظر از هر نژاد و مذهب، ولی متاسفانه غربی‌ها به این شکل رفتار نمی‌کنند.

تحریم، نتیجه روحیه امپریالیستی آمریکا

نکته دیگری که در حقوق بین‌الملل مورد توجه قرار گرفته این است که نباید از حق سوءاستفاده شود یعنی هر دولتی به بهانه بهره‌مندی خود از حق نباید بر دیگران سلطه‌جویی کرده و برای بهره‌مندی از حق خود به منافع دیگران تجاوز کند. اگر دولتی رعایت نکرد و به دیگران تجاوز کرد باید با آن مقابله‌به‌مثل شود. امروز دولت آمریکا براساس همان روحیه امپریالیسم و سلطه‌جویانه اش به دنبال جهانی سازی و تحت سلطه قرار دادن دیگران است، معمولا این دولت‌ها سعی می‌کنند دولت‌های دیگر را تحت فشار قرار دهند مثل بحث تحریم یا به واسطه محکوم کردن به نقض حقوق بشر.

یکی از کشورهایی که حدود 40 سال آمریکا به دنبال چنین برخورد و وارد کردن بهانه‌های واهی به آن است جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به این‌که دولت قبل از انقلاب کاملا تحت سلطه آمریکا بود اگر آن دولت هر برخورد ناشایستی با شهروندانش انجام می‌داد از نظر آمریکا هیچ مشکلی نداشت. اما بعد از انقلاب به دلیل از دست رفتن منافع آمریکا این کشور تلاش می‌کند به بهانه‌های مختلف فشارهایی را بر کشورمان وارد کند. در حال حاضر تحریم‌هایی خلاف حقوق بین‌الملل، قوانین و مقررات علیه کشورمان اعمال می‌شود و به این ترتیب باید اقداماتی از سوی ایران و به تناسب اقدامات طرف مقابل نیز انجام شود، البته در مورد نحوه این‌گونه اقدامات مسئولان باید تصمیم بگیرند.

صلاحیت خودساخته برای فشار بر کشورها

موضوع دیگر این که صلاحیت دولت‌ها بین‌المللی نیست، بلکه داخلی است. اما آمریکایی‌ها صلاحیت بین‌المللی برای دادگاه‌هایشان ایجاد کرده‌اند و به این ترتیب هرچند وقت یک بار حکمی صادر می‌کنند و یک سری منابع ایران را که در آمریکا وجود دارد به بهانه واهی مصادره و از ورود ایرانی‌ها به کشور آمریکا جلوگیری می‌کنند. حال در مورد این‌که ایران در این راستا چه اندازه توان مقابله به مثل دارد باید گفت قوه مقننه ایران نیز قانونی برای مقابله به مثل با اقدامات آمریکا تصویب کرد که یکی از آن در مورد نقض حقوق بشر است. زمانی که آمریکایی‌ها خودشان را مجاز به مداخله در امور داخلی ما می‌دانند و دولت ما را محکوم می‌کنند جمهوری اسلامی ایران هم باید این کار را انجام بدهد. این‌که قدرت اجرایی طرفین چه اندازه است این شرایط دیگری را می‌طلبد که آیا توان برابری دارند.

به عنوان مثال آمریکایی‌ها مانع ورود برخی از ایرانیان به کشورشان می‌شوند دولت ما هم می‌تواند به مسئولان آمریکایی که ناقض حقوق بشر هستند ویزا ندهد و از ورود آنها جلوگیری کند. این‌گونه اقدامات مناسب است اما این‌که قدرت اجرایی کشور ما چه اندازه باشد بستگی به اوضاع و احوال حاکم دارد.

دکتر خیرالله پروین/ حقوقدان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها