در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گرچه نوستالژی رادیو در حافظه تاریخی مردم باقی ماند و همچنان نیز یک موقعیت تاریخمندی دارد. تولد تلویزیون و تولید برنامههای گوناگون آن در ابتدا، گرچه رادیو را با بحران مخاطب روبهرو کرد و باعث ریزش طیف زیادی از شنوندگان و تبدیل آن به بینندگان شد، اما بنابر یافتههای علم ارتباطات در نهایت و در گذر زمان، هیچ رسانهای نتوانست جای رسانه دیگر را بگیرد یا به مرگ آن منتهی شود.
امروزه شاهدیم که با گسترش انواع شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و دیگر وسایل ارتباط جمعی، رادیو نیز طرفداران زیادی دارد و همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. این جعبه صدا البته در میان برخی از طبقات اجتماعی و گروههای سنی و برخی از مشاغل و موقعیتهای زندگی، گستردگی بیشتری دارد.
مثلا زنان خانهدار، دانشجویان در خوابگاه و رانندگان تاکسی و اتوبوس، از این رسانه استفاده بیشتری میکنند یا در گروههای سنی بالاتر که هم حوصله شلوغی تلویزیون را ندارند و هم نسبت به رادیو حس نوستالژی و انس دیرینه دارند، رادیو جایگاه ارزشمندتری دارد. بسیاری از مخاطبان رادیو مثلا از برنامه راه شب یا شب بخیر کوچولو یا قدیمیترها از برنامه گلها، خاطرات زیادی دارند و اساسا رادیو نسبت به مدیومهای دیگر از حس آرامش و سکون دل انگیزتری برخوردار است که برعکس هیاهوی تلویزیون فضای آرام و فرحبخشی برای مخاطبش ایجاد میکند اما این تنها امتیاز رادیو نسبت به تلویزیون نیست.
ویژگیها و به اصطلاح جامعه شناسان، کار ویژههای رادیو را میتوان در چند مورد برشمرد. یکی این که رادیو بسیار راحت در دسترس است و علاوه بر وسایل نقلیه از طریق رادیوهای همراه در خیابان و پارک نیز میتوان از آن استفاده کرد. دوم این که نیاز به نگاه کردن ندارد یعنی مخاطب میتواند در عین این که به فعالیت دیگری مشغول است، از برنامههای آن استفاده کند. چه بسا زنان خانهداری که در عین آشپزی و رسیدگی به امور منزل به رادیو نیز گوش میکنند. سوم زنده بودن برنامههای رادیویی است.
اکثر تولیدات رادیویی به شکل زنده پخش میشوند و این ویژگی بر تازگی و هیجان آن میافزاید. رادیو نسبت به رسانههای دیگر سرعت بیشتری در اشاعه اخبار دارد و بخشهای متعدد خبری در آن، کارایی خوبی در اطلاعرسانی دارد.
بهطور کلی رادیو در گذشته دو کارکرد ویژه داشت یکی بخش موسیقی و دیگری اخبار که نسبت به تلویزیون بیشتر بود. اما امروزه رادیو نیز مثل تلویزیون به شکل تخصصیتری گسترش یافته که مخاطبان خاص خود را دارد.
رادیو قرآن، رادیو سلامت، رادیو گفتگو، رادیو پیام، رادیو فرهنگ، رادیو تجارت و ... هرکدام با تولید برنامههای خود به نیازهای مختلف مخاطبان، پاسخ میدهند. در واقع باتخصصی شدن رادیو، این وسیله ارتباطی دیگر جنبه سرگرمی صرف را ندارد و به اطلاعرسانی، آموزش و فرهنگسازی هم میپردازد.
در عصر ارتباطات و اطلاعات که جامعه شبکهای بر ساختار اجتماعی و مناسبات انسانی ما حاکم شده است بدون رسانه نمیتوان زیست و جهان تعطیل میشود و گویی رادیو، صدای این جهان رسانهای است. رادیو نسبت به تلویزیون از یک کارکرد روانشناختی هم برخوردار است. فقدان تصویر در رادیو به تولید تصور در ذهن مخاطب میانجامد و او با خیالپردازی به واسطه صدا و بهرهگیری از قدرت تخیل به تصویرسازی از آنچه میشنوند میپردازد و این موجب نوعی تعامل درونیتر با رادیو در مقایسه با تلویزیون میشود.
بههمیندلیلاستکهمتخصصان ارتباطات؛ رادیو را رسانهای گرم میدانند به این معنی که مخاطب در برابر آن منفعل نیست و با خیالپردازی، ارتباطی فعال با آن دارد. این قوه تخیل بویژه در برخی برنامهها مثل پخش زنده مسابقه های ورزشی هیجان و شور زیادی به برنامه میدهد و بر جاذبه آن میافزاید یا مثلا در موقع انتخابات و اعلام آرای نامزدها، رادیو به دلیل سرعت در خبررسانی، جذابتر از رسانههای دیگر است.
یکی دیگر از قابلیتهای رادیو که نسبت فرهنگی و تاریخی با مخاطبان ایرانی هم دارد قصهگویی و داستانپردازی است. پیش از گسترش رادیو و تلویزیون قصهگویی مادربزرگها و خاطرهگویی پدربزرگها، ابزار سرگرمی مردم بود.
اگر چه تلویزیون با ساخت و تولید فیلم و سریال به تصورسازی و پویایی قصهها کمک کرده است، اما مردم ما علاقه دیرینه به شنیدن قصه دارند. بیشتر مخاطبان رادیو به برنامه قصه ظهر جمعه علاقه زیادی داشتند و اساسا قصههای رادیو یکی از پرطرفدارترین ژانرهای رادیویی است که سنخیت فرهنگی بالایی با مخاطبان ایرانی دارد.
روانشناسی اجتماعی جامعه ایران نشان میدهد فرهنگ ملت ما بیشتر شنیداری است و ایرانیان علاقه زیادی به شنیدن و گوش دادن سخنرانی و نقل قولها دارند. لذا رادیو بر این مبنا میتواند بیشتر مورد توجه قرار گرفته و در هیاهو و جذابیتهای بصری تلویزیون گم نشود.
وقتی رسانهای با آداب و رسوم و فرهنگ ملی و مذهبی مخاطبان میآمیزد از ماندگاری بیشتری برخوردار خواهد شد. قدیمترها دعای سحر و ربنای رادیو، صفای بیشتری به سفرههای افطار ما میبخشید و زمزمههای دعای سحر در کنار سفره سحری با رادیو امکانپذیر میشد که امروز با برنامههای تلویزیونی سحرگاهی، تجربهپذیر نیست. به جرات میتوان گفت انسان معاصر تحت هجوم تصاویر قرار گرفته است.
صدای حقیقی در هیاهوی صوتی دنیای دیجیتال گم شده است و به گوش نمیرسد. در حالی که در گفتار و عنوانبندی همیشه صدا مقدم بر تصویر بوده است، میگفتند رادیو و تلویزیون و میگویند صداوسیما، اما در ماورای این دو پدیده گاهی صدایی به گوش نمیرسد و همه مجذوب و مبهوت تصویرند! هرچند نگارنده معتقد است باید مخاطبسنجی کرد تا هم طیف و تعداد مخاطبان رادیو با تلویزیون را سنجید و هم به علل گرایش هر دو گروه به رسانه مورد علاقه خود پی برد و هم برای مخاطبسازی و افزایش شنوندگان رادیو مبتنی بر دادههای آماری برنامهریزی کرد. رسانه ملی تنها تلویزیون نیست. رادیو را نباید فراموش کرد و تنها صداست که ماندنی است!
سیدرضا صائمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت و درمان در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی جامجم با هاشم بیگزاده و مجید یحیایی، مجریان برنامه «صبحانه ایرانی »شبکه دو