ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، اعلام کرده که در صورت عدم دستیابی به توافق هستهای، این سه کشور با هماهنگی آمریکا مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد تا تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بازگردد. این تهدید که از سوی مایک والتز، نماینده پیشنهادی آمریکا در سازمان ملل نیز تأیید شده بهعنوان ابزاری برای فشار بر ایران تلقی میشود، در حالی که ایران آن را اقدامی خصمانه و فاقد مشروعیت حقوقی میداند. این اقدام تروئیکای غربی که پس از حملات غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران در خرداد ۱۴۰۴مطرح شده، نهتنها نقض تعهدات برجامی اروپا را برجسته میکند، بلکه بهانهای برای تشدید تقابل میان هژمونی غرب وگفتمان چندقطبیگرایی جهانی است. در مقابل، سازمانهای بریکس و شانگهای، به رهبری چین و روسیه، با محکومیت این تهدیدات و حمایت از حق مشروع ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، به دفاع از حاکمیت ملی ایران برخاستهاند و طرف غربی ناقض قوانین بینالمللی معرفی میکنند.
زمینه مناقشه هستهای ایران و تهدید مکانیسم ماشه
برنامه هستهای ایران که از دههها پیش تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بهصورت صلحآمیز دنبال شده، همواره مورد سوءظن غرب بوده است. توافق هستهای ۲۰۱۵(برجام)تلاشی برای حل این مناقشه بود،اما خروج یکجانبه آمریکا در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای حداکثری، در نهایت این توافق را به فروپاشی کامل کشاند. حملات نظامی اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران در۲۳خرداد۱۴۰۴ که نقض آشکار منشور سازمان ملل تلقی میشود، وضعیت را وخیمتر کرده است. تروئیکای اروپایی به جای محکومیت این حملات،با تعیین ضربالاجل مرداد ۱۴۰۴ برای توافق هستهای، تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه کردهاند. این مکانیسم، مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، امکان بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل بدون حق وتو را فراهم میکند. سید عباس عراقچی، وزیرامور خارجه ایران در گفتوگو با لوموند فرانسه، این تهدید را مانعی برای دیپلماسی خوانده و تأکید کرده که فعالسازی مکانیسم ماشه به معنای پایان نقش اروپا در پرونده هستهای ایران خواهد بود. او همچنین خواستار محکومیت حملات غیرقانونی به تأسیسات ایران توسط اروپا شد که فرانسه تاکنون از آن خودداری کرده است. کارشناسان و رسانههای داخلی این رویکرد اروپا رامصداق«وقاحت سیاسی» و استاندارد دوگانه توصیف کردهاند، چرا که اروپا حملات به تأسیسات هستهای ایران را نادیده گرفته،اما اقدامات قانونی ایران را «نقض برجام» میخواند.
هژمونی در برابر دیپلماسی
تهدید تروئیکای اروپایی به فعالسازی مکانیسم ماشه که با هماهنگی مارکو روبیو، مقام آمریکایی، تقویت شده، نشاندهنده تلاش غرب برای حفظ هژمونی جهانی است. اروپا که خود در اجرای تعهدات برجامی مانند رفع تحریمها و همکاریهای اقتصادی با ایران ناکام مانده، اکنون ایران را به نقض تعهدات متهم میکند. این در حالی است که گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ مدرکی مبنی بر انحراف برنامه هستهای ایران به سمت اهداف نظامی ارائه نکرده است. این رویکرد اروپا نهتنها فاقد مشروعیت حقوقی است، بلکه نشاندهنده تبعیت محض از سیاستهای واشنگتن است. به گفته تحلیلگران، اروپا با نادیده گرفتن حملات غیرقانونی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای کشورمان، به «پادوی آمریکا» تبدیل شده و اعتبار دیپلماتیک خود را از دست داده است. فعالسازی مکانیسم ماشه پس از این حملات، مشروعیت سیاسی و حقوقی خود را از دست داده و صرفا به ابزاری برای تحت فشار قراردادن ایران بدل شده است.
حمایت بریکس و شانگهای از حق مشروع ایران
در مقابل رویکرد خصمانه غرب، سازمانهای بریکس و همکاری شانگهای به حمایت از ایران برخاستهاند. درهفدهمین اجلاس سران بریکس در ریودوژانیرو (۱۵تیر)، حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران محکوم شد و این اقدامات نقض حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل توصیف شدند.
وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در اظهاراتی بر حمایت از ایران در برابر زورگویی و یکجانبهگرایی تأکید کرد و خواستار حلوفصل دیپلماتیک مناقشه شد. او نقش مثبت ایران در اجلاس بریکس را ستود با این حال، موضع چین در محکومیت تحریمهای یکجانبه و حمایت از چندقطبیگرایی، همسو با منافع ایران است.از سوی دیگر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با تأکید بر اینکه آژانس هیچ مدرکی دال بر اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران ارائه نکرده، از حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای دفاع کرد.
همچنین سازمان همکاری شانگهای از ایران در برابر تجاوزات آمریکا و رژیم صهیونیستی حمایت کرده و بر حق ایران برای غنیسازی صلحآمیز تحت نظارت آژانس تأکید کرده است. این حمایتها نشاندهنده شکلگیری جبههای از کشورهای غیرمتعهد در برابر هژمونی غرب است که ایران را در مرکز این گفتمان چندقطبی قرار داده است.
پیامدهای فعالسازی مکانیسم ماشه
موضوع حق غنیسازی ایران به صحنهای برای تقابل هژمونی غرب و گفتمان جهان چندقطبی تبدیل شده است. ایران بارها تاکید کردهاند که در صورت اعمال تحریمهای جدید یا بازگشت تحریمهای سازمان ملل به دلیل فعالسازی مکانیسم ماشه، ممکن است ازمعاهده انپیتی خارج شوند یا تصمیمات سختتری بگیرند. از منظر سیاسی، فعالسازی مکانیسم ماشه اعتبار دیپلماتیک اروپا را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. در مقابل، حمایت بریکس و شانگهای از ایران، اگرچه هنوز به یک جبهه عملیاتی منسجم تبدیل نشده، پتانسیل ایجاد توازن در برابر غرب را در آینده نه چندان دور دارد.
تلاش سیاسی غرب
تهدید تروئیکای غربی به فعالسازی مکانیسم ماشه، تلاشی برای فشار سیاسی و اقتصادی به ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقهای مخالف با نظام بینالملل مسلط یا همان هژمونی آمریکاست از این منظر تقابل با ایران به نوعی در راستای حفظ هژمونی غرب در برابر گفتمان جهان چندقطبی محسوب میشود.این تهدید تروئیکای اروپایی که حمایت ایالاتمتحده را نیز به همراه دارد، پس از حملات غیرقانونی به تأسیسات هستهای ایران مطرح شده و این موضوع مکانیسم ماشه را فاقد مشروعیت حقوقی و سیاسی خواهد کرد و استانداردهای دوگانه اروپا را آشکار میکند. در مقابل، حمایت سازمانهای بریکس و شانگهای به خصوص حمایتهای وزرای خارجه چین و روسیه از حق مشروع ایران برای غنیسازی صلحآمیز، نشاندهنده تقویت جبههای جهانی در برابر یکجانبهگرایی غرب است. برای ایران، تقویت دیپلماسی در چارچوب بریکس و شانگهای، گسترش همکاری با چین و روسیه، و تا حد امکان تأکید بر حقوق خود تحت معاهده انپیتی، میتواند به کاهش فشارهای غرب کمک کند. ایران همچنین میتواندبااستفاده از اهرمهای ژئوپلیتیکی مانند تنگه هرمز، پاسخهای قاطعی به تهدیدات غرب بدهد. درنهایت، این مناقشه ضرورت بازنگری در نظم جهانی را نشان میدهد، جایی که کشورهای مستقل میتوانند با اتحاد، هژمونی غرب را به چالش کشیده و جهانی عادلانهتر را رقم بزنند.