برنامهریزی دشمنان دین برای هرچه بیشتر گزند زدن به دستگاه ولایت و ضرورت معرفتافزایی و چگونگی جهاد تبیین، همچنین پرهیز از توجه به منابع مشکوک یا ضعیف در یادکرد وقایع عاشورا و اهمیت آموزش و پرورش نسل جوان هم بخشی از این گفتوگوست که در ادامه میخوانید. حاجمرتضی این شبها در شهرک محلاتی تهران ذکر مصیبت میکند و عصرها در میدان شهدا مجلس دارد و نیمه دوم دهه مهمان شهروندان خوانساری برای برپایی باشکوه مجالس اباعبدا... علیهالسلام است.
ارائه اطلاعات دقیق و درست درباره واقعه کربلا خیلی مهم است زیرا در رسانه مهم منبر و مداحی و روضه، مخاطبان با همه وجود و با جان و دل به مجلس میآیند تا ذهنشان و دلشان هماهنگ با دریافت معرفت و معرفتافزایی جلا پیدا کند و روشنایی افزونتری یابد. شاید چیزی این همه اهمیت نداشته باشد که نگذاریم در آیین و دین، کم و کاست راه یابد. از ضرورت ارائه حدیث و روایات درست و مطابق با قرآن و اهمیت این موضوع سخن بگویید؟
بیان مطالب غیرواقع در هر کجا مذموم است و فقط به منبرومداحی مربوط نیست.هرکجا که مطلبی خلاف واقع بیان شود بالطبع مورد نکوهش قرار میگیرد و باید انسان ازواقعیات برای بیان مطالب استفاده کند؛بهخصوص در ذکر فضائل و مصایب و آنچه که مربوط به اهلبیت علیهمالسلام است. باید دقت نظری به خرج داد و ازمنابع دقیق و صحیح بهره برد و حداقل مستند باشد. هرچند برخی اسناد تاریخی یا روایی ممکن است مخدوش یا قابلنقد باشد اما بههرحال استناد به سند لازم است ولی وقتی کسی ذوقی از خودش کم و زیاد چیزی ارائه بدهد از سوی خود اهلبیت علیهمالسلام هم نکوهش شده است.
به پرهیزازخرافهگرایی وبیان خوابهای بدون حجیت شرعی اشاره کنیدکه پشتوانه خردمندانه نداردوبرخی درمجالس ذکر، میگویند، یابرنامه پنهانی برای گزند باورها جریان دارد.مثل آن خاطرههایتاریخی که برخی مستقیم ازسفارت انگلیس پول میگرفتندتا روایات تاریخی تفرقهافکنانه را با آب وتاب مکرربازگو کنندونکند اجانب وبیگانگان دراین فضا فعالیتهای مرموزی را سروسامان دهند؟
حتما این گونه است و محتمل است و حتی اگر نگوییم به ضرسقاطع وجود دارد اما نباید از این احتمال غافل باشیم که احتمالا چنین چیزی است و با سهو و نادیدهانگاری نباید ناچیز شمرده شود.کار دشمن همانا دشمنی کردن است. دشمنان با دستگاه اهلبیت میکوشند که ماوشما بهعنوان خطیب یا ذاکر مجالس، حقیقت را وارونه جلوه داده و غیرواقع را حقیقت نشان بدهی. دشمن برای ما تا ۱۰۰سال آینده هم برنامهریزی کرده تا حقیقتها را در فضای دینی یا بحث سیاسی غیرواقع نشان داده و غیرواقعیتها را حقیقت نشان بدهد.
ازضرورت هوشیاری بگویید هماهنگ بادغدغههای مقام معظم رهبری درراستای تقریب ورفع تفرقهافکنیها،زیرامثلا برخی در شبکههای فارسی ــ عربی که ازانگلیس و...پخش میشوند،دراین ایام وفق نظراجانب بیگانهپرست،آشکارا به بزرگان اهلجماعت میتازند و راه را برای وهنمجالس عزا و بزرگان ما باز میکنند.
خود ائمهمعصوم هم براین مسائل وحدتآفرین و پرهیز از بدعت و تفرقه مسلمانان دقت نظر داشتند و خودشان هم رعایت میکردندو به دوستانشان هم سفارش میفرمودند.اسلام دارای فرقههای مختلف است وما برمبنای اعتقادات وقرآن وروایات واسناد معتبر تاریخی هرچند پیروی از غیر اهلبیت(ع) را جایز نمیشماریم اما این مشکلات یا عقاید را فرعی میدانیم؛ زیرا در اصل که توحید و نبوت و معاد است با یکدیگر اشتراک داریم و هرگز نباید این اشتراکات را مستمسک و دستاویز اختلافافکنی قرار داد. مهم این است بسیاری از آنهایی که مستبصرشدند وراه حقیقت رایافتند بیشک ازطریق اشتراکات به چنین دگردیسی و تحولی رسیدند نه از مسیر اختلافات.
اتفاقا جالب است، ایرانیان بودند که در طول تاریخ اسلام، برای تبلیغ اسلام ناب محمدی و ارتقای روشننگری در دین و آیین محمدی به دل آسیا، از مرکز تا جنوب و جنوبشرقی کوچیدند، همانند میرسیدعلی همدانی یا نیاکان بسیاری از بزرگان و فقهای صاحبنام و تاثیرگذار جهان تشیع. درباره این ارتباطهای فرهنگی بفرمایید که در گستره ایران فرهنگی (حدود ۱۳کشور) از دیرباز وجود داشته ولازم است بازهم درراستای همگرایی فرهنگی بهویژه ازطریق مجالس بزرگداشت اهلبیت(ع)،ذکر و روضه احیا شود.
گسترش ارتباطات که فقط از کانال سیاسی نیست، بلکه مهمتر از مسائل سیاسی همین مسائل فرهنگی و اعتقادی است و ما بهراحتی میتوانیم در این فضا و این مسائل ورود کنیم، منتها به شرط رفاقت و به شرط تکیه بر اشتراکات، همچنین به شرط ورود با استدلال علمی؛ زیرا با جنجال و حرفهای نامتناسب نمیتوان تاثیرگذاری مثبت و موثر داشت. و کسی که در جلسه یا هیاتی به اینگونه مسائل اختلافانگیز و تفرقهافکن بپردازد یا دامن بزند بایستی قطعا بداند که مورد رضایت و عنایت اهلبیت(ع) نیست.
مداح تا کجا میتواند و باید به سیاست روزبپردازد،زیرا برخی از بزرگان منبری هستند که راحت اظهارنظر میکنند و برخی جایز نمیدانند. دراینباره نظر شما چیست؟
یکی از وظایفی که ما داریم و مقام معظم رهبری هم در سالهای مختلف تاکید داشتند «جهاد تبیین» است. این جهاد روشنگری، یعنی هرجا که احساس میکنید در هر زمینهای، چه مسائل اعتقادی و چه آیینهای دینی و مذهبی و گاه در مسائل سیاسی که با تصمیمگیری در زندگی دینی و آیینی ارتباط مستقیم دارد، زیرا در کشور ما اگر خداینکرده فرقههای ضالهای به مرور زمان پدید بیایند و در عرصه سیاست بخواهند نفوذ کنند، بالطبع در آینده اعتقادی و برنامههای آیینی ما تاثیرات مخرب و منفی میگذارد. بنابر این جایی که لازم است باید تبیین کرد. اما اینکه این تبیین و روشنگری بایستی چگونه باشد هم هنرمندی خاصی میخواهد و هم آموزش ویژهای که باید افراد به نظرم فرابگیرند. ولی اینکه مداح در وسط برنامه (مذهبی)اش بخواهد سخنرانی کند چندان جالب نیست. بایستی مطلب را چکیده و سنجیده و به قولی پرتابی به مخاطبان ارائه کرد، یعنی یک کلام اثرگذار؛ در این حد!
استادان جامعهشناسی میگویند ارتقای اخلاقی در جامعه ما بالفعل نشده ودلیل آن را هم ناکارآمدی در برخی از حوزهها میدانند. آیا شما چنین برداشتی دارید آن هم با این شور و تجلی که بهعنوان مثال در ایام محرم شاهد هستیم؟
ببینید! دستگاه اهلبیت(ع) که کار خودش را میکند اما از نظر فرهنگی و اجتماعی اولا تاثیرگذاری عمیق و اصلی را تعلیمات فرهنگی ایجاد میکند. دقت بفرمایید! آموزش و پرورش ما هیچگاه یک استراتژی و خطمشی مشخصی در این زمینه مهم نداشته و ندارد. اصلا به آموزش و پرورش ما اهمیتی داده نمیشود؛ نه فقط الان بلکه از قبل انقلاب اینگونه بوده. شما قبل انقلاب را ببینید؛ یک کشور شیعه که شاه کشور شعار میداد که من پاسدار اسلام اثنیعشری هستم! اما وزیر آموزش و پرورش او را وزیری بهایی اداره میکرد و خیلیها البته در آن حکومت، بهایی بودند اما تاکیدم این است که از آموزش و پرورش فرهنگ شکل گرفته و خانواده متاثر میشود. اگر امروز در جامعه شاهد ناهنجاری اخلاقی هستیم و این لجامگسیختگی را میبینیم، به این خاطر است که در آموزش و پرورش ما به موضوعاتی این چنین مهم، پرداخته نشده و اگر هم پرداخته شده با بیتدبیری و بیتخصصی بوده، بسیار بد ارائه و بیان شده، حتی شاید هم هدایت شده؛ مثلا اگر بچهای را بهزور هنگام بازی به صف نماز ببری، چنین کاری که خدمت به دین نیست بلکه خیانت به دین و فرهنگ دینی همان نسل یا همان فرزند است. این را عرض بکنم خیلی جالب است، حدود سال ۷۰ یا قبل از ۷۰ بود که در حج یک معلم عربستانی راننده ما بود (در ایام تعطیلی تابستان بهخاطر درآمد خوب این شغل برای حاجیها رانندگی میکرد) این معلم که شهروند عربستانی بود، میگفت من ۱۲هزار ریال سعودی حقوق میگیرم که بر مبنای محاسبه الان حدود ماهانه ۲۳۰ تا ۲۴۰ میلیون تومان میشود. همچنین گفت اگر معلمی غیرشهروند - بهقول خودشان اجنبی - مثلا مصری باشد، ۵۰۰۰ ریال دستمزد ماهانهاش است که آن هم حدود ۱۰۰ میلیون تومان میشود. اکنون شما در نظر بگیرید با وضعیت معلم و آموزش و پرورش ما؛ حقوق معلمها حداکثر ۲۰ میلیون تومان شده و آن همه سروصدا هم کرد و بهخاطر این افزایش، حتی وزیر عوض کردند! درست است که تحریم هستیم و مشکلات داریم اما منابع کشور ما کم نیست! وقتی معلم دلگرم نباشد و آیندهای روشن را پیش روی کار و برنامه تربیتی نبیند، اصلا دنبال این رشته نمیرود. نمیرود آموزش مناسب ببیند. آموزشدهنده هم وضعش همین است. وقتی شما در سر کلاس دغدغه کرایه خانه و کمترین نیازهای زندگی یعنی بیمه و تحصیل فرزندت را داشته باشی، این آموزش درست و صحیح شکل نمیگیرد و هنگامی که آموزش توأمان با پرورش به شکلی بنیادین و درست و اساسی شکل نگیرد، بروز و ظهورش را در امروز جامعه میبینید و البته آینده هم بسیار خطرناکتر و وحشتناکتر میشود.
از خاطرات گذشتهتان مثلا با حاجآقا کافی یادی بفرمایید که بهویژه برای تالیف قلوب جوانان چه کار کنیم و چگونه امر اهلبیت(ع) را به آنها ارائه بدهیم؛ زیرا امام صادق(ع)(اصول کافی، نقل به مضمون) فرمودند: امر ما را به کودکانتان بیاموزید تا در اجتماع و تعامل اجتماعی آسیب نبینند؟
ما خانه و زندگی و ماشینمان را بیمه میکنیم؛ بیمه حوادث، شخص ثالث، بدنه و... اما بیمه اعتقادات ما و فرزندانمان ارتباط و اتصال به دستگاه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است. جلسه مرحوم حاجکافی استاد شهید ما نظیر نداشت تا تصور بکنی دومی با چنین جمعیتی داشت. در روزهای عادی یعنی جمعههای مهدیه حدود ۱۴، ۱۵هزار نفر شرکت میکردند. در شبهای قدر و دیگر مجالس خاص، خیابان امیریه یا ولیعصر از پل امیربهادر به سمت چهارراه گمرک بسته میشد و ۳۰، ۴۰هزار نفر در خیابانها مینشستند که این جلسات خاص بود اما جلساتی وجود داشت که ظاهرش چندان اهمیت نداشت و نامی نبود اما بسیار اثرگذار بود.
منظورتان روضههای خانگی است؟
بله روضههای خانگی بسیار در فرهنگ خانوادهها اثرگذار بود. همین کسانی که در عرصه و صحنه حضور یافتند و انقلاب کردند در همین روضههای خانگی بالیدند و تربیت شدند و پرورش یافتند. مرحوم پدرم روضهخوان بود و ما همراه ایشان به مجالس میرفتیم، میدیدیم که برخی خانوادهها ظاهرشان دینی نبود، زمان طاغوت درصد پایینی از مردم بودند که خیلی عمیق به دینداری عنایت داشتند. مثلا در حین روضه میدیدیم که دختر خانواده صاحبمجلس از مدرسه بیحجاب برمیگردد، به اتاق دیگری میرود، چادر سرش میکند و به مجلس روضه میآید. همینگونه بدون هزینه و جنجال، فرهنگ دینی در وجودشان تکوین یافت و همینها برخاستند و انقلاب کردند. ما این امتیاز بزرگ را بهراحتی از دست دادیم. حتی گاهی با جوسازی و شایعهسازی و دروغپراکنی که واقعا از جریانهایی بودکه دشمن درایجادوروندخزندهاش دست داشت.خانوادههای امروزاگرسلامت وامنیت میخواهند،بچههای سالم میخواهند و دوست دارند آینده بچههایشان سلامت باشد، باید روضههای خانگی را احیا کنند، زیرا همین بیمه فرزندان است؛ بیمه اعتقادی خانوادهها همین روضههای خانگی است.
فرهنگسازی یک صاحب نفَس
مرحوم کافی خودساخته بود و خودساختگی که اثر مطلبی را صدچندان میکند که باید بیان شود، اصلا اثرگذاری را تضمین میکند. یعنی مرحوم حاج کافی صاحب نفَس و اثرگذار بود. یک نمونهاش دهه عاشورا در کرج منبر میرفت. در عظیمیه کرج رستورانی بود که در زیرزمینش بساط مشروبات الکلی و چهوچه پهن بود و پاتوق گردنکلفتها و ساواک و شهربانی بود. صاحب این رستوران یک سید یزدی بود. مرحوم حاج کافی یکی از شبهای دهه میفرستد ایشان را میآورند و... هرچه گفت فایده نکرد... تا رسید به اینجا که سرآخر گفت: شما سید هستی وجدشماهزار و اندی سال پیش در چنین ایامی یک حُر داشت و شما نیز بیا برای امام حسین(ع) حر امسالش باش! انگار که او را برق سهفاز گرفت، بدنش شروع کرد به لرزیدن، گریههایش که تمام شد و آرام گرفت، گفت حاجآقا بدهکارم چه کنم، گفتند کمکت میکنیم. ریختندوشستندوآب کشیدندوکمی بعدرستورانی راه انداخت به نام چلوکبابی اسلامی؛ بعد مرحوم کافی در مهدیه اعلام کرد که جمعه آینده تعدادی اتوبوس جلو مهدیه آماده است تا پس از دعا برای ناهار به عظیمیه کرج برویم. پول ناهار اگر مثلا فقط پنج تومان بود، مرحوم حاجکافی سپرد که برای هر غذا پنجاه تومن بپردازند و آن بنده خدا را با چنین برنامهای احیا کرد. این اثرکسی است که صاحب نفَس است وباتدبیرکارمیکند.نه اینکه مثل برخی فقط برخورد آمرانه کند که چرا کار حرام میکنی، بدهکاری داری به جهنم، همه بدهکاری دارند و... .ایشان نهتنها هدایتش کرد، بلکه برای رفع مشکلات کمکشان کرد. این خاطره را شاید قبلا خصوصی به برخی دوستان گفته باشم.