در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
موضوع اقتباس ادبی جزو مواردی است که همواره مورد توجه بوده است. اکنون در حوزه هنری کارگروه اقتباس از آثار ادبی شکل گرفته است. به عنوان یکی از اعضای این کارگروه چه نظری در این باره دارید و طی سالهای گذشته وضعیت اقتباسهای ادبی در کشورمان چگونه بوده است؟
یکی از نکاتی که همیشه درخصوص موضوع اقتباس مطرح بوده، این است که یک اثر هنری در ژانر هنرهای نمایشی یا سینما میتواند با ادبیات رابطه داشته باشد. وقتی از ادبیات صحبت میکنیم محدود به ژانر ادبیات کلاسیک نیستیم و دوره پیش از داستان و اسطورهها و حکایتهای قدیمی تا دوران معاصر و داستانهای کوتاه کوتاه کوتاه را هم دربرمیگیرد. همیشه این نکته مطرح بوده که چرا در سینما شاهد این هستیم که با الهام از برخی رمانهای مطرح آثار مهمی ساخته شده و حتی در ساخت سریالهای تلویزیونی با اقتباس از ادبیات هم آثار مهمی پدید آمده است، اما این اتفاق در عرصه ادبیات نمایشی شکل نگرفته است. در کشور ما دو دهه پیش موجی شکل گرفت که برخی هنرمندان به سمت اقتباس از آثار موفق ادبیات برای نوشتن نمایشنامه رفتند. خانم منیژه محامدی سراغ «سووشون» زندهیاد سیمین دانشور رفت، محمد یعقوبی «دل سگ» را تبدیل به نمایشنامه کرد و «کالون و قیام کاستلون» هم اثری بود که حمیدرضا نعیمی سراغ آن رفت و همه این کارها تجربههای موفق و به یاد ماندنی هستند.
اکنون قرار است این اتفاق در ژانر دفاع مقدس و هنر انقلابی رخ دهد. اهمیت موضوع را در چه میدانید و به نظرتان این تجربه میتواند موفق باشد یا خیر؟
ما هیچ وقت شاهد اوج این ژانر حداقل در حوزه نمایشنامهنویسی نبودیم و اتفاقاتی که در این حوزه رخ داده، بیشتر موسمی بوده است. یکسری تجربههای شخصی هم در این عرصه شکل گرفته است که گرچه موفق بوده، اما تداوم پیدا نکردهاند. تلاش برای نگارش نمایشنامههای خوب در این عرصه میتواند مسیری را برای این ژانر خاص تعریف کرده و موجب تداوم آن شود.
دلیل شکلگیری کارگروه نیز همین موضوع بود؟
حوزه هنری در عرصه ادبیات دفاع مقدس موفق عمل کرده و آثار متنوعی را از نویسندگان مختلف منتشر کرده است. برهمین اساس تصمیم گرفته شد با بازخوانی آثار منتشر شده، آثاری را برای اقتباس انتخاب کرده و برای نگارش نمایشنامه به نمایشنامهنویسان بسپاریم. ما ابتدا شورایی را تشکیل دادیم و خاطرات معروف و موفق، کتابهای داستانی و حتی دلنوشتههای جنگ را بازخوانی کرده و برای تبدیل به نمایشنامه در اختیار نمایشنامهنویسان قرار دادیم. در پایان بازخوانیها خلاصه 50 اثر انتخاب شده به نمایشنامهنویسان عرضه شد تا براساس آن یک نمایشنامه خلق و اثر جدیدی تولید شود. به نظرم این کار ایده خوبی است و میتواند منجر به این شود که تعداد قابل توجهی از داستانهای جنگ تبدیل به درام شود.
کلیشهها تئاتر دفاع مقدس را طی سالهای گذشته تا حد زیادی گرفتار کردهاند. فکر میکنید وجود نمایشنامههای جدید و استاندارد بتواند این مشکل را حل کند؟
همانطور که شما مطرح کردید، یکی از مشکلاتی که در زمینه ادبیات جنگ همیشه با آن مواجه هستیم، نگاه کلیشهای به ادبیات مقاومت و جنگ است که به آن لطمه زده است. فکر میکنم نگاهی به داستانهای موفق و نگارش نمایشنامه براساس آنها میتواند به حل این معضل کمک کند؛ چون وقتی نمایشنامههایی استاندارد به دور از کلیشهها خلق و اجرا شود، نگاهها هم تغییر کرده و کلیشهها کمکم به حاشیه رانده میشود.
تاکنون چند اثر برای نگارش به نمایشنامهنویسان سپرده شده و کدام داستانها انتخاب شدهاند؟
تاکنون 20 کار به نمایشنامهنویسان سپرده شده و مشغول هستند، امیدوارم کار خروجی خوبی داشته باشد. درباره نام داستانها هم اجازه بدهید فعلا چیزی نگویم تا کار وارد مراحل بالاتری شود.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد