در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اما آیا او در این کار موفق خواهد بود؟ آیا انتخابات ریاست جمهوری روسیه به همان مسیری خواهد رفت که پوتین میخواهد و آیا مخالفان او چنان قدرت و انسجامی دارند که بتوانند با او رقابت کنند؟ آیا چنان که طی ماههای گذشته دیدیم دستهای توطئهگر خارجی فضای انتخاباتی روسیه را تهدید خواهد کرد؟ و... اینها پرسشهایی است که برای پاسخ به آنها سراغ دکتر حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل روسیه رفتهایم.
اگر به مقایسه وضعیت کنونی ولادیمیر پوتین با دوره قبلی نامزدی وی برای ریاست جمهوری بپردازیم چه تفاوتی را میتوان مشاهده کرد؟
در مجموع به نظر میرسد پوتین از چند سو موقعیت خود را دچار چالش جدی کرده است و در شرایط کنونی از میزان محبوبیت وی (حداقل در نزد افکار عمومی و طبق نظرسنجیها، وی قبلا بیش از 70 درصد محبوبیت داشت) بشدت کاسته شده است. اکنون در نظرسنجیها موقعیت وی حدود 30 تا 35 درصد است. دلیل این میزان از محبوبیت وی به مشکلات اقتصادی، نابسامانی و ناکارآمدی و عملکرد دولت در چهار سالی که پوتین نخستوزیر بود برمیگردد.
گذشته از این نیز اعلام این که پوتین بار دیگر نامزد ریاستجمهوری است و حداقل برای دو دوره شش ساله و تا سال 2024 پوتین و همکارانش همچنان در راس قدرت قرار خواهند داشت در کاهش محبوبیت وی موثر بوده است. علاوه بر این با توجه به مشکلات کنونی در روسیه امروزی و این که نخبگان و پتانسیلهایی در جامعه وجود دارد، اما به کار گرفته نمیشوند، نوعی دلزدگی را میان مردم روسیه به وجود آورده است.
در این راستا مردم روسیه دیدهاند دست به دست شدن قدرت در روسیه هم تزی ساختگی است و مدودف صرفا مانع قانونی برای تداوم ریاست جمهوری پوتین را برطرف کرده و همچنین دوره ریاست جمهوری را از چهار سال به شش سال افزایش داده است.
در مقابل همه این انتقادها، باید گفت پوتین با توجه به رویکرد سیاست خارجی خود، تاکید بر پیگیری خطمشی جداگانه از غرب و نشان دادن روسیه به عنوان روسیهای مستقل، حداقل بخشی از افکار عمومی روسیه را که میگفتند روسیه به قدرت درجه چندم تبدیل شده است، تا حد زیادی قانع کرده و در این شرایط فضای کنونی برای پوتین فضایی است که وی میتواند رای لازم را برای ریاست جمهوری بیاورد، اما میزان رای وی نیز خیلی مهم است یعنی این که رقبای وی تا چه حدی رای میآورند؟ ما شاهد صحنه جدیدی در 14 اسفند خواهیم بود.
مهمترین رقیبان پوتین در انتخابات ریاستجمهوری روسیه از سوی چه احزابی پشتیبانی میشوند؟
به صورت سنتی رقیب مهم ولادیمیر پوتین رهبر حزب حاکم «روسیه واحد»، گنادی زوگانف رهبر حزب کمونیست روسیه است. علاوه بر این در بین رقیبان پوتین، سرگئی میرونف، رهبر حزب «روسیه عادل»، ولادیمیر ژیرینفسکی، رهبر حزب لیبرال دموکرات روسیه و میخاییل پروخوروف، سومین میلیاردر روس، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری روسیه هستند که حدود دو میلیون امضای لازم را برای حضور در عرصه انتخاباتی به دست آوردهاند. آقای نمتسف، معاون نخستوزیر در دوره یلتسین رقیب دیگر وی به حساب میآید. آقای کاسیانف نخستوزیر سابق روسیه هم از رقبای دیگر رهبر حزب روسیه واحد است. البته به نظر میرسد با توجه به شواهد، همه رقبای پوتین شاید نتوانند حدود 20 درصد آرا را به دست آورند و حتی این پیشبینی وجود دارد که انتخابات به دور دوم کشیده نشود، اما این گزینه نیز وجود دارد که در صورت رای بیشتر مخالفان پوتین، انتخابات به دور دوم کشیده شود.
با توجه به افزایش جایگاه کمونیستها در روسیه تا چه حد ممکن است کمونیستها در برابر حرکت پوتین مانع ایجاد کنند؟
کمونیستها نسبت به دور قبلی شانس بیشتری در انتخابات ریاست جمهوری دارند چراکه هم مقدار نارضایتی در روسیه بیشتر شده و هم آقای زوگانف تلاش کرده است با مخاطب قرار دادن اقشار کمدرآمد روسیه و همچنین انتقادهای شدید از سیاستهای جاری تاحدی افکار عمومی را به سمت خود جذب کند، اما به هر حال نظرسنجیها نشان میدهد که در دور اول، پوتین آرای لازم را کسب خواهد کرد.
قبلا مخالفان دولت روسیه بدون توجه به هشدارهای مقامات این کشور اعلام کرده بودند تظاهرات گستردهای را در مسکو برگزار میکنند. غربگراها تا چه اندازه میتوانند بازی قدرت را در روسیه به هم بزنند؟
در انتخابات کنونی غربگراها (آقای نمتسف، کاسیانف و ریچکوف) متحد شدهاند و حزب «برای آزادی» را تشکیل دادهاند. آنها در تلاش هستند افکار عمومی را به سوی خود جذب کنند، ولی باید گفت غربگراها در روسیه زیر 5 درصد حامی و پشتیبان دارند و در مجموع این گرایش هنوز نتوانسته است موقعیت خود را تثبیت کند. این جریان تلاش میکند تا با رویکرد رسانهای (و این که حامی تفکرات غرب هستند ولی مجری سیاستهای آمریکایی نیستند) خود را مستقل از آمریکا نشان دهند. از سوی دیگر این جریان در خیابانها با به راه انداختن تظاهرات و برگزاری راهپیمایی و تجمعها تلاش کرده، قدرت سازماندهیاش را به رخ آمریکا و پوتین بکشد و دیدیم که متقابلا موافقان نیز در مقابل آنان واکنش نشان دادند.
به نظر میرسد آمریکاییها از غربگراها در روسیه حمایت میکنند، اما باید گفت هنوز زمان زیادی لازم است تا آنان به قدرت برسند. در مجموع، تمام قرائن و شواهد بیانگر آن است که این طیف، شانس زیادی در مقابل پوتین ندارند. گذشته از این در بین مخالفان پوتین نیز همه، غربگرا نیستند و بخشی از آنان ملیگرایانی هستند که به حزب میهنپرستان وابستهاند. کمونیستها هم در عین حال که مخالف پوتین هستند، مخالف غرب هم هستند.
در صورت پیروزی پوتین در انتخابات ریاست جمهوی روسیه او چه اصلاحاتی را مدنظر دارد؟
بهشتیپور: گر چه آمریکاییها از غربگراها در روسیه حمایت میکنند، اما باید گفت هنوز زمان زیادی لازم است تا آنان به قدرت برسند. در مجموع، تمام قرائن و شواهد بیانگر آن است که این طیف، شانس زیادی در مقابل پوتین ندارد
این امر موضوع قابل بحثی در روسیه کنونی است و حداقل در سخنرانیهای پوتین به آن پرداخته میشود. وی وعده داده که در دوره سوم ریاست جمهوری او ما شاهد پوتین جدیدی، درعرصه سیاست داخلی و خارجی باشیم. پوتین تلاش خواهد کرد سیاست مستقلتری نسبت به آمریکا داشته باشد تا بتواند منتقدان داخلی خود را در سیاست خارجی- که پوتین و مدودف را محکوم میکردند در برابر آمریکا امتیاز داده و هیچ امتیازی را نتوانستهاند کسب کنند- قانع کند و پاسخی به انتقادات آنها بدهد. یعنی در دو مسیر سیاست داخلی و خارجی ما شاهد تغییرات قابل توجهی خواهیم بود و وعده آن داده شده است، اما باید دید که این شعارها به عمل درخواهدآمد یا خیر.
از نظر اقتصادی در دوره آینده باید به چه ضرورتهایی پاسخ داده شود؟
روسیه، اکنون تبدیل به کشوری شده که دارای تنوع صادراتی نیست و مشخصا مواد خام اولیه این کشور اعم از نفت و گاز در کنار صادرات اسلحه و جنگافزار (دومین کشور صادرکننده جنگافزار بعد از آمریکا در جهان) است، اما این برای روسیه خوب نیست و نشاندهنده یک اقتصاد ناسالم است، چراکه در سالهای اخیر هم با وجود بالارفتن قیمت نفت و گاز در سطح جهان و افزایش قابلتوجه درآمد ملی روسها توزیع درآمد بین مردم به بدترین نحو ممکن انجام شده است، همچنان اختلاف طبقاتی بین مردم زیاد و شکاف درآمدی بین فقرا و اغنیا بیشتر شده است. در کنار این نیز قول پوتین در مورد برخورد با الیگارشی مالی روسیه که گفته است با آن مقابله میکند را باید دید در عمل چگونه خواهد بود.
هرچند قبلا پوتین با افرادی مانند خودورفسکی مقابله میکرد، اما اکنون روسیه وضعیت بدتری دارد. طبق آمار رسمی سال 2011 حدود 84 میلیارد دلار و سال 2010 هم حدود 30 میلیارد دلار سرمایه از روسیه خارج شده است. این ارقام در نوع خود قابل توجه بوده و نشاندهنده نوعی نگرانی نسبت به آینده در این کشور و بیثباتی اقتصادی آن است. آنچه مشخص است در صورت به قدرت رسیدن پوتین ، وی در این دوره به سمت انجام اصلاحات در اقتصاد روسیه حرکت خواهد کرد تا در درجه نخست، روسیه را از یک کشور صادرکننده مواد خام به کشوری صنعتی تبدیل کند، چراکه این کشور به طور بالقوه این شرایط را دارد و از سوی دیگر هم مشکلات اقتصادی روسیه را باید حل کند تا بتواند جلوی فرار سرمایهها را از این کشور بگیرد.
سرنوشت مدودف در آینده چه خواهد بود؟
پوتین قول داده که مدودف نخستوزیر شود و من فکر میکنم موضوع اصلاحات اقتصادی یکی از اولویتهای دولت مدودف خواهد بود و وی نیز مجبور است یکسری اصلاحات را در این کشور انجام دهد.
اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود رقیب اصلی پوتین چه کسی میتواند باشد؟
به احتمال زیاد در صورت کشیده شدن انتخابات به دور دوم، رقیب اصلی وی از حزب کمونیست یعنی آقای زوگانف خواهد بود. وی بیشترین شانس را در این زمینه دارد، اما باید گفت این احتمال اکنون ضعیف است. زوگانف در دهه 90 در رقابت با یلتسین به دور دوم رفت و از یلتسین شکست خورد، اما اکنون در نظرسنجیها چنین چیزی امکان ندارد.
جایگاه حزب روسیه واحد در آینده چگونه خواهد بود؟
در گذشته هم در دوران شوروی سابق، شخص دبیرکل حزب کمونیست (مانند گورباچف برژنف و استالین) نقش اصلی را در کشور داشت. در روسیه تزاری هم تزار نقش واقعی و اصلی را داشت. حزب کنونی روسیه واحد (که حزب حاکم است) در مجلس و انتخابات دوما موقعیت خود را تثبیت کرده است. در این صورت هرچند رهبر حزب، رئیسجمهور میشود، اما انتخاب پوتین تاثیر قابل توجهی روی این حزب نخواهد گذاشت، چرا که در نظام روسیه بیش از آن که نظام حزبی حاکم باشد افراد تعیینکننده هستند. یعنی این شخص پوتین است که تاثیرگذار عمده است نه حزب. نظام حزبی کمتر میتواند نقشآفرینی کند.
با توجه به اعتراضهای چند ماه اخیر مخالفان در روسیه تا چه حد احتمال دارد بعد از انتخابات شاهد اینگونه تحولات و اعتراضها در روسیه باشیم؟
واقعیت این است که سیستم انتخاباتی در روسیه به گونهای است که میتوان به آن اعتراض داشت، اما نمیتوان نسبت به آن از پدیده تقلب بزرگ (آنگونه که مخالفان از آن یاد میکنند) حرف زد.
در انتخابات پارلمانی ماه گذشته نیز کسانی که میگفتند تقلب شده است سه موضوع را نادیده میگرفتند؛ نخست اینکه نتایج انتخابات تقریبا مشابه آن چیزی بود که در نظرسنجیها مطرح شده بود، دوم آن که اختلاف بین نفر اول و دوم یعنی حزب کمونیست در پارلمان سه برابر بود و اساسا چنین تقلب وسیعی امکانپذیر نیست و سوم آن که افراد ثبتنامکننده کارت حوزههای رای را داشته و نوعی کنترل دقیق بر رایگیری وجود داشت لذا نمیتوان موضوع تقلب را به عنوان سوژهای مناسب برای انتخابات روسیه مطرح کرد. با این همه حالا گفته میشود پوتین بودجهای هنگفت را صرف کرده تا 97 هزار حوزه رایگیری را سازماندهی کند و در واقع دوربینهایی هم قرار است کار گذاشته شود تا مردم، حوزههای رایگیری را به طور مستقیم شاهد باشند و بهانهجوییها در این موضوع مطرح نشود. به هر حال اگر تظاهرات اعتراضآمیزی بعد از نتایج انتخابات ریاست جمهوری برگزارشود از این راه مخالفان به جایی نخواهند رسید و این شیوه در روسیه جواب نمیدهد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد