عامل جنایت گلابدره پای میز محاکمه

همسایه‌ها چندبار صاحبخانه که زن 52 ساله‌ای به نام حلیمه بود را صدا زدند، اما کسی پاسخ نداد. آنها سپس به آپارتمان عروس حلیمه که در همان طبقه قرار داشت رفتند، اما او هم در خانه را باز نکرد. دقایقی بعد نخستین گروه از آتش‌نشانان که در تماس اهالی متوجه ماجرا شده بودند، خود را به محل رساندند. آتش‌نشانان با شکستن پنجره، وارد آپارتمان شده و شعله‌های آتش را خاموش کردند. جسد حلیمه و نوه شش ساله‌اش به نام علیرضا در کنار یکدیگر قرار داشت و احتمال می‌رفت بر اثر دودگرفتگی جان باخته‌اند.

قتل 3 عضو خانواده

آتش‌نشانان با بررسی اجساد، متوجه آثار ضربه‌های چاقو روی بدن مادربزرگ و نوه شدند. آنها که احتمال می‌دادند جنایتی در خانه رخ داده، موضوع را به ماموران کلانتری 122 در بند اطلاع دادند. ماموران کلانتری پس از حضور در محل و بررسی صحنه اطمینان یافتند، حلیمه و علیرضا پنج ساله به قتل رسیده‌اند و انفجار خانه، برای از بین بردن آثار جرم بوده است.

ماموران سپس با شکستن قفل در آپارتمان عروس حلیمه وارد آنجا شده و با جسد مینا، عروس 26 ساله خانواده روبه‌رو شدند که با سیم شارژر گوشی تلفن همراه خفه شده بود.

با کشف جسد سه عضو این خانواده موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد و دقایقی بعد او همراه گروهی از کارآگاهان جنایی اداره دهم پلیس آگاهی وارد محل جنایت شد. بررسی‌های اولیه بازپرس قتل و کارآگاهان جنایی نشان می‌داد قتل عروس جوان حدود ساعت 9 تا 9 و 30 دقیقه صبح رخ داده و مادرشوهرش حدود دو ساعت بعد از او به قتل رسیده است. علیرضا هم پس از بازگشت از پیش‌دبستانی به قتل رسیده بود.

با توجه به سرقت نشدن وسیله‌ای از خانه قربانیان و نبود آثاری از نحوه ورود به زور روی در، احتمال می‌رفت اعضای این خانواده قربانی انتقام، فردی آشنا شده باشند. این در حالی بودکه یکی از آشنایان این خانواده به نام مهدی همراه یکی از مردان همسایه در محل جنایت دستگیر شده بود. تحقیقات از آنها نشان داد مرد همسایه در این جنایت نقشی نداشته و بی‌گناه است که با هماهنگی قضایی آزاد شد.

همزمان با شروع تحقیقات از خانواده مقتول، شوهر مینا به پلیس گفت: مادر مینا همیشه صبح با خانه‌مان تماس می‌گرفت و با دخترش حرف می‌زد. آن روز با من تماس گرفت و گفت هرچه با تلفن همراه مینا و خانه‌مان تماس می‌گیرد، کسی پاسخگو نیست. نگران شدم و زودتر محل کارم را ترک و به سمت خانه‌ام حرکت کردم. در میانه راه یکی از دوستانم به نام مهدی که با هم پیش از این همسایه بودیم و رفت و آمد خانوادگی داریم، با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و با لحنی خیلی آرام به من گفت زودتر به خانه‌ات بیا. آنجا منفجر شده است، تسلیت می‌گویم خانواده‌ات فوت شده‌اند.

وی اضافه کرد: زمانی که خودم را به محله‌مان رساندم، دوستم مهدی را دیدم که در محل حادثه حضور داشت و آثار خراشیدگی روی صورت، دستان و گردن وی بود که همین موضوع مرا به شک انداخت. زمانی که از او سوال کردم تو چرا اینجا آمده‌ای، مدعی شد برای پرداخت اقساط به یک موسسه قرض‌الحسنه آمده که متوجه انفجار خانه شده است. او گفت برای کمک کردن به آتش‌نشان‌ها با آنها همراه شده و آثار خراشیدگی روی بدنش به همین دلیل است. به او ظنین هستم و گمان می‌برم او در مرگ خانواده‌ام نقش داشته باشد.

اعتراف به جنایت

در ادامه مهدی دستگیر شد و پس از سه روز سکوت به قتل اعتراف کرد و گفت: مینا زن مهربانی بود. چند سالی با این خانواده رفت و آمد داشتیم تا این‌که وسوسه شدم مینا را فریب دهم. روز حادثه به خانه مینا رفتم. همسرش به محل کارش رفته بود و قصد داشت ظرف‌ها را بشوید. به او گفتم با همسرم دعوا کردم و نمی‌دانم باید چه کاری انجام دهم. از او خواستم با همسرم صحبت کند. با این دروغ‌ها به حرف زدن با وی ادامه دادم. زمانی که او می‌خواست به سمت آشپزخانه برود تصمیم گرفتم نیت شیطانی‌ام را اجرا کنم. زن جوان متوجه موضوع شد و فریاد زد. او را به سمت کمد پرت کردم که سرش به در کمد اصابت کرد و بی‌هوش شد.

متهم به قتل ادامه داد: بعد با دستانم خفه‌اش کردم و در ادامه سیم شارژر تلفن را به دور گردنش انداختم. یک ساعتی آنجا ماندم و همه جای خانه را به هم ریختم. بعد هم با برداشتن کارد آشپزخانه آن را در میان لباسم پنهان کردم و از خانه مینا خارج شدم. مادر شوهرش مرا در راه‌پله دید و علت حضورم را پرسید که مدعی شدم با همسرم قهر کرده‌ام و برای آشتی به خانه مینا آمده بودم. حلیمه مرا به خانه‌اش دعوت کرد تا شاید راه‌حلی برای مشکلم پیدا کند. دقایقی از حضورم در آنجا نگذشته بود که تصمیم گرفتم او را بکشم تا ردی از خودم برجا نگذارم.

مهدی افزود: او به من شک کرده بود و قصد داشت سراغ عروس‌اش برود که با گلدان ابتدا ضربه‌ای به سرش زدم و بعد با کارد آشپزخانه او را کشتم. وسایل را به هم ریختم و از کیف مقتول سه چک پول سرقت کردم. پس از صحنه‌سازی خواستم فرار کنم که صدای علیرضا آمد. در را باز کردم و به محض ورود به خانه مادربزرگش، کودک شش ساله را هم بی‌رحمانه با ضربه‌های چاقو کشتم و شیر گاز را باز گذاشتم تا خانه منفجر شود. با بخشی از پول سرقتی برای خودم لباس خریدم و پس از عوض کردن لباسم به محل جنایت بازگشتم تا اگر ردی برجای گذاشته‌ام از بین ببرم که دستگیر شدم.

با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام سه فقره قتل به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و قاتل به زودی پای میز محاکمه قرار می‌گیرد.

این در حالی است که اولیای دم برای مهدی درخواست قصاص کرده‌اند.

امیرعلی حقیقت طلب - ضمیمه تپش