بهترین عکس «مایکل نیمان»:

ایده فوق‌العاده عکاسی از بالا

من این عکس‌ها را حدود سه یا چهار سال پیش در جریان جشنواره ادبیات در شهر مانتوئا در ایتالیا گرفتم. این برای اولین بار از سال 1964 بود که قرار بود با اومبرتو ایکو دیدار داشته باشم. در حالی که منتظر آغاز کنسرت بودم، با دوربینم در خیابان‌های اطراف محل برگزاری کنسرت همچون توریست‌های خسته در حال پیاده‌روی بودم.
کد خبر: ۸۲۷۷۱۹

در نهایت به هتل محل اقامتم بازگشتم و به اتاقم در طبقه اول رفتم. از پنجره اتاق خم شدم تا نگاهی به بیرون بیندازم که با این فرصت ناب عکاسی رو‌به‌رو شدم: بعدازظهر یک شنبه شلوغ با افراد و موضوعاتی که اصلا توجهی به من نداشتند.عکاسی از بالا یک ایده فوق العاده و جالب است. شما می‌توانید رفت و آمد، فضا و رابطه بین افراد حاضر در جمعیت را ثبت و ضبط کنید بدون این‌که حتی آنها را بشناسید. این در واقع یک نوع گمنامی فردی منحصربه‌فرد است. بخش اصلی این مجموعه در واقع مربع‌های زرد رنگی است که مشخصا مربوط به علائم پارک کردن است.من از این توالی بدون استفاده از سه پایه عکس گرفتم، در نتیجه عکس‌ها به گونه‌ای شد که گویی مربع‌ها در حال حرکت هستند. همچنین در زمان عکس انداختن تاخیری وجود داشت و این به آن معنا بود که نمی‌توانستم آن چیزی را بگیرم که دلخواه و مدنظرم بود. همین موضوع باعث شد تعداد زیادی از عکس‌ها را به صورت تصادفی بگیرم. اگرچه همه چیز را به دقت تحت نظر داشتم، اما برنامه‌ام این نبود که هر 10 ثانیه یکبار عکسی بگیرم؛ بر همین اساس این کار را هر 60 یا 70 ثانیه انجام دادم.

در نهایت من حدود یک ساعت و نیم آنجا ایستادم و بین 60 تا 100 عکس گرفتم. اگر اشتباه نکنم مدیر هنری کتاب سابلیم (Sublime) از تمام این عکس‌ها استفاده کرد. من آنها را دقیقا نشمردم و حتی نمی‌دانم کدام یک از آنها مورد استفاده قرار گرفت. من فقط این فایل را به فردی دادم و آنها نیز این 9 عکس را انتخاب کردند. این 9 عکس در واقع انتخابی تصادفی از یک مجموعه تصادفی بود.

درباره عکاس

متولد: منطقه استارت فورد شرقی لندن، سال 1944

تحصیلات: تحصیلات ندارم. فقط سر کار و از طریق لنز دوربین‌ها عکاسی را یادگرفتم.

الگوها: مایک دیسفارمر و میروسلاو تیچ

فراز: تهیه دو ویدئو: یکی در یک قهوه‌خانه در ایران در مورد مکالمه‌ای بین یک زن و مرد و دیگری فیلم مستند در زمانی که در مالی بودم.

فرود: از دست دادن هر دوی این ویدئوها

حسرت بزرگ: عکاسانی که در آثار خود تصاویری را خلق کردند که هرگز آنها را ندیده‌ام. این در واقع یک حسرت حرفه‌ای است.

دوست‌داشتنی‌ها: هنوز به آن فکر نکرده‌ام. شاید رفتن به کشوری همچون مکزیک و ثبت تصاویر آن

راوی: کارین اندرسون ـ گاردین

مترجم: حسین خلیلی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها