در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
ولیعهد عربستان در مصاحبه اخیر خود با شبکه العربیه، حتی ایران را متهم به تصرف عربستان سعودی و خانه کعبه کرد. البته واقعیات در منطقه برعلیه اوست.
وحید احمدی سفیر پیشین ایران در مغرب و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم معتقد است که بعد از سفر ترامپ به منطقه تحولات جدیدی در کشورهای عربی به وجود آمده که نتیجه آن اتفاقات اخیر، از جمله اختلاف میان قطر وعربستان و همچنین تغییر در ولیعهدی عربستان است. گفتوگوی او با جامسیاست درباره پیامدهای تحولات سیاسی در ریاض را در ادامه بخوانید.
تغییرات در جایگاه ولیعهدی عربستان چه تاثیری بر شرایط این کشور خواهد گذاشت؟
بعد از مرگ ملکعبدالله با توجه به روی کار آمدن افراد جدیدی که از تجربه در عرصه بینالملل و امورات دیپلماتیک برخوردار نبودند،برای اولین بار به طور علنی در تاریخ سیاسی عربستان سعودی اختلافات به نوعی خود را نشان داد. از همان ابتدا مشخص بود که سران آلسعود با راه انداختن جنگ در یمن و سایر تحرکات در دیگر کشورها، از جمله عرصههای بینالمللی مثل عراق، لبنان و سوریه در تلاش هستند که اذهان عمومی را به سمت وضعیت بیرونی جلب کنند تا شکستهای داخلی برملا نشود، لذا با ترتیب دادن حمله به یمن، به زعم خودشان قصد داشتند شکست خود را جبران کنند تا بتوانند در منطقه کسب امتیاز کنند و در عین حال مسائل داخلی را معطوف به یمن کنند. البته با گذشت حدود دو سال و نیم این اتفاق نیفتاد و به اعتقاد من محمد بن سلمان که به عنوان وزیر دفاع کار میکرد و عملا پستهای حساس و بسیار مهمی را داشت در جهت
ساخت و پاخت با قدرتها از جمله آمریکاییها پیش رفت تا در ازای همکاری با اسرائیل بتواند رقبای خود از جمله پسرعمویش محمد بن نایف را کنار بگذارد و ولیعهدی خود را تثبیت کند. محمد بن سلمان در آینده بهطور تدریجی همه کسانی که فکر میکند مانعی برایش هستند را کنار خواهد گذاشت و این اتفاق میتواند در عرصه داخلی عربستان معضلات و مشکلاتی برای سعودیها به وجود بیاورد. شاهد بودیم که در زمان بیعت اجباری با ولیعهد جدید که در وضعیت خفقانی برگزار شد برخی افراد به نوعی اعتراض خود را در حین بیعت با ولیعهد مطرح کردند و دیدیم که ماموران با هل دادن و کنار زدن این افراد در جلوی دوربینهای تلویزیونی ابایی نداشتند که این رفتار نشان میدهد اختلاف و شکاف عمیقی در بین طبقه حاکم سعودی وجود دارد و این اتفاق براحتی نمیتواند ترمیم شود، البته این امکان وجود دارد که شکاف گذشته در مقطعی و برای مدتی به طور موردی خاموش شود ولی به اعتقاد من روند متلاشی شدن قدرت در طبقه حاکم سعودی تسریع پیدا خواهد کرد.
به بحث اعتراضات در خاندان سعودی بخصوص در زمان بیعت با ولیعهد جدید، اشاره کردید. آیا این تحولات تاثیر منفی در بدنه سعودی ایجاد خواهد کرد؟
فضای عربستان سعودی را در دو، سه بخش باید مورد توجه قرار داد، اولین طبقه حاکم و شاهزادهها، دیگری بین مردم عادی اعم از اهل سنت و تشیع و در آخر به طور خاص در بین تشیع که با شهادت آیتالله نمر اوج خود را با خباثتی که علیه شیعیان بخرج دادند به نمایش گذاشتند، لذا این فضا نمیتواند فضای آرامی باشد و هرکدام به شکل خاصی به دنبال منافع خود هستند، طبقه حاکم به هر حال به دنبال ترمیم روند موجود است تا به نحوی بتواند منافع و مقاصد خود را که چاپیدن ثروت است به دست بیاورد. در آینده خواهیم دید افرادی که کنار گذاشته شده اند و دارای مقامی بوده و موقعیتهای خاص داشتند و از کنار آن منافعی میبردند، قطع یقین در کوچکترین فرصتی که در فضای اجتماعی جامعه به وجود آید در جهت انتقامجویی حرکت خواهند کرد. در میان اهل سنت عربستان، فضای عمومی فضای مطلوبی نیست، خصوصا اینکه هزینههای هنگفتی در رابطه با بحث خرید تسلیحات صورت گرفته و در کنار آن هزینههای اضافه، صرف گروههای تروریستی در سوریه و عراق شده، اما نتوانستند توفیقی به دست بیاورند. وضعیت فلجکننده یمن و حرکتهای ایضایی که یمنیها با شلیک موشک به وجود آوردند، بعلاوه وضعیت بدی که در بین شیعیان و در استانهای شیعهنشین به وجود آمده شرایطی را ایجاد کرده که به اعتقاد من اثرات خاص خود را میگذارد و باید منتظر بود و دید که در آینده روند وضعیت سیاسی به چه سمتی پیش خواهد رفت.
فکر میکنید ارتباط بین قطر با کشورهای عربی با توجه به مشکلاتی که با عربستان دارد چطور پیش خواهد رفت؟
زمینههای اختلافی بین کشورهای حاشیه خلیجفارس، به طور تاریخی در بحرین، امارات و خود عربستان سعودی وجود دارد، اشکالی نداردکه بگوییم این اختلافات مربوط به فضا و زمان جدید یا مربوط به منافع سیاسی صرف است. اختلافات از گذشته وجود داشته ولی در شرایط مختلف و زمانهایی خود را نشان داده است، اما اینکه چرا این اتفاق در حال حاضر و در زمانی که آنها در یک جبهه بودند بروز کرده قابل بررسی است. عربستان مخالف اخوانالمسلمین است، ولی قطریها از اخوانیها حمایت میکنند، برخی حمایتها از جبهه النصره در حمایت از داعشیها در پشت پرده از سوی آلسعود صورت گرفت و فضایی را ایجاد کرد این دو کشور که تا چند وقت پیش در کنار هم قرار داشتند، روبهروی یکدیگر قرار گرفتند. البته به اعتقاد من بخش اعظم این مباحث، به سفر ترامپ به ریاض بازمیگردد که در آنجا به دنبال فضای ایرانهراسی بود و خواست با این سیاست به فروش تسلیحات نظامی برای نجات اقتصاد ورشکسته آمریکا اقدام کند تا بتواند در فضای عمومی آمریکا جایگاهی را برای خود ایجاد کند. آمریکا با ایرانهراسی توانست و موفق شد قراردادی حدود پانصد میلیارد با سعودیها داشته باشد تا به دولتمردان عربستان القا کند که عربستان سعودی باید سیادت خود را به عنوان رهبر مجموعه ائتلاف عربی غربی علیه جمهوری اسلامی ایران در کنار اسرائیل نشان دهد. عربستان و آمریکا با ایجاد ایرانهراسی؛ تحکماتی نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله قطر داشتند که این رفتار به دولتمردان قطر گران آمد. در سفر ترامپ به عربستان، وی از قطر خواسته بود که برخی اقدامات ازجمله اخراج بعضی از اعضای حماس از این کشور را به دلیل مبارزه با تروریسم اعمال کند یا از همراهی با جمهوری اسلامی ایران خودداری کند که این رفتارها موجب شد تا قطر در اظهارنظری به طور ضمنی اختلافات خودش را نشان دهد. البته در این میدان آشفته نیز غربیها، بخصوص آمریکاییها به قضیه پر و بال دادند و برای اینکه بتوانند پایگاهی در دوحه داشته باشند و اقدام به دوشیدن قطریها کنند آنها را تشویق کردند بلافاصله 12 میلیارد تا 15 میلیارد خرید تسلیحات،هواپیما و... داشته باشند تا استفاده خودشان را از این مطلب ببرند. مهم این است که غرب به دنبال تامین منابع مالی خود، از ایجاد ایرانهراسی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و حتی توسعه اختلافات بین آنها برای بقای خود است و عربستان ناچار است که برای رسیدن به اهدافش به آمریکاییها تکیه کند و پیشنهاد آمریکاییها برای تجهیزات خود را که منجر به تامین منابع اقتصادی آنها میشود بپذیرد. عربستان شرط و شروطی را برای قطریها در نظر گرفت و فکر میکرد با تحریم هوایی و جغرافیایی و محاصره کامل قطر میتواند این کشور را تسلیم کند، اما قطریها که به دنبال راههای تنفسی برای خود بودند از طریق ایران و عمان و برخی حمایتهای ترکیه توانستند راه گریزی برای خودشان ایجاد کنند. البته این شرایط مدتی ادامه دارد و زمانی که غربیها احساس کنند که دیگر امیدی برای دوشیدن و سرکیسه کردن وجود ندارد ممکن است دست از تحریکات خود بردارند.
با توجه به اینکه شما سفیر پیشین ایران در مغرب بودید بفرمایید که در رویداهای پیش آمده در عربستان سمت و سوی مغرب و سایر کشورهای اسلامی در این بحران به کدام سو خواهد بود؟
دولتمردان مغرب با توجه به سابقه خوب و حسنهای که با سعودیها دارند در ابتدای کار سعی میکنند به طور علنی در این عرصه ورود پیدا نکنند تا رابطهشان را با دو کشور قطر و عربستان حفظ کنند، اما به نظر من قطعا بر اثر فشار سعودیها آنها به سمت سعودیها خواهند رفت، مگر اینکه به لحاظ منابع مالی تامین شوند. میدانید که کشورهای خلیجفارس به لحاظ امنیتی که در مغرب وجود دارد، نوعا تعطیلاتشان را در سواحل این کشور که دارای کاخها و امکانات خوبی است میگذرانند و در کنار این، بخشی از منابع مالی مغربیها توسط شاهزادههای عربستانی تامین میشود. در زمانی که به عنوان سفیر در مغرب بودم، ملک عبدالله سعودی در سال بین چهل تا پنجاه روز، با مجموعه خدم و حشم در این کشور حضور داشت که دو تا سه روز آن در غالب سفر رسمی و مابقی برای گذراندن تعطیلاتش بود. بنابراین به نظر من چنانچه مغرب مختار باشد سعی میکند هر دو طرف دعوا را داشته باشد، چراکه به لحاظ اقتصادی از هر دو منتفع میشود، اما اگر روزی ناگزیر باشد که یکی از این دو را انتخاب کند حتما به سمت سعودیها خواهد چرخید.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم