خانم الف پایپ را برمیدارد و شروع به شیشهکشیدن میکند. رو به من عذر میخواهد که «اگه نکشم شب نمیتونم بیدار بمونم. هر شب میکشم بعد بیرون میرم. یکبار که نکشیده بودم خوابم برد و صبح وسط بیابون بیدار شدم با لباسهای پاره و پوره...» میخواهم یک خانم قابل اعتماد را معرفی کنند، یک شب تا صبح همراهم باشد برای سرزدن به پاتوقهای زنان کارتنخواب. خانم الف را معرفی میکنند. قرارمان ساعت 12شب حوالی دروازه غار. مانتوی مشکی پوشیده. سبزهرو است با تهلهجه جنوبی. شال رنگی به سردارد با آرایشی نهچندان غلیظ. چشمهای مشکی ریز، ابروهایی کمپشت و بینی گوشتی. قرار است او راوی داستان ما و راهنمایمان باشد.
کد خبر: ۶۸۵۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۷