نگاه دوستانه تلویزیون به یار مهربان

شبکه‌های تلویزیونی علاوه بر جنبه سرگرمی و تولید برنامه‌هایی بر این اساس، همواره روی جنبه‌های آموزشی و تربیتی برنامه‌های خود تاکید کرده و آن را در سرلوحه کار خویش قرار داده‌اند، به همین دلیل هم عنصری مهم و کلیدی به نام کتاب که نقشی غیرقابل انکار در تربیت نسل‌های مختلف جامعه داشته و دارد، مورد توجه شبکه‌ها قرار گرفته است.
کد خبر: ۹۰۱۵۹۵

حال در روزهایی که برگزاری نمایشگاه کتاب شور و حال خاصی را در اقشار مختلف به وجود آورده و میزان کتابخوانی را بالا برده، نگاهی به برنامه‌های مختلف تلویزیونی با محوریت کتاب می‌اندازیم.

در میان شبکه‌های متعدد تلویزیونی کشورمان، شبکه چهار سیما توجه خاصی به این مقوله نشان داده و در این راستا به تولید برنامه‌های تخصصی نیز مبادرت ورزیده است. برنامه «کتاب چهار» که چندسالی روی آنتن این شبکه رفته، جدی‌ترین برنامه در این باب است که به معرفی تازه‌های نشر در زمینه‌های مختلف پرداخته و متخصصان و کارشناسان به بحث و گفت‌وگو راجع به آن می‌نشینند. کتاب چهار که ساختاری تحقیقی دارد، از آیتم‌های مختلفی تشکیل شده که از آن میان تنها برخی ثابت بوده و الباقی فرم ثابتی ندارند. از آیتم‌های ثابت آن می‌توان به چراغ مطالعه با مضمون تازه‌های نشر و گزارش‌های برنامه یاد کرد که در فرم کلی کار بخوبی جاافتاده‌اند. «کتابنامه»، «کتاب هدیه دهیم» و «کارنامه» از دیگر نمونه‌های مشابه کتاب چهار است که در شبکه چهار سیما با ساختاری نزدیک به آن و با هدف گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه ساخته شده است. برنامه مجله تئاتر هم که به صورت هفتگی به نقد و بررسی نمایش‌های روی صحنه می‌پردازد، در دوره نخست خود به معرفی کتب تخصصی این رشته پرداخته و مخاطبان خود را به مطالعه آثار یاد شده تشویق می‌کرد. بخش مهمی از این کتب فرم آموزشی داشته و برای دانشجویان رشته نمایش، منبعی مناسب برای یادگیری و تحقیق به حساب می‌آمد.

رابطه کتاب و رسانه ملی

با تاسیس شبکه آموزش این روند شدت بیشتری به خود گرفته و رابطه فرهنگی میان تلویزیون و بازار نشر شتاب بیشتری پیدا کرده است. از دیگر برنامه‌هایی که در آن کتاب معرفی شده و مخاطبان را به خواندنشان تشویق می‌کرد، می‌توان به «قندپهلو» اشاره کرد. در قندپهلو با توجه به درونمایه طنز آن، کتاب‌های طنزآمیز نوشته نویسندگان خوش‌قریحه این وادی معرفی شده و شهرام شکیبا و رضا‌ رفیع به شکل مطلوبی روی این آثار مانور می‌دادند. این شکل از معرفی را می‌توان کمک شایان توجه تلویزیون به بازار نشر به حساب آورد که به دلایل مختلف در وضعیت چندان مطلوبی به سر نمی‌برد. منصور ضابطیان و گروهش نیز در برنامه «رادیو هفت» این رویه را ادامه داده و با توجه به پربیننده بودن برنامه یاد شده، تاثیر خوبی روی فروش کتب معرفی شده در برنامه خود داشتند. کاری که با توجه به سابقه مطبوعاتی ضابطیان و بخش مهمی از گروه نویسندگانش کاملا قابل پیش‌بینی بوده و سال گذشته هم در برنامه «صد برگ» تولید شده در شبکه چهار سیما ادامه پیدا کرد.

«هفت» و دوستی با کتاب

بهروز افخمی هم که علاقه وافری به ادبیات دارد در بخش‌های مختلف برنامه «هفت» بخصوص هنگام گفت‌وگوی مهمان برنامه یا نقد و تحلیل فیلم،کتابی را باز کرده و مشغول مطالعه است. کتاب‌هایی اغلب در باب سینما که گهگاه هم به معرفی آن پرداخته و مخاطب علاقه‌مند به هنر هفتم را نسبت به تهیه و خواندن کتاب فوق تشویق می‌کند. علاوه بر این گاه خود کتابی را در بخشی مجزا معرفی کرده و در کنار مسعود فراستی به گفت‌وگویی کوتاه در رابطه با کتاب یاد شده می‌نشیند. ‌در مجموعه‌های تلویزیونی چندان به مقوله کتاب پرداخته نشده و در اندک مواردی هم که به آن بها داده شده از سطح فراتر نرفته است. در حقیقت سریال‌سازان تلویزیون در این زمینه از دیگر گروه‌های برنامه‌ساز قاب کوچک عقب‌افتاده و آنچنان که باید در این باب کار نکرده‌اند. محسن شامحمدی سال‌ها پیش مجموعه‌ای تحت عنوان «فکر پلید» را روانه آنتن کرد که در زمان خود مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفت. شخصیت اصلی داستان (یوسف) است که مخاطب در ابتدا دوران نوجوانی‌اش را شاهد بوده و سرانجام جوانی و در نهایت میانسالی‌اش را می‌بیند. نوجوان باهوش و اهل مطالعه‌ای که به کار در چاپخانه مشغول شده و سال‌ها بعد رمان قطوری را به رشته تحریر درمی‌آورد. در این بین یک جلد کتاب قدیمی و گرانقیمت نیز موضوع کشمکش یوسف با تنها پسر پدر‌خوانده و برادر همسرش (سهراب) است که ماجراهای زیادی را به وجود می‌آورد، اما شامحمدی هم بیش از آن که روی وجه فرهنگی سهراب مانور دهد روی دیگر جنبه‌های داستان بخصوص طرح معما متمرکز شده و آن را در حاشیه داستان قرار داده است. برخی دیگر از مجموعه‌های تلویزیونی نیز یکی از شخصیت‌های خود را نویسنده، شاعر یا کتابفروش قرار داده و گوشه‌ای از کار را به آنها سپرده‌اند. کاری که اغلب هم به شکلی کلیشه‌ای انجام شده و برای مخاطب نکته تازه‌ای نداشته است.

کتابخوانی در سریال‌ها

یکی از معدود نمونه‌های نسبتا موفق در این رابطه، «آپارتمان» ساخته اصغر هاشمی است که یکی از شخصیت‌های اصلی‌اش با بازی پرویز پرستویی نویسنده‌ای دلبسته به دفاع مقدس است. شخصیتی آرام، صبور و فداکار که مخاطب نسبت به آن حس خوبی داشته و به مرور به یک همذات‌پنداری نسبی هم با وی می‌رسد. در همان سال‌های اولیه دهه 70 در مجموعه پرطرفدار «در پناه تو» ساخته حمید لبخنده هم شاهد رویکرد قشر جوان دانشجو به کتاب بودیم که برای نمونه می‌توان به قهرمان‌هایش (مریم و محمد منصوری) اشاره کرد. بخصوص این‌که هردوی آنها اغلب در مواقع بحرانی ‌‌سراغ کتاب رفته و به شیوه‌ای دلنشین به آن پناه می‌بردند. مرضیه برومند از آن دسته کارگردان‌هایی است که به مقوله کتاب و کتابخوانی توجه فراوانی داشته و در اغلب آثارش به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به آن پرداخته است. برای نمونه از نوع غیرمستقیم آن می‌توان به «آرایشگاه زیبا» اشاره کرد که در آن پدر اسد خمارلو شاهنامه‌خوان حرفه‌ای بوده و سرگرمی عصرانه دوستان اسد هم جدول حل کردن است. همین طور مجموعه «همه فرزندان من» که شخصیت محوری‌اش استاد دانشگاه میانسالی است که علاقه خاصی به مطالعه داشته و همواره در گوشه‌ای از اتاق کارش کتابخانه‌ای پروپیمان جلب نظر می‌کند، اما برومند در مجموعه تلویزیونی «کتابفروشی هدهد» ادای دینی تمام‌عیار به این یار مهربان کرده و داستان خود را بر این اساس شکل داده است. کیوان کتابچی که فوق‌لیسانس ارتباطات دارد، پس از مرگ پدرش تصمیم به ادامه شغل پدری یعنی کتابفروشی می‌گیرد، اما به واسطه نیاز مالی خواهر مجبور به فروش مغازه پدری می‌شود. کیوان پس از آشنایی با راننده‌ای میانسال که اتوبوسی قدیمی دارد، به فکر راه‌اندازی یک کتابفروشی سیار می‌افتد و در این راه توسط عمه و خواهرزاده‌اش (پوپک) حمایت می‌شود. کتابفروشی هدهد مانند دیگر آثار برومند لحن شاد و سرحالی دارد که از ایده مرکزی جذابی بهره‌ گرفته و بخوبی مخاطبان را با خود همراه می‌سازد. شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن مانند کمبود وقت، شغل‌های سیار بسیاری را به راه انداخته که مخاطبان تا حدود زیادی با آنها آشنایی دارند و به همین خاطر هم قضیه کتابفروشی سیار این مجموعه را می‌پذیرد. برومند با گردش اتوبوس در شهر طیف‌های متنوعی از مردم جامعه را در قالب شخصیت‌های نمایشی در برابر دوربین خویش قرار داده و پیام خود را به شکلی ظریف به آنها منتقل می‌سازد که در این میان قشر نوجوان و جوان سهم ویژه‌ای را به خود اختصاص داده‌اند. بازی دلنشین امیرحسین صدیق و محمود بصیری به ترتیب در نقش‌های کیوان کتابچی و راننده اتوبوس از نقاط قوت کار پس از کارگردانی آن به حساب می‌آیند که بخوبی به شخصیت‌ها جان بخشیده و آنان را هر چه بیشتر به نمونه‌های واقعی‌شان نزدیک کرده است. البته ضعف‌هایی هم در فیلمنامه و بویژه در گسترش داستان به چشم می‌خورد که لطمه‌هایی را به کلیت کار وارد کرده و کتابفروشی هدهد را به یکی از آثار متوسط کارنامه کاری برومند تبدیل کرده که مستقیما روی تعداد مخاطبان آن نیز تاثیر گذاشته است.

سال گذشته هم در مجموعه تلویزیونی «کیمیا» یکی از شخصیت‌های کار (پدر پیمان) که فعالیت‌های سیاسی ضدحکومت پهلوی هم کرده، کتابفروش است که پس از پیروزی انقلاب چاپخانه کوچکی راه انداخته و به انتشار کتب مورد علاقه خود می‌پردازد، اما این شخصیت هم به مانند بسیاری دیگر از شخصیت‌های مشابه خود در حاشیه بوده و حتی یک شخصیت مکمل استاندارد هم به حساب نمی‌آید.

کسری همایونی افشار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها