در رثای افشین یداللهی

حفره‌ها بیشتر به چشم می‌آیند و شاعران در نبودن چشم‌گیر‌ترند...

پس از درگذشت ناباورانه افشین یداللهی شاعران و ترانه سرایان مطرح کشور هم به این اتفاق ناگوار واکنش داشتند. یکی از آنها عبدالجبار کاکایی است که یادداشتی در رثای این هنرمند نوشته است که به نقل از عصر ایران می خوانید.
کد خبر: ۱۰۱۲۶۶۹
حفره‌ها بیشتر به چشم می‌آیند و شاعران در نبودن چشم‌گیر‌ترند...

سهم هنرمند از زندگی آدم‌ها، لحظات مغتنم یگانگی روح و جسم است...وقتی بی‌اختیار دستت را روی قلبت می‌گذاری یا به پیشانی‌ات نزدیک می‌کنی و یا با انگشتانت ضرب‌آهنگ صدای نت را همراهی می‌کنی، در حقیقت سهم شاعر را به حساب زندگی‌ات می‌ریزی؛ سهمی که در جهان تو مجهول است، نه احصا و نه ابتیاع می‌شود، نه در شماره می‌آید و نه نقدا محاسبه می‌شود، اما جریان دارد: مثل زمان، مثل هوا، مثل زندگی که نزدیک توست و تو فکر می‌کنی باید باشد...

ترانه‌ها، زمزمه‌ی کلماتی‌ست که آدم‌های معمولی از کنار هم چیدن‌شان عاجزند، اما هیجانِ هم‌نوایی با آنها روح و جسم‌شان را ممزوج می‌کند...

شاعر از خوشی‌های عالم توست، از لذایذ زیست زمان‌مند و معین تو. روح ناتوان تو اگر کلماتِ شاعر نبود، در عسرت و رنج و بی‌تکلیفی رها بود.

شاعر که بمیرد، صدایی از جهان کم می‌شود و رازهایی پنهان می‌ماند و حرف‌هایی نگفته؛ مرگِ شاعر پایانِ بخشی ازخوشی‌های جهان است...

شاعری که دیروز بین آهن‌پاره‌های ابزارِ زیست در جهانِ مدرن له شد، بخشی از خاطرات شما بود: ملایم و طناز، آرام و امن، مالک لبخند اولِ پیش از سلام و تبسم آخرِ پیش از وداع، صلح‌بان و آشتی‌جو، نازک و ظریف و راه‌گشا و چاره‌گر.

از او جز نیکی نشنیدم و ندیدم، از شاعری رفته‌رفته به ضرورتِ تصنیف و ترانه در حیات بشر امروز پی برد و در علم عروض و ایقاع مجرب شد؛ تلفیق و آراستن کلام و چاشنی عرفانی کم‌رنگ در ترانه‌های معنوی -نه‌چندان که پیچیده و عامه‌گریز باشد- و غنای تغزل و حماسه در وطنیات و جوشِ عاطفه در عاشقانه‌ها.

معلم و مربی و مدیر و مرجع جوانان جویای ترانه و تصنیف بود و امین خانه‌ی ترانه و دوست من در میدانی که آشفته و پررهرو بود، فانوسی که اطراف و اطرافیانش را به نظر می‌آورد و روحِ پذیرنده‌ای که سبک بود و سبکبار.

حفره‌ها بیشتر به چشم می‌آیند و شاعران در نبودن چشم‌گیرترند...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها