گفت‌وگو با دکتر فربد فدایی، روانپزشک

دوری از جرم با «ندای وجدان»

زندگی سالم

عذاب ‌وجدان و افسردگی

عذاب وجدان یک درد گزنده روانی است که با سرزنش خود همراه است و در بعضی‌ها احساس گناه و به دنبال آن حس بی‌ارزشی ایجاد می‌کند. شاید دردناک‌ترین درد روانی، همین «وجدان‌ درد» باشد که گاهی در حدی است که زندگی را مختل می‌کند. واقعیت این است که همه ما اشتباهاتی داشته‌ایم و داریم.
کد خبر: ۶۵۰۲۵۸

قرار بر این است که اشتباهات گذشته‌مان را بپذیریم و از آنها بیاموزیم. قرار نیست آنها پیاپی و بدون خواست ما در ذهن‌مان تکرار و بزرگ شوند و ما را به ورطه بی‌ارزشی بکشانند. کدام انسان است که گناه و اشتباه نداشته باشد؟

همه ما در رابطه با پدر و مادرمان، همسرمان، تربیت فرزندانمان و دوستانمان اشتباهاتی داشته‌ایم. طبیعی هم هست. وقتی اشتباهات ما مربوط به گذشته است و ما از آنها چیزهای زیادی آموخته‌ایم، دیگر چرا باید مرتب خود را سرزنش و نسبت به آنها احساس گناه کنیم؟ باید ببینیم چه اتفاقی در ذهن می‌افتد که این احساس گناه و بی‌ارزشی در بعضی‌ها شدید می‌شود.

مهم‌ترین دلیل آن اختلال افسردگی است. یکی از دانشمندانی که اختلال افسردگی را با مدل شناختی واکاوی کرده، آرون بک است. بک معتقد است در ذهن فرد افسرده اختلال‌شناختی نسبت به خود، دنیا و آینده به وجود می‌آید و اختلال شناختی برداشت فرد را از واقعیت مخدوش ‌می‌کند.

وقتی نسبت به دنیا اختلال‌شناختی پیدا کنیم، واقعیت دنیا را مخدوش شده می‌بینیم یعنی به جای دیدن همه‌ جنبه‌های واقعیت، فقط بدی‌ها به چشم‌مان می‌آید. نتیجه آن می‌شود که به دلیل اختلال‌شناختی، فرد افسرده دنیا را جای ناامنی می‌بیند که هیچ عدالتی در آن نیست و سراسر رنج و درد و بدبختی است در حالی که می‌دانیم با وجود سختی‌ها، بیماری‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که در دنیا وجود دارد، در مجموع زندگی شیرین و دنیا دوست‌داشتنی است. این اختلال شناختی اگر نسبت به آینده ایجاد شود، ناامیدی درپی دارد. وقتی به برخی مراجعان روانپزشکان گفته می‌شود ناامیدی می‌تواند از نشانه‌های افسردگی باشد و به دلیل اختلال شناخت نسبت به آینده ایجاد شود، درمان‌شان را جدی‌تر می‌گیرند. یکی از این اختلال‌های شناختی در افسردگی هم مربوط به خود است یعنی فرد به جای این که تمام جنبه‌های شخصیت خود را ببیند، فقط منفی‌ها را می‌بیند.

بیمار افسرده خوبی‌های خود را دست‌کم می‌گیرد، خطاهای گذشته‌اش را بزرگ‌نمایی و به‌دنبال آن احساس گناه و بی‌ارزشی می‌کند. خیلی از مادران از این‌که به دلیل افسردگی نمی‌توانند نقش مادری خود را برای فرزندانشان ایفا کنند و به آنها آن‌طور که می‌خواهند برسند، احساس گناه می‌کنند.

احساس گناه یکی از نشانه‌های افسردگی است و از آنجا که ضربه مستقیم به اعتماد به نفس یا بهتر بگویم به عزت نفس وارد می‌کند، یک آسیب اجتماعی است.

انسانی که عزت نفس نداشته باشد، هر جرمی می‌تواند مرتکب شود، از اعتیاد گرفته تا دزدی و قتل. آنها دیگر آن مهارهایی را که بیشتر انسان‌ها برای حفظ شخصیت و آبرویشان به کار می‌گیرند، ندارند.

می‌توان گفت دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. درمان افسردگی به شکل چشمگیری احساس گناه آنها را کم می‌کند و اعتماد به نفس را به آنها بازمی‌گرداند. اعتماد به نفسی که برای به دست آوردنش زحمت کشیده شده و دیگر به این راحتی‌ها حاضر نمی‌شوند با هر بهانه‌ای چه مادی و چه غیرمادی خدشه‌دارش کنند. احساس گناه و کاهش اعتماد به نفس، نشانه‌های هشداردهنده اختلال افسردگی است و با درمان افسردگی بخوبی برطرف می‌شود.

حافظ باجُغلی روانپزشک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها