نقشه های عجیب برای فرار از پلیس

راه‌های فراری که در زمان اندک به ذهن آنها خطور می‌کند خیلی عجیب است و اینجاست که گفته می‌شود به عقل جن قد نمی‌دهد. در این گزارش، تنها به چند نمونه از راهکارهای متهمان اشاره شده که به شکست آنها انجامیده است. شاید این گزارش باعث شود، متهمانی با این تصور که اگر دست به کارهای خلاف بزنند، دستگیر نمی‌شوند و اگر هم در دام افتادند به شیوه‌ای فرار خواهند کرد، به این باور برسند که فرار از دست پلیس کاری است غیر ممکن.

گودال 60 سانتی‌متری

سال گذشته، یکی از اوباش غرب پایتخت که نیروهای پلیس را پشت در خانه‌اش دید، تصمیم گرفت آنها را دور بزند و با مخفی شدن در محلی از دستگیری اش جلوگیری کند، اما مخفی شدن این دزد باعث شد، چند خودروی آتش نشانی وارد محل شوند و پس از نیم ساعت تلاش، او را نجات دهند.

او وقتی متوجه شد، پلیس پشت در خانه است و نمی‌تواند از در خروجی فرار کند، تصمیمی عجیب گرفت؛‌ در مخفیگاهش پنهان شد و ماموران با مجوز قضایی وارد خانه او شدند. جست و جوی خانه بی‌فایده بود، چرا که ردی از متهم جوان به دست نیامد. ماموران مطمئن بودند متهم در خانه است، اما موفق نشدند ردی از او پیدا کنند و ناچار راه خروج را در پیش گرفتند، اما ناگهان چشم یکی از ماموران به کابینت آشپزخانه افتاد که کنار آن مکانی تعبیه شده بود. در بازرسی از این مکان که شبیه تونل بود، مشخص شد به زیرزمین راه دارد. ماموران از طریق حیاط پشت خانه وارد زیر‌زمین شدند و با گرفتن رد این تونل به گودالی کوچک رسیدند که متهم، خود را آنجا پنهان کرده بود. متهم که ماموران را بالای سر خود می‌دید، سعی داشت از گودال 60 سانتی‌متری بیرون بیاید، اما گودال به قدری کوچک بود که برای بیرون آمدن، ماموران آتش‌نشانی به کمکش شتافتند و پس از نیم‌ساعت، او از داخل گودال بیرون کشیده شد.

رژیم طلایی برای فرار

حکایت مرد شرور با سایر متهمان برای فرار از دست پلیس کمی متفاوت است. او با رژیم گرفتن، خودش را لاغر کرد تا بتواند با جثه نحیفش از دست پلیس فرار کند، اما لاغری هم در لحظه فرار به داد او نرسید چرا که با اولین شلیک گلوله نقش زمین شد و به دام ماموران افتاد.

مرد جوان به خاطر ربودن یکی از دوستان و شکنجه سه روزه او در لیست متهمان تحت‌تعقیب پلیس آگاهی قرار داشت. کارآگاهان پلیس که موفق شده بودند همدستان این شرور سابقه‌دار را دستگیر کنند؛ مخفیگاه مرد فراری به نام محمود را شناسایی کردند و برای دستگیری او وارد عمل شدند. زمانی که ماموران برای دستگیری وی به مخفیگاه رفتند، دزد لاغراندام سعی داشت فرار کند که با شلیک گلوله پلیس به پایش گرفتار شد.

پس از دستگیری، متهم جوان به جرم خود اعتراف کرد و مدعی شد برای آن‌که بتواند راحت تر بدود تا در اجرای نقشه سرقت موفق‌تر باشد و درصورت شناسایی پلیس بتواند بهتر فرار کند، رژیم لاغری سختی گرفته است.

فریاد دزد دزد سارقان

دزدان خانه وقتی خود را در یک قدمی پلیس دیدند، فریاد دزد...دزد... سر دادند تا خود را بی‌گناه نشان دهند.

ماجرای دستگیری این دزدان بی‌شباهت به فیلم‌های بالیوودی نیست. دزدان جوان که از نبود صاحبخانه مطلع بودند، با خیال راحت وارد خانه شدند و به جست‌و‌جوی اموال با ارزش پرداختند، اما از بخت بد،‌ بی‌خوابی همسایه طبقه پایین کار دستشان داد و مرد میانسال که متوجه صداهای مشکوک از خانه همسایه شده بود، موضوع را به پلیس اطلاع داد.

ماموران هم بدون اتلاف وقت راهی محل شدند، اما سارقان که در حال پر کردن کیسه‌های خود بودند، وقتی خودروی پلیس را از پنجره دیدند تا آخر خط را خواندند. متهمان که نه راه پس داشتند و نه راه پیش، فکری به ذهنشان خطور کرد.

آنها به محض این‌که ماموران وارد ساختمان شدند، فریاد زدند: دزد...دزد... و به سمت پشت بام اشاره کردند. ماموران نیز راهی پشت بام شد و یکی از آنها را که در پشت بام فریاد می‌زد، دستگیر کردند، اما همدستان دیگر موفق به فرار شدند. دزد دستگیر شده که خود را از بستگان صاحبخانه معرفی کرده بود، مدعی شد برای سر زدن به خانه همراه دوستانش به اینجا آمده که به اشتباه گرفتار شده است، اما این بار هم همسایه طبقه پایین گفت، صاحبخانه از اقوام اوست و چنین قوم و خویشی ندارد.

فرار مرد گروگانگیر با لباس زنانه

یکی از نخ‌نما‌ترین و شاید خاص‌ترین ترفندهای متهمان، تبدیل شدن متهم آقا به خانم است. دزد سابقه‌داری که در مشهد قصد فرار داشت، لباس زنانه به تن کرد تا شناسایی نشود؛ اما این نقشه کارساز نشد و دزد جوان به دام افتاد.

مدتی قبل، مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت و از ورود سارقی به خانه‌اش خبر داد که قصد جان او را دارد. تماس مرد میانسال ماموران را به محل مورد نظر کشاند و در تحقیقات مشخص شد مرد صاحبخانه و خانواده‌اش در بازگشت از مهمانی، متوجه حضور یک سارق در منزل خود شده و قصد مقابله با او را داشته‌اند که مرد سارق با چاقویی که همراه داشته، آنها را به مرگ تهدید و همه را در محل زندانی کرده است.

ماموران در نخستین گام از سارق جوان خواستند، گروگان‌هایش را آزاد و خود را تسلیم کند، اما سارق جوان که خود را در دام پلیس می‌دید، لباس زنانه به تن کرد و با رساندن خود به حیاط خانه همسایه، از آنجا گریخت.

ماموران که متوجه فرار متهم شده بودند، به تعقیب او پرداختند تا این‌که چند خیابان پایین‌تر از محل حادثه، راه متهم را در یک کوچه بن‌بست سد کردند و با اخطار از او خواستند تسلیم شود. متهم متواری ابتدا سعی کرد با تهدید از دست ماموران فرار کند، اما درنهایت به دام افتاد.

سردسته باند با لباس مردانه

شگرد پوشیدن لباس برای گمراهی ماموران؛ تنها مختص آقایان نیست. زن میانسالی که سردسته باند سرقت خودرو بود؛ چندی پیش در اصفهان با پوشیدن لباس مردانه سعی در فریب ماموران و فرار داشت که به دام افتاد.

رسیدگی به این پرونده با شکایت‌های سریالی در رابطه با سرقت خودروها در اصفهان آغاز شد و گشت‌های ویژه برای دستگیری عاملان سرقت، تحقیقات را ادامه دادند. گشتزنی شبانه روزی ماموران ادامه داشت تا این که خودروی پراید سرقتی را شناسایی و دو سرنشین آن را بازداشت کردند. در تحقیق از دو متهم دستگیر شده، آنها نه تنها به سرقت خودرو اعتراف کردند بلکه هویت رئیس باند را نیز که زن جوانی به نام ناهید بود، برملا کردند.

با شناسایی سردسته باند، بررسی برای دستگیری او ادامه یافت تا این که ماموران بار دیگر به خودروی پرایدی با پلاک مخدوش و تقلبی مشکوک شدند و از راننده مردی که پشت فرمان بود، خواستند تا توقف کند. در بررسی‌ اولیه و استعلام شماره خودرو مشخص شد خودرو چند روز قبل با تهدید به سرقت رفته است. درحالی که تحقیقات ادامه داشت، کارآگاهان پلیس به راز راننده جوان پی بردند. راننده خودروی سرقتی، همان ناهید، سردسته باند سرقت بود که با پوشیدن لباس مردانه سعی در گمراه کردن ماموران داشت.

دستگیری آن سوی تونل دود

شگرد اعضای این باند کمی حرفه‌ای بود، اما این شیوه خاص و حرفه‌ای هم باعث نشد تا آنها موفق به فرار شوند. آنها برای فرار از دست ماموران، دستگاهی روی ماشینشان نصب کرده بودند که با فشار یک دکمه، دود غلیظی به وجود می‌آورد و دید ماموران را تار می‌کرد. به این ترتیب آنها از این مه غلیظ برای فرار استفاده می‌کردند.

قاچاقچیان با مشاهده ماموران تصمیم به فرار گرفتند و دستور ایست پلیس نیز کارساز نبود. آنها که پلیس را در چند قدمی خود می‌دیدند، برای فرار نقشه عجیبی را اجرا کردند. آنها با فشار تنها یک دکمه در خودرو، دود غلیظی را به وجود آوردند تا دید ماموران را از بین ببرند و به دنبال آن میخ‌های سه پر روی آسفالت خیابان ریختند تا ماموران را مجبور کنند دست از تعقیبشان بردارند.

از آنجا که تعقیب کنندگان با این شگرد آشنایی کامل داشتند، بعد از چند دقیقه تعقیب و گریز، هر پنج خودروی سواری را در اتوبان کرج متوقف و سرنشینان را دستگیر کردند. متهمان اعتراف کردند بار قاچاق همراه خود داشتند به همین خاطر از دست پلیس فرار کردند.

هلیا قنبری