علیرام نورایی: شوخی شوخی بازیگر شدم

او که در ورزش‌های پارکور و نینجوتسو تخصص دارد، معمولابرای بازی در نقش‌های پرتحرک و منفی انتخاب شده است. از فیلم‌ها و سریال‌هایی که نورایی در آنها بازی کرده می‌توان به قلاده‌های طلا، پله و سیب ترش، سریال‌های تلویزیونی پول کثیف، عملیات 125، هوش سیاه، ماتادور و تعداد زیادی تله‌فیلم اشاره کرد. بعد از انبوهی نقش‌های جدی و پرتحرک، او در سریال جاده چالوس نقش مساوات را به نمایش گذاشته که فانتزی و تا حدودی طنز است. درباره این نقش و تاثیر آن بر ادامه روند بازیگری علیرام نورایی گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

چه اتفاقی افتاد که بعد از آن همه نقش پرتحرک، دل به مساوات دادید؟

برای این‌که این نقش ظرفیت خوبی داشت و مرا جذب کرد. مدتی بود دنبال چنین فرصتی بودم تا قالبی را که از من در دنیای بازیگری شکل گرفته بشکنم و کمی از آن همه نقش تروریست فاصله بگیرم. مخاطبانی که به من لطف دارند و کارهایم را دنبال می‌کنند بارها به من گفته‌اند چرا همیشه چنین نقش‌هایی را بازی می‌کنم. اگرچه همیشه نقش منفی یا پرتحرک بازی نکرده‌ام، اما تعداد این نوع نقش‌ها آنقدر زیاد شده که با واکنش‌هایی از سوی مردم مواجه شدم و برای احترام به خواسته آنها از پیشنهاد آقای معظمی برای بازی در نقش مساوات استقبال کردم، البته نقش‌های جدی و پرتحرک همیشه از اولویت‌های انتخاب من است، اما فکر کردم باید کمی به خودم فرصت بدهم و تجربه‌های جدیدی به دست بیاورم.

از آقای معظمی نپرسیدید چرا شما را برای این نقش انتخاب کردند؟

من و آقای معظمی از چند سال قبل همدیگر را می‌شناسیم. برایم جالب بود چند باری که به خاطر این نقش باهم صحبت کردیم، متوجه شدم او اصرار دارد حتما من این نقش را به عهده بگیرم، ولی هیچ وقت نپرسیدم چرا. برداشتم این بود که وی می‌خواهد تصویری متفاوت از من به نمایش بگذارد؛ تصویری که با پیش‌زمینه ذهنی مردم تفاوت داشته باشد.

درباره زندگی و گذشته مساوات با کارگردان حرف نزدید؛ این‌که او اهل کجاست؟ خانواده‌‌اش کجا هستند؟ چرا اینقدر رها شده و تنهاست؟

حرف زدیم و به اینجا رسیدیم که مساوات خانواده ندارد، کس و کاری ندارد و همین‌طور که می‌بینید همیشه دنبال جای خواب است. راستش به نظرم او بسیار ترحم‌برانگیز است.

کسانی به وضعیت مشابه مساوات دچار می‌شوند که از هوش و توانایی کافی برای تحصیل یا پیدا کردن یک شغل شرافتمندانه محروم باشند، اما مساوات باهوش است، ذات بدی هم ندارد.

بله او باهوش است. از نظر من مساوات نماینده قشری از جوانان است که سرشار از انرژی‌ خوب هستند و توانایی‌های زیادی دارند، اما متاسفانه در جایی قرار گرفته‌اند که نتوانسته‌اند از استعدادها و توانایی‌های خود به درستی استفاده کنند؛ افرادی که مجبورند دست به کارهایی بزنند که نه در حدشان است و نه باب میلشان. البته این برداشت من از این شخصیت بود چون مرا یاد کسانی می‌انداخت که سر جای خودشان نیستند و استعدادهایشان هیچ وقت مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گیرد.

مساوات چطور آدمی است؟

آدم خوبی است و اصلا بد نیست فقط درد کشیده و نابود شده است. به معنای واقعی طفلکی است و این‌که می‌گویم طفلکی، یعنی واقعا شرایط ترحم‌انگیزی دارد.

از ابتدا فانتزی طراحی شده بود یا این‌طور از کار درآمد؟

از ابتدا فانتزی بود، اما در طول قصه ما کم‌کم به شخصیت واقعی مساوات بیشتر نزدیک می‌شویم. وقتی دستش در مقابل زرین رو می‌شود، دیگر نیازی به نقش بازی کردن ندارد و هویتش را پنهان نمی‌کند؛ بنابراین از این بخش به بعد واقعی‌تر و پذیرفتنی‌تر است. اینجاست که ما با خود مساوات آشنا می‌شویم. به نظر من این نقش به خودی خود جدی است و فقط وقتی تیپ‌های مختلف را بازی می‌کند به فانتزی نزدیک می‌شود.

در زمان تولید شنیده می‌شد که شما قرار است در پنج نقش بازی کنید!

نه، یک نقش و چند تیپ. از روز اول قرار بود ما مساوات را با پنج چهره و تیپ متفاوت ببینیم که البته در روند تصویربرداری تغییراتی در کار ایجاد شد. تیپ هندی، کارآگاه و گردشگر بعلاوه خود مساوات تصاویری بود که از او در این سریال دیدیم. البته فکر می‌کنم تیپ گردشکر در زمان تدوین از سریال حذف شد. قرار بود این بخش به صورت یک نماهنگ به نمایش دربیاید.

پس از ابتدا می‌دانستید که باید خودتان را برای چه جور نقش‌هایی آماده کنید.

در مورد تیپ هندی مطمئن بودم و تا پیش از شروع تصویربرداری در این زمینه متمرکز شدم؛ فیلم‌های هندی و شخصیت‌های هندی را در چند فیلم با دقت بیشتر تماشا کردم. در مورد تیپ کارآگاه بیشتر گریم به من کمک کرد. البته بجز گریمور که به این تیپ سر و شکل داد، کارگردان هم کمک کرد و در مواردی دستم را باز گذاشت.

شکل دهان و حرف زدن کارآگاه پیشنهاد شما بود؟

نه، این مورد هم جزو گریم بود و اگر دقت کرده باشید پروتز کوچکی در دهانم بود که گاهی هم آن را از دهانم در‌آوردم تا مخاطب بداند جزو گریم است. البته صداسازی کار خودم بود؛ یعنی با این پروتز صدایم در این حد تغییر نمی‌کرد، اما فکر کردم برای تیپ‌سازی بد نیست صدایم را تغییر بدهم. پیشنهاد من بود و کارگردان هم استقبال کرد.

مساوات با این همه عذابی که می‌کشد و این همه رنگ و لعاب، خیلی در روند قصه تاثیرگذار نیست و حتی بود و نبودش چندان فرقی به حال قصه ندارد!

برای این‌که جریان قصه دست مساوات نیست و او فانتزی قصه است.

از این تغییر مسیر نترسیدید؟

نه، می‌خواستم خودم را محک بزنم و ببینم می‌توانم یک نقش طنز و فانتزی بازی کنم یا این‌که فقط باید نقش‌های منفی، جدی و اکشن را به عهده بگیرم. چون تجربه بازی در چنین نقشی نداشتم، این برایم جالب بود که بدانم مخاطبانم با من در این نقش ارتباط برقرار کرده یا نه و شکر خدا بازخوردهای خوبی گرفته‌ام. الان خوشحالم که در این روزها توانسته‌ام کمی مردم را شاد کنم؛ آن دسته از مردم که مخاطب جاده چالوس بوده‌اند. حالم از این بابت خوب است. حتی اگر لبخندی که بر لب مخاطب می‌نشیند کمرنگ باشد.

خودتان هم راضی هستید؟

راستش خودم دوست داشتم کمی شرایط کار ایده‌آل‌تر باشد؛ مثلا فیلمنامه کامل در اختیارم ‌بود و می‌توانستم برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشم.

از آخر و عاقبت مساوات کی و کجای کار باخبر شدید؟

از همان روز اول برای این شخصیت برنامه‌ریزی شده بود. درباره روند اتفاقاتی که برای او رخ می‌دهد به من توضیح دادند و می‌دانستم او چه می‌کند و در انتها سرنوشتش به کجا ختم می‌شود. البته فیلمنامه کاملی وجود نداشت که تمام موارد در آن مطرح شود. در چنین شرایطی در روند تولید هزار اتفاق ممکن است بیفتد و سرنوشت شخصیت‌ها تغییر کند.

به نظر می‌آید مساوات در انتهای سریال هم همین‌طور رها شود. بالاخره او عاقبت به خیر می‌شود یا نه؟

خب بگذارید جواب سوال شما را موکول کنم به سری دوم جاده چالوس. امیدوارم سری دوم با شرایط و امکانات بهتر در تولید و پیش‌تولید ساخته شود.

پس قرار است سری دوم آن هم ساخته شود؟

نه، من فقط امیدوارم این اتفاق بیفتد چون سریال پتانسیل کافی را برای تداوم دارد.

قرار است بعد از جاده چالوس باز هم شما را در فیلم‌ها و سریال‌های اسلحه به دست ببینیم؟

نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتد، اما بازخوردی که از بازی در این نقش گرفتم بجز نظر شما تقریبا بقیه مثبت بود.

نمی‌شود من بگویم به به و شما بگویید ممنون!

نه اصلا توقع ندارم، شما بگویید به‌به، اصلا هم دنبال شنیدن تعریف نیستم. از میان انبوه مخاطبانی که کارم را دوست داشته‌اند، عده‌ای هم نظرات منفی داشتند و از بازی من خوششان نیامده بود، اما در مجموع مخاطبان انتظار دیدن مرا در چنین نقشی نداشتند و راضی بودند.

پس چرا هنوز ترجیح می‌دهید نقش پرتحرک بازی کنید؟

برای این‌که اولویتم بازی در نقش‌های جدی و اکشن است. البته اگر نقش طنز هم پیشنهاد شود می‌پذیرم، اما خودم را بازیگر طنز و فانتزی نمی‌دانم.

ورود به دنیای طنز خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که دیگر هرگز نتوانید به دنیای نقش‌های جدی بازگردید.

همین مساله را به نوعی در نقش‌های اکشن داشته‌ام. بین آن همه نقش پرتحرک و تروریست‌هایی که بازی کرده‌ام، نقش مساوات را بازی کردم که بگویم قابلیت بازی در نقش‌های مختلف را دارم.

بالاخره نفهمیدم از این‌که همیشه نقش‌های پرتحرک بازی کرده‌اید راضی هستید یا نه!

اولویت اصلی من بازی در آثار جدی است.

شما در رشته کامپیوتر تحصیل کردید. چه شد سر از دنیای بازیگری درآوردید؟

در دوران دانشجویی با دانشجویان تئاتر دانشگاه هم ارتباط داشتم، آنها از من خواستند برای بازی در پایان‌نامه یکی از بچه‌ها تست بدهم و من هم برای شوخی قبول کردم. رفتم که بخندیم و شوخی کنیم، اما گرفتار تئاتر شدم و سه سال در 12 پایان‌نامه تئاتر بازی کردم و دیگر نتوانستم از این داستان خارج شوم.

فکر می‌کنم نقش مساوات هم مانند همان امتحان بازیگری برای شما یک نقطه عطف محسوب شود و از این به بعد در دنیای بازیگری شما را کمی بیشتر جدی بگیرند.

امیدوارم همین‌طور باشد. یکی از دلایلی که نقش مساوات را قبول کردم و برایش وقت گذاشتم این بود که همیشه نامزد بازی در نقش تروریست نباشم. امیدوارم سربلند از آن بیرون آمده باشم و به قول شما کمی بیشتر مرا جدی بگیرند.

آذر مهاجر ‌/‌ جام جم