قتل خواهر با انگیزه نامشخص

به گزارش پلیس آگاهی تهران، روز پنجم فروردین امسال، کشف جسد زن ناشناسی در جاده تلو به کلانتری 166 لواسانات اعلام شد.

با حضور ماموران در محل و تحقیقات اولیه مشخص شد، جسد متعلق به زنی حدودا پنجاه ساله است که به علت خفگی ناشی از انسداد مجرای تنفسی به قتل رسیده بود.

با تشکیل پرونده مقدماتی و دستور رئیس شعبه 102 دادگاه بخش لواسانات، پرونده در دستور کار ماموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

تحقیقات آغاز شد اما هیچ مورد گمشده‌ای که با مشخصات جسد ناشناس جاده تلو منطبق باشد به پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام نشد و در بازرسی از مقتول نیز مدارک شناسایی به دست نیامد، تا این‌که بیست و چهارم فروردین فردی با مراجعه به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: نزدیک به 20 روز است از خواهر پنجاه‌وچهار ساله‌ام که پس از متارکه از همسرش، به تنهایی زندگی می‌کند اطلاعی ندارم.

با تشکیل پرونده فقدانی در پایگاه چهارم آگاهی و شروع رسیدگی به پرونده، کارآگاهان این پایگاه با بررسی بانک اطلاعاتی اجساد ناشناس موفق به شناسایی هویت جسد کشف شده در جاده تلو شده و در ادامه برادر مقتول برای تحقیقات و رسیدگی به پرونده قتل خواهرش، به اداره دهم پلییس آگاهی دعوت شد.

برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم گفت: چند سالی است که خواهرم ـ سکینه ـ به تنهایی زندگی می‌کند و ارتباط چندانی با اعضای خانواده ندارد. چندی پیش تعدادی از بستگان با من تماس گرفتند و گفتند خواهرم جوابگوی تماس‌های تلفنی آنها نیست. من نیز برای پیگیری موضوع، چند بار با تلفن منزل و همراهش تماس گرفته و زمانی که پاسخگوی تماس‌های تلفنی من نیز نشد به منزلش در تهرانپارس رفتم. در پرس و جو از همسایه طبقه بالایی خواهرم (صاحبخانه) متوجه شدم آنها چند روزی است او را ندیده‌اند.

در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، سی‌ام فروردین خواهرزاده مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی مطالبی را عنوان کرد که باعث شناسایی و دستگیری قاتل شد.

خواهرزاده مقتول گفت: بیست و هشتم فروردین، همراه دایی‌ام به مراسم ختم یکی از بستگان می‌رفتیم که در میانه راه برای انجام یک کار بانکی، لحظه‌ای از خودرو پیاده شدم و به داخل بانک رفتم. وقتی داخل بانک بودم، در یک لحظه و از پشت شیشه بانک متوجه شدم دایی‌ام در حال قرار دادن وسیله‌ای زیر صندلی سمت شاگرد راننده است. بدون آن که از دایی سوالی کنم، هر دو به مراسم ختم رفتیم و پس از بازگشت به منزل، در بازرسی زیر صندلی کارت شناسایی و طلا و جواهرات خاله‌ام (مقتول) را پیدا کردم.

در پی اظهارات خواهرزاده مقتول، بلافاصله برادر مقتول توسط کارآگاهان دستگیر و برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد.

برادر مقتول در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از مدارک شناسایی و طلا و جواهرات کشف شده خواهرش در زیر صندلی خودروی خواهرزاده‌اش شد، تا این که سی و یکم فروردین لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش‌اعتراف کرد. متهم در اعترافاتش گفت: ساعت 11 شب چهارم فروردین، برای عملی کردن نقشه‌ام با یک نوشیدنی مسموم به در منزل خواهرم رفته و از او خواستم برای صحبت درخصوص برخی اختلافات، سوار خودروی من شود تا با هم صحبت کنیم. زمانی که خواهرم نوشیدنی مسموم را نوشید، بیهوش شد و من نیز گردنش را به صندلی بسته و پس از رسیدن به جاده تلو و اطمینان از مرگ خواهرم، جسد را از خودرو بیرون انداختم و با حضور در خانه وی مدارک شناسایی و طلا و جواهرات او را سرقت کرده و متواری شدم.

با اعتراف متهم، دستور قضایی برای تحقیق در ارتباط با انگیزه متهم صادر شد.