نگاهی به سریال برادر که به حمایت از تولید ملی می‌پردازد

داستان 2 برادر

بخشی از مجموعه‌های تلویزیونی ساخته شده برای پخش در ماه مبارک رمضان با توجه به حال و هوای معنوی این ماه، مضامین اخلاقی داشته و عموما فیلمنامه‌ها حول محور اخلاق می‌چرخند.
کد خبر: ۹۱۶۲۰۸

در رمضان امسال که تنها دو مجموعه پادری و برادر روی آنتن شبکه‌های یک و دوی سیما رفته، برادر به کارگردانی جواد افشار نسبت مستقیم‌تری با مضامین یاد شده داشته و شاکله آن بر این اساس شکل گرفته است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

روایت یک داستان سرراست

حوزه اخلاق به دلیل گستردگی و در عین حال پیچیدگی‌هایش می‌تواند منبع الهام بسیاری از فیلمنامه نویسان برای خلق قصه‌هایی جذاب در این حیطه باشد. با این حال خطر استفاده زیاد از کلیشه‌ها هم همیشه در کمین نویسندگان این آثار است که می‌تواند به پاشنه آشیل کارشان تبدیل شود.

آرش قادری که فیلمنامه‌های زیادی را برای مجموعه‌های تلویزیونی نوشته، در برادر سراغ قصه‌ای آشنا و تا حدی کلیشه شده رفته و تلاش کرده تا از آن روایتی سرراست و جذاب ارائه دهد. به همین خاطر هم قهرمان محوری را در دستور کار خود قرار داده و حاج کاظم پهلوان را در متن داستان گذاشته تا مرکز ثقل قدرتمندی برای چارچوب قصه خویش داشته باشد. شکلی از الگوی کلاسیک فیلمنامه نویسی که در آن مخاطب بیشتر با قهرمان داستان همذات پنداری کرده و تا آخر با او در دل داستان همراه می‌شود. حال این شخصیت بیرون آمده از دل طبقه متوسط کاسب بازار که سال‌ها در یک خط سیر اخلاقی مبتنی بر حلال و حرام حرکت کرده باید در ادامه مسیر خود با موانع متعددی روبه‌رو شود.

ضدقهرمان‌های خاکستری

قادری برای خلق این موانع دست و بال بازی داشته و حاج کاظم را در برابر کسانی قرار داده که برای کسب پول و ثروت از هیچ کاری رویگردان نیستند. آنها ضد قهرمان‌های خاکستری رنگی هستند که در دل مناسبات بازار رشد کرده و به مرور به هیولاهایی هولناک تبدیل شده‌اند که دیگر به مناسبات سنتی بازار هیچ ارتباطی ندارند. حاج کاظم به عنوان قهرمان داستان باید برابر آنها ایستاده و از اعتبار خود و صنفش دفاع کند که در این مسیر دشمن‌های زیادی هم برای خود می‌تراشد. قادری در این بخش موفق عمل کرده و خرده داستان‌هایی را تدارک دیده تا علاوه بر شناخت عمیق‌تر مخاطب از کاظم پهلوان با دشمنان او نیز آشنا شود.

برای مثال می‌توان به جوان کاسب آشنای کاظم اشاره کرد که دو سال تمام بابت پولی که قرض گرفته نزول پرداخت کرده و کاظم با دیدن این وضعیت به ستوه آمده و خود به تنبیه مرد نزول خور اقدام می‌کند. تمهیداتی از این دست، حاج کاظم را به شخصیتی محبوب نزد مخاطبان تبدیل کرده و در بیم و امید نسبت به سرنوشتش قرار می‌دهد. سکته و بستری شدن او در بیمارستان یکی از نقاط عطف مهم سریال در قسمت‌های ابتدایی است که داستان را به مسیر دیگری هدایت کرده و چوب دوی امدادی حاج کاظم را به پسر بزرگش(مسعود) می‌سپارد.

مسعود یکی از شخصیت‌های کلیدی برادر است که در قسمت‌های نخست مجزا از خانواده با او آشنا شده و شخصیت مهربان و دلسوز او را ستایش کرده‌ایم. برای نمونه می‌توان به امضا کردن سفته‌های دوستش اشاره کرد که به ماجرای زندان افتادن و بازگشت دوباره اش به آغوش خانواده ختم می‌شود.

او آینه تمام نمای پدرش کاظم است که در دل مناسبات بازارو حجره پدری بزرگ شده و به حلال و حرام در کاسبی اعتقاد و ایمان بسیار دارد. قادری روی موضوع دعوای پدر و پسر که به چند سال جدایی هم ختم شده، چندان مانور نداده و تنها به توضیحی کوتاه از طرف مسعود اکتفا می‌کند. کاری که چندان منطقی نبوده و مخاطب برای آشنایی و همدلی بیشتر با مسعود نیاز به اطلاعات بیشتری در این رابطه دارد. در طرف دیگر داستان ناصر و شهاب قرار دارند که راهی جدای از مسعود و حاج کاظم را در پیش گرفته و به دنبال طی کردن ره صد ساله در مدتی کوتاه هستند.

ناصر نمونه کاملی از این گروه جوان‌هاست که اعتقاد چندانی به شیوه کسب و کار پدری نداشته و برای کارهای خود هم همیشه توجیه مناسبی در جیب دارد. برای مثال می‌توان به خرید و فروش برنج خارجی قاچاق تاریخ مصرف گذشته اشاره کرد که ناصر به راحتی آن را با استناد به داشتن سود کلان توجیه می‌کند!. شهاب هم نمونه ای از فرصت طلبی کسانی است که سال‌ها امین تاجری سرشناس در بازار بوده و حال می‌خواهد از این نمد کلاهی هم برای خودش درست کند.

در کنار اینها شخصیت‌های منفی هم حضور دارند که مهمترینش دوست چهل ساله حاج کاظم است که به دلیل باطل شدن پروانه کسب و مخالفت کاظم با ازدواج دخترش (نازی) با ناصر کمر به نابودی کاظم بسته است. او با وجود برخی کلیشه‌های آزاردهنده یکی از کارشده‌ترین و باورپذیرترین شخصیت‌های مجموعه تلویزیونی برادر است که به باور مخاطب نشسته و حریف قدری برای قطب مثبت کار به حساب می‌آید.

ورود نازی به زندگی ناصر و ارتباط مجدد آنها، بخشی از نقشه ناصر برای نابود کردن رفیق صمیمی‌ خود است که به تقابل خیر و شر عمق بیشتری بخشیده است. نازی هم با توجه به مخالفت‌های کاظم بر سر راه ازدواجش با ناصر، دلایل قانع‌کننده‌ای برای شرکت در بازی پدرش دارد که در ادامه میان انتقام و عشق سرگردان می‌ماند.

برادر از آن دسته مجموعه‌هایی است که به مرد محوری شهرت داشته و زنان نقش کمرنگ‌تری در پیشبرد داستان آن ایفا می‌کنند. همسر و دختر حاج کاظم در کنار نازی و عطیه شخصیت‌های اصلی زن این مجموعه را تشکیل می‌دهند که از میان آنها مریم و نازی کنشمندتر از بقیه از کار درآمده اند. به خصوص مریم که در قطب مثبت داستان قرار داشته و در قامت یک خبرنگار پرجنب و جوش متعهد به موضوع قاچاق برنج می‌پردازد.

حمایت از برنج داخلی

یکی از نکات ارزشمند این مجموعه مانور روی موضوع تولید ملی و حمایت از آن است که به‌خوبی در طول و عرض کار گسترش پیدا کرده است. برنج یکی از مواد غذایی بر سر سفره هر ایرانی است که هزاران نفر را در صنعت تولید برنج داخلی مشغول به کار کرده است. حال با ورود بی رویه برنج خارجی آن هم به شکل قاچاق این صنعت با چالش بزرگی مواجه شده که می‌تواند در آینده ای نه چندان دور حیات آن را به خطر بیندازد. قادری به‌خوبی این موضوع را داخل فیلمنامه برادر گنجانده و روی آن مانور داده تا مخاطب بیش از پیش به خطرات جدی ای که این صنعت داخلی را تهدید می‌کند بیندیشد.

برادر با توجه به شخصیت‌های متعددش نیاز به بازیگران زیادی داشته که نوسان‌های زیادی هم در این بخش به چشم می‌خورد. حسن پورشیرازی برای ایفای نقش حاج کاظم پهلوان انتخاب فوق‌العاده‌ای بوده که به بهترین شکل در قالب نقش نشسته و به آن عمق بخشیده است. حسین یاری هم در نقش مسعود تلاش زیادی برای باورپذیری آن به خرج داده که تا حدود زیادی هم در این امر موفق بوده است. پوریا پورسرخ در نقش ناصر که شخصیتی برون گرا هم دارد، به یک بازی کاملا بیرونی دست زده که گاه اغراق شده از آب درآمده است. اتفاقی که در رابطه با سوگل طهماسبی هم در نقش مریم رخ داده و مخاطب برای چندمین بار تصویری کلیشه شده از یک خبرنگار را شاهد است که طهماسبی نقش مهمی‌ در شکل‌گیری این تصویر کلیشه شده با بازی خود داشته است.

جواد افشار پس از تجربه موفق کیمیا که سال گذشته روی آنتن شبکه دو بود، در برادر تلاش کرده تا داستانی نه‌چندان تروتازه را به شیوه ای سرراست روایت کند که در انجام آن نیز تا به اینجا (قسمت سیزدهم) موفق بوده است.

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها