در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
وی، مدیر سایتهای پرورش افکار و نشاط آوران و چندین سایت پربازدید دیگر است.
هرکسی امیر شریفی را ببیند اولین چیزی که نظرش را جلب میکند صداقت و انرژی فوقالعاده اوست. طوری که همواره با جنبوجوش حرف میزند و کمتر مینشیند. باصداقت کامل حرف میزند و مشخص است که کودک درون بسیار قدرتمندی دارد و به قول خودش رفتارهای کودکانه بسیاری دارد جالب اینجاست که اصلا هم سعی در مخفی کردنش ندارد. میگوید نقاب را دوست ندارم.
جوانی که در چند مقطع فقر و ورشکستگی را تجربه کرده است و امروز لقب کارآفرین موفق را به دوش میکشد. زمان تعریف کردن هر چیزی اشتیاق زیادی دارد و با حرارت حرف میزند. بسیار عاشق است. به گفته خودش اگر عشق به انسانها را فاکتور بگیریم ۲ عشق درونی و معنوی دارد. یکی عشق به تدریس و معلمی و دیگری عشق به کشور عزیزمان ایران.
امروز به دفترشان آمدیم که باهم صحبت کنیم و ببینیم چطور شد که در سن کم تبدیل به کارآفرینی موفق شدند.
- چطور شد که فکر کردید میتوانید کارآفرین شوید؟
- داستانش طولانی است. اول از توانستن شروع نشد. اصلا به توانستنش فکر نکردم. بیشتر بحث خواستن بود. همه شنیدیم که خواستن توانستن است ولی من این موضوع رو یک مدل دیگر مطرح میکنم. من اعتقاد دارم وقتی انسان بخواهد، اصلا فکر نمیکند که میتواند یا نه! فقط شروع میکند. البته اگر خواستن، خواستن واقعی باشد. من عاشق کارم هستم و زمانی که نشاط آوران یا پرورش افکار را استارت زدم، فقط گفتم می خواهم و شروع کردم.
- اگر موفق نمیشدید چطور؟
- آنقدر قدر شکستخورده بودم که نمیترسیدم (میخندد). جدای شوخی میدانستم موفق میشوم چون وقتیکه به درک خوبی از قوانین موفقیت رسیدم این قوانین را درجاهای مختلفی تست کردم و نتیجه همواره یکچیز بود: بینظیر! اجازه بدهید فقط دو موردش را برایتان تعریف کنم. من ابتدا کمک مشاور دبیرستان علامه حلی ۴ بودم. میخواستم به درجات بالاتری برسم نه این که تایپ و کپی به عهده من باشد. همواره قصدم تأثیرگذاری بوده است. پس شروع به استفاده از همین قوانین کردم و کمتر از ۱ سال مسئول المپیاد همان دبیرستان شدم. در صورتی که به طور معمول کمک مشاورها شاید بعد از چندین سال در نهایت به سمت مشاور اولی دبیرستان می رسند ولی من فقط المپیاد را میخواستم. جالب اینجاست که تمام مسئولان المپیادی که من میشناختم مدال المپیاد کشوری و یا حتی جهانی داشتند ولی من نداشتم. ولی این موضوع باعث نشد ناامید شوم فقط به خودم گفتم جای مدال را باید با توانایی ام پر کنم. در آن زمان دبیرستان علامه حلی ۴ از زمان تأسیس تا همان سال ۲ مدال طلای کشوری المپیاد داشت و سال اولی که من مسئول المپیاد شدم توانستیم ۶ مدال طلا به دست بیاوریم. میدانم شاید برای عدهای این نتایج خیلی چشمگیر نباشد ولی من به بزرگ ترین هدف کاریام در آن زمان رسیدم. یعنی کمتر از یک سال.
- یعنی سه برابر تمام ادوار مدرسه فقط در یک سال مدال طلا کسب کردید؟
- بله. شاید من هم در آن زمان چون تازه این قوانین را به کار میبستم همین نظر را داشتم ولی الان میگویم این موضوع کاملا طبیعی است. بعد این قوانین را در مورد ثروت در زندگی شخصی ام به کار بردم و بهسرعت درآمدم 10 برابر شد. بهسرعت منظورم ۳ ماه نیست ولی در کمتر دو سال و چند ماه نزدیک به 10 برابر شد. اینها فقط قسمتی از به کار بردن این قوانین بود. اگر بخواهم از نتایجی که به دست آوردم بگویم یک جلد کتاب میشود. حالا فکر میکنم جواب سؤالتان را کامل گرفته باشید. آن جا که پرسیدید اگر موفق نمیشدید چطور؟ من اصلا به موفق نشدن فکر نمیکردم چون میخواستم و تجربهام میگفت همهچیز به بهترین شکل پیش خواهد رفت.
ـ پس شما موفقیت خودتان را پیشگویی کردید. اتفاقا شنیدم که شما در یکی از صحبتهایتان اشاره کردید بارها و بارها به افراد گفته اید تا ۶ ماه دیگر به موفقیتی که میخواهند، میرسند و یا برعکس، گفته اید که الان زمان شروع کارشان نیست و اگر شروع کنند، متضرر خواهند شد. آیا در کل پیشگوی خوبی هستید؟
- نه، به هیچ وجه اسمش پیشگویی نیست. اگر من بگویم امشب خورشید در آسمان نخواهد بود، پیشگوی خوبی هستم؟ کاری که من کردم و میکنم هم طبیعی است. ما در جهانی منظم زندگی میکنیم. صد در صد منظم! شنیدید حتی یک برگ هم بدون اراده خداوند از درخت نمیافتد؟ این دقیقا همان نظم جهان هستی است. اراده خداوند متعال منظم است. بهتر بگویم خداوند بزرگ و مهربان اراده کرده است که جهان منظم باشد. تابهحال دیدهاید که خداوند اراده کند شب خورشید در آسمان باشد؟ یا اراده کند که یک روز بهجای جاذبه زمین جاذبه آسمان داشته باشیم؟ پس تابهحال دو موضوع را قبول داریم: 1- همهچیز در دنیا به اراده خداوند است و 2- اراده خداوند این است که جهان هستی کاملا منظم باشد و نظم، جهان را زیبا کرده است. دقت کردید که عمومیترین و سادهترین برهان برای اثبات خداوند برهان نظم است؟ حالا ما بهعنوان اشرف مخلوقات خداوند در زندگیمان نظم وجود ندارد؟
- اظهارات شما در عین سادگی جالب به نظر می رسند.
- بله جالب است چون حقیقت، همیشه جالب است. کاری که من میکنم کار عجیبی نیست. کافی است نظم جهان را بدانیم. آن زمان به راحتی میبینیم که یک نفر آیا در راستای این نظم حرکت میکند یا برخلاف آن. اگر در راستای این نظم حرکت کرد به چیزی که میخواهد میرسد و اگر رعایت نکرد نمیرسد. معنی «لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» دقیقا همین است: یعنی هیچ حول و قوهای نیست مگر قدرت خدا. یعنی اوضاع اقتصادی مهم نیست. تصمیم کارفرما مهم نیست و هیچچیز دیگری مهم نیست؛ فقط خدا. یک شعر زیبا نیز از زبان مقام معظم رهبری شنیدم که نمیدانم از کیست ولی بسیار زیباست:
اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرد رگی تا نخواهد خدای
این یعنی دیدگاه توحیدی به جهان. یعنی جهان به اراده خداوند متعال منظم آفریده شده است.
ـ و تلاش شما این است که این نظم را به مردم آموزش دهید؟
- دقیقا. من محصولی آماده کردم به نام کارشناس جذب شوید که در آن قانون جذب را آموزش میدهم. البته نه به آن شکلی که در فیلم راز و یا منابع دیگر آموزش داده شده است. زیرا این منابع دیدگاه اومانیسمی دارند درصورتیکه کل این قانون بوی دلنشین خدا میدهد و من معتقدم بهترین منبع برای یادگیری این قانون، کتاب مقدس قرآن و کلام نورانی اهلبیت(ع) است
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم