مدیرکل پزشکی قانونی مازندران:

مسمومیت با قرص برنج در شمال دغدغه است

معمای مرگ مشکوک با قرص برنج

همزمان با مسمومیت مرگبار زن جوان با قرص برنج، مرد بنگاهداری که با اودوست بود، به‌عنوان مظنون در وقوع قتل بازداشت شد.
کد خبر: ۱۰۱۵۴۹۶
معمای مرگ مشکوک با قرص برنج

به گزارش جام‌جم، روز یکشنبه پسری با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران از مردی جوان به اتهام نقش داشتن در مرگ خواهرش شکایت کرد.

شاکی به افسر تحقیق گفت: خواهرم روز جمعه برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. حتی تلفن همراهش را نیز پاسخگو نبود. زمانی که غیبت او طولانی شد، همه جا را جست‌وجو کردیم اما خبری از وی نبود. ساعاتی بعد یکی از پرستاران بیمارستانی در شرق تهران با خانه مان تماس گرفت و خبر داد که خواهرم به‌دلیل مسمومیت بی‌هوش و برای درمان به آنجا منتقل شده و حالش وخیم است.

وی ادامه داد: زمانی که به بیمارستان رفتیم، مشاهده کردم خواهرم بستری است و پزشکان در تلاش برای نجات او هستند. زمانی که علت بستری شدن او را جویا شدیم، معلوم شد او براثر مسمومیت با قرص برنج بدحال شده است. او تا روز یکشنبه در بیمارستان بستری بود اما به رغم تلاش پزشکان فوت کرد.

شاکی افزود: در گفت‌وگو با مسئولان بیمارستان متوجه شدیم مردی او را به آنجا آورده و سپس بیمارستان را ترک کرده است. با مشخصاتی که ازآن مرد به‌دست آوردیم، معلوم شد او پسر همسایه‌مان است. گمان می‌کنیم این مرد با خوراندن قرص برنج به خواهرم موجب مرگ او شده است. به همین خاطر ازاو شکایت دارم.

همزمان با این شکایت و تشکیل پرونده قضایی در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، با دستور قاضی مرشدلو تحقیقات برای دستگیری تنها مظنون پرونده آغاز و او دیروز بازداشت و برای ادامه تحقیقات به دادسرا منتقل شد.

تنها مظنون پرونده در جریان تحقیقات گفت: من سال‌ها با برادرم یک مرکز تهیه غذا را اداره می‌کردیم. زن فوت شده و خانواده‌اش از مشتریان مغازه‌مان بودند. چهار سال پیش او ازدواج کرد و در محله‌مان زندگی می‌کرد. یک روز دزدی به خانه آنها زد و هنگام فرار، توسط همسایه‌ها بازداشت شد و من و یک مغازه‌دار دیگر که شاهد ماجرا بودیم به دادسرا رفتیم و شهادت دادیم.

وی ادامه داد:همین ماجرا باعث آشنایی بیشتر من با این خانواده شد. سال بعد زن جوان با شوهرش دچار مشکل شد و از او طلاق گرفت و به خانه پدری‌اش بازگشت. من هم متاهل و صاحب فرزند بودم. مغازه‌مان را به بنگاه تبدیل کردیم. از چندی پیش او برای درددل کردن، با من تماس می‌گرفت و همین باعث آشنایی بیشتر ما شد. اما این اواخر مدام بهانه‌جویی می‌کرد.

مرد جوان افزود: مدام می‌گفت با مادرش به مشکل برخورده و از سوی او تحقیر می‌شود و با هم دعوا دارند. حرف‌هایش اعصاب مرا به هم می‌ریخت و دیگر دوست نداشتم این ارتباط ادامه پیدا کند. روز حادثه با من تماس گرفت و مدعی شد قرص برنج می‌خورد و خودکشی می‌کند که توجهی نکردم و گمان کردم دوباره اعصابش به هم ریخته است. گفته‌هایش را جدی نگرفتم. ساعاتی بعد نگران شدم. زمانی که با او تماس گرفتم، متوجه شدم در خیابان حالش بد شده است. بسرعت خود را به او رساندم. فریاد می‌زد دارم می‌‌میرم قرص برنج خوردم. سراسیمه او را داخل خودرویم انداخته و به بیمارستان منتقل کردم که بعد از دو روز فوت کرد. او خودکشی کرده و من نقشی در مرگ او نداشتم.

این مرد به‌عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و تحقیقات برای مشخص شدن راز مرگ این زن آغاز شد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
احمد رضا طیبی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۱۵
۰
۰
شما كه متاهل بودی دیگه چرا ؟
مگه شما مددكار اجتماعی بودی كه با شما درد دل كنه ؟
دوست داشتی یه مرد غریبه كه از زنش جدا شده و دل پری داره از روزگار با خانومت در دل كنه؟
ما آدما همیشه چوب اعمالمون رو می خوریم و خدا جز خیر به بندگان چیزی نمی رسونه

نیازمندی ها