سرداران شهید به روایت همسران

آن روز که جلوی پای من نتوانست بلند شود...

درد امروزی ما

هفته دفاع مقدس است؛ هفته‌ای که کلی سرو‌صدا و توپ و تانک دارد تا نام و خاطره شهیدان هشت سال جنگ تحمیلی گرامی داشته شود؛ شهیدانی که بی‌چشمداشت برای دفاع از کیان و ناموس و خاک و اعتقادشان، رشید و غیور سینه سپر کردند و در دشتستان مرام و معرفت، جلوی موشک و خمپاره و کاتیوشا ایستادند.
کد خبر: ۶۰۰۵۷۷
درد امروزی ما

حالا اما بیش از سه دهه از روزهای جنگ ایران و عراق می‌گذرد؛ جنگی که یکی از طولانی‌ترین جنگ‌های قرن بود. جنگی که پایانش روسیاهی برای آنهایی بود که فکر می‌کردند این خاک هم مثل خاک خیلی دیگر از جاهای پهنه خاکی، فرمان می‌پذیرد.

اما نپذیرفت و روسفیدی‌اش ماند برای قهرمانانی که این صحنه را رقم زدند، آنها که رفتند و آنها که امروز نامشان بر تارک بزرگراه‌ها و خیابان‌های شلوغ و بی رحم تهران، این اَبَر شهر می‌درخشد.

سه دهه می‌گذرد و حالا بیایید برای هزارمین بار مرور کنیم که برای آن دلاوران چه کردیم. در این سه دهه، برای نسل‌های بعد از آنها چه‌نشان دادیم؟ متولدان دهه‌های 60 و 70 و کودکان و نوجوانان امروز چه شناختی از آنها دارند؟ این دو نسل از حاج ابراهیم و حاج حسین و بابایی‌ها و چمران‌ها چه می‌داند؟ جز آذین‌بندی خیابان‌ها، جز برپایی نمایشگاه‌های کم‌اثر، جز چاپ کتاب‌های سفارشی، جز برگزاری نمایشگاه‌های عکس تکراری، جز این‌که هر روز نام قدیمی خیابانی را با نام آن عزیزان عوض کنیم، برای آنها چه کردیم؟ از جوانان این مملکت بپرسید آیا می‌توانند جز نام خیابان‌هایی که امروز مزین با نام شهداست، نام 10 شهید آن روزهای سراسر هول و ولا را به زبان بیاورند؟ از‌آنها بپرسید همت که بود، زین الدین چه کرد، باقری و باکری چرا تاریخی شدند، نمی‌دانند.

نمی‌دانند و این ندانستن برای کشوری که می‌خواهد فرهنگ مقاومتش را به جهان بشناساند، پسندیده نیست. جز آن قرارهای جوان‌های عاشقی که شب‌های جمعه تفریحشان این است که بروند قطعه شهدای بهشت زهرا و بر مزار آن شجاع دلان شمعی روشن کنند، چه پیوند و خط و ربطی بین این نسل از جوانان و آن شهدا ایجاد شده؟ متولیان فرهنگی ما در این 30 سال برای شناساندن رشادت‌های قهرمانانه شهدا، ایثارگران، آزادگان و مجروحان، جز مشتی برنامه تبلیغی که گاه کارکردی معکوس و ضدتبلیغی داشته است، چه کرده‌اند؟ جز مصادره و دعوا برای این‌که شهدا آن گونه‌اند که ما می‌گوییم، چه چیز به جا مانده است؟ اینها درد است، کسی از این یادداشت کوتاه دلخور نشود و به کسی برنخورد. باید درد را شناخت تا در پی درمانش رفت.

سجاد روشنی ‌- گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها