آمریکای لاتین منطقه‌ای است در نیمکره غربی؛ شامل 3 منطقه آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی و کشورهای کوچک حوزه دریای کارائیب. زبان ساکنان همه کشورهای این منطقه بجز برزیل که به پرتغالی تکلم می‌کنند، اسپانیولی است، باتوجه به این که این دو زبان، در زمره زبان‌های لاتین قرار دارد، از این رو، این منطقه را آمریکای لاتین نام نهاده‌اند.
کد خبر: ۲۰۰۸۴۰

در قرن نوزدهم اکثر کشورهای این منطقه جزو نخستین مستعمراتی بودند که استقلال سیاسی خود را از کشورهای استعمارگر به دست آوردند. اما با توجه به عقب ماندگی اقتصادی و نوع روابطی که میان این منطقه و قدرت‌های بزرگ پدیدار شده و استمرار یافته بود، این کشورها در چرخه وابستگی افتادند و با رکودها و بحران‌های اقتصادی متناوبی دست و پنجه نرم کرده‌اند؛ به نحوی که کشورهای این منطقه جزء مقروض‌ترین کشورهای جهان به شمار می‌روند.

کشورهای آمریکای لاتین از لحاظ وسعت، جمعیت، منابع، رشد اقتصادی و ثبات سیاسی و حتی شیوه حکمرانی و سیاست‌های داخلی و خارجی در سطوح بسیار متفاوت قرار دارند و دارای رویکردهای بسیار گوناگون و حتی متضادی هستند، از این رو هر چند آمریکای لاتین از نظر جغرافیایی حوزه یکپارچه‌ای است، اما کشورهای دیگر مناطق با توجه به علایق و اهداف ملی خود و تنوع کشورهای این منطقه با برخی از آنها روابط نزدیکی برقرار می‌سازند، حال آن که با برخی دیگر مناسبات حسنه‌ای ندارند.

سیاست خارجی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این میان در طول یک دهه گذشته بویژه با روی کارآمدن دولت‌های ضد امپریالیست در این منطقه، جمهوری اسلامی ایران تحرکات دیپلماتیک‌ خود را در قبال آمریکای لاتین شدت بخشیده و در این راه در روابط خود با کشورهای این منطقه به صورت گزینشی و در حد تعداد معدودی از این کشورها از جمله ونزوئلا، کوبا، بولیوی و نیکاراگوئه مناسبات صمیمانه و تنگاتنگی برقرار کرده است.

مناسبات ایران و آمریکای لاتین از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد توجه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این میان یک عامل مهم، زمینه روانی مناسبات را هموار ساخت.

انقلاب اسلامی در ایران با وقوع انقلاب‌های سوسیالیستی در‌ آمریکای لاتین که صبغه ضدآمریکایی هم داشتند  همزمان شد، در این میان، نمونه نیکاراگوئه را می‌توان ذکر کرد؛ چرا که وقوع انقلاب در هر دو کشور تقریبا مقارن با هم بود و به عبارتی همان گونه که اورتگا رئیس جمهور نیکاراگوئه نیز در دیدار خود از ایران بیان کرد، این دو انقلاب را می‌توان انقلاب‌های دوقلو نامید. از طرفی هم اقدامات خصمانه ایالات متحده علیه نظام سیاسی  انقلابی هر دو کشور عموما به صورت مشابه و در برخی مواقع نیز به موازات یکدیگر انجام می‌گرفت. در این میان می‌توان به قضیه ایران  کنترا اشاره کرد: روی آوردن آمریکا به فروش پنهانی تسلیحات به ایران به خاطر تداوم جنگ فرسایشی ایران و عراق بود. سود حاصل از فروش تسلیحات نیز به شورشیان کنترا که علیه حکومت انقلابی نیکاراگوئه می‌جنگیدند، ارسال می‌شد.

اما در دهه اخیر، توجه دستگاه دیپلماسی ایران به آمریکای لاتین بویژه با روی کار آمدن هوگوچاوز در ونزوئلا بیشتر شده است. هر چند ونزوئلا مدخل دیپلماسی ایران برای ورود به آمریکای‌لاتین بوده است؛اما با گشودن باب جدید و بدیعی از روابط با 2 کشور بولیوی و نیکاراگوئه، استراتژی نگاه به آمریکای لاتین ایران شکل مدون‌تر و منسجم‌تری به خود گرفت و گستره روابط از یک کشور به 3 کشور افزایش یافت.

خوشبختانه 2 کشور بولیوی و نیکاراگوئه نیز از تمایل ایران به برقراری مناسبات حسنه استقبال کردند و دکتر احمدی‌نژاد مورد استقبال گرم دانیل اورتگا و مورالس در پایتخت‌های این دو کشور قرار گرفت؛ احمدی‌نژاد در سفر به بولیوی موافقت‌نامه‌هایی در زمینه نفت و گاز و در سفر به نیکاراگوئه موافقت‌نامه‌هایی در زمینه ساخت پالایشگاه، ساخت نیروگاه برق و احداث بنادر و کمک به صنعت کشتیرانی این کشور به امضا رساند، اورتگا نیز چندی پیش و مورالس اخیرا از ایران دیدار کردند و در جریان سفر توافقات قابل ملاحظه‌ای با طرف‌های ایرانی به امضا رساندند.

در راستای همین ماهیت روابط که پیشتر ذکر شد، طرفین روابط یعنی ایران از یک سو و 3 کشور آمریکای لاتین از سوی دیگر، اهداف دوگانه‌ای را دنبال می‌کنند، اما باید توجه داشت سرنوشت اهداف طرفین، تنها یک چیز است؛ بهره‌مندی از موقعیت طرف مقابل برای پیشبرد استراتژی کلان آنها در سیاست خارجی.

3 کشور آمریکای لاتین می‌کوشند با برقراری مناسبات حسنه با ایران، شریک اقتصادی و سیاسی مطمئنی را برای خود مهیا سازند. این سه کشور در میان همتایان منطقه‌ای خود «غیر از کوبا» کشوری را نمی‌یابند که در مخالفت با سیاست‌های سلطه‌گرانه ایالت متحده، به عنوان یک دوست همراه آنها باشد؛ از این رو توجه خود را به کشورهای ماورای اقیانوس اطلس و از جمله و مهم‌تر از همه ایران معطوف ساخته‌اند و از این طریق تلاش  می‌کنند دوستان خود را افزایش دهند، در سخنرانی‌ها و اعلام مواضع رهبران این 3 کشور ، بیش از همه، امپریالیسم‌ستیزی، عدالتخواهی، استکبارستیزی و استقلال‌طلبی از سیاست‌های آمریکا تکرار می‌شود و اینها همان موضوعاتی است که ایران نیز بر آنها تاکید می‌ورزد.

اما هدف ایران نیز برهمین اساس، استفاده از این کشورها برای فشار آوردن به ایالات متحده است.

به طور کلی سیاست نگاه به آمریکای‌لاتین دامنه جغرافیایی تضاد ایران و آمریکا را افزایش داده و میزان خصومت آمریکا با ایران را تشدید کرده است.هر چند توجه دیپلماسی ایران به آمریکای‌لاتین در دهه اخیر توانسته است فشارهایی را بر دشمن دیرینه یعنی ایالات متحده وارد  کند، اما نباید مناسبات خود را در این کشورها بر محور شخص قرار دهد. به طوری که دیدارهای مقامات ایرانی با مقامات این سه کشور به سران کشورها محدود نشود و حتی در موافقت‌نامه‌های کلان اقتصادی نیز وزرای طرف‌های مذاکره‌کننده حضور داشته باشند و نقش مجالس قانونگذاری و گفتگوهای پارلمانی مورد تاکید قرار گیرد و رفت و آمدهای پارلمانی و گروه‌های دوستی پارلمانی تقویت شود.

*نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها