گزارش پشت صحنه سریال تلویزیونی «حامی» شبکه تهران

خوشبختانه ورود ما به بیمارستان همزمان با ورود دستیارکارگردان این سریال است . از او سراغ آقای زرین پور، کارگردان سریال پنجره را می گیریم ، بعدا فهمیدیم که این نام قبلی سریال بوده است . او ما را به نزد کارگردان می برد. آقای زرین پور با رویی گشاده ما را می پذیرد، ولی چند لحظه ای وقت می خواهد تا فیلمبرداری یک پلان به پایان برسد. در یکی از اتاقها همه عوامل پشت صحنه جمعند و دختری به نام نرگس روی تخت با رنگ و رویی پریده خوابیده و خانمی بالای سرش نشسته است . کارگردان پشت مانیتور قرار دارد و اوضاع را به کمک منشی صحنه اش بررسی می کند. راهرو پر است از آدمهای متفاوت ، اعم از بیمار و زخمی و پرستار و پزشک . براستی اگر کسی نمی دانست اینجا دارند تصویربرداری می کنند، شاید باورش می شد که اینها واقعا بستری و بیمار هستند. با پایان تصویربرداری این پلان ، فرصتی دست می دهد تا با زرین پور به گفتگو بنشینیم . او در خصوص محتوای داستان و اطلاعات مرتبط با سریال «حامی » می گوید: در واقع این سریال در 18قسمت 45دقیقه ای تولید می شود و گروه فیلم و سریال شبکه پنجم سیما با مشارکت کمیته امداد امام خمینی ، تهیه کنندگی سریال را به عهده دارند. قصه «حامی » داستان زندگی دختر جوانی به نام نرگس است که در ابتدای داستان با جوانی به نام شهاب ازدواج کرده و زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. نرگس (ستاره اسکندری ) علاقه زیادی به نویسندگی دارد، این در حالی است که همسر وی مهندس ساختمان است . این زندگی مشترک از همان آغاز با مشکلات و معضلات بسیاری رو به رو می شود ؛ به نحوی که حتی نرگس را برای ادامه زندگی دچار تردید می کند، ولی با کمک دکتر حامدی (اردلان شجاع کاوه ) پزشک بیمارستان و مساعدت های خیرخواهانه پدر دکتر حامدی (سعید نیک پور) او کم کم به ادامه زندگی امیدوار می شود و... یکی از بازیگران در لباس پزشک توجهمان را جلب می کند، اردلان شجاع کاوه ، در حالی که روپوش سفید پزشکان را به تن دارد، مشغول قدم زدن در راهرو است . جلو می رویم و خود را معرفی می کنیم و او با رویی بازتوضیحاتی درباره خود و کارش می دهد: 40سال دارم . سینما را از سال 63به طور جدی با فیلم بایکوت در نقش علی دوستان آغاز کردم و پس از 10سال کار در سینما، در سریال های هشت بهشت ، همسفر و... کار کردم و در حدود 31کار حرفه ای تلویزیونی و سینمایی دارم . فیلمهای سینمایی ای که بازی کردم ، گذرگاه ، هراس ، 53نفر و... بوده است . در این سریال ، نقش دکتر حامدی ، پزشک جراح قلب را دارم که سرپرستی تیم جراحی شهاب (شوهر نرگس ) را به عهده دارد.در همین حین ستاره اسکندری و شهرام پور اسد سر می رسند و ابتدا اسکندری درباره نقش خود در این سریال می گوید : نرگس دختری است با یک رشته ویژگی های خاص خود. وقتی فیلمنامه را خواندم ، از این نقش خیلی خوشم آمد و راحت توانستم با آن ارتباط برقرار کنم . نرگس دختری بود که تازه ازدواج کرده و زندگی او دستخوش حوادث امروز می شود که باید با آن دست و پنجه نرم کند. ویژگی های بخصوص شخصیتی او که عبارتند از صبوربودن و فداکاری و همچنین خصوصیات اخلاقی اش به او کمک می کند تا از زیر بار حوادث امروز به سلامت عبور کند و حکایت ظفر پس از صبر، در این کاراکتر مصداق عینی دارد. از شهرام پوراسد می پرسیم : آیا از نقش خود در این سریال راضی هستید؛ او می خندد و می گوید: از نقش خودم راضی هستم ، ولی از این سر و وضع (لباسش و به باند سرش اشاره می کند) خیر. پوراسد درباره فعالیت های حال و گذشته اش می گوید: دانش آموخته رشته تئاتر هستم و سینما را به طور جدی از سال 71شروع کردم و در کنار آن در سریال های گمشده (مسعود نوابی )، عروس آزادی (رحیم رحیمی پور)، صدایم کن (مسعود نوابی )، شهرت (ایرج قادری ) و... نقشهای متفاوتی داشته ام . در این سریال ، نقش شهاب را دارم ؛ جوانی که به جوانهای امروزی خیلی شبیه است . با شروع فیلم ، ازدواج نرگس و شهاب اتفاق می افتد؛ ولی در بدو کار، زندگی آنها دستخوش حوادثی می شود. شهاب آدم احساساتی ولی منطقی است . او در شرایطی زندگی را شروع می کند که به نظرش همه چیز بسیار ایده آل می رسد و در اوج احساس خوشبختی ، به مصیبت دچار می شود و اتفاقاتی که می افتد، زندگی آنها را به کل تغییر می دهد. از بازیگران دیگر این سریال ، فخری خوروش است که شخصیت کلیدی رفعت الملوک را دارد. فردوس کاویانی در نقش صاحبخانه نرگس و سعید نیکپور، پدر دکتر است و نقش حامی را دارد. وی نماینده کمیته امداد امام خمینی است و شخصیت عاطفی و زیبای او در طول سریال پررنگتر می شود. سیامک قدکچیان ، فرزند کامران قدکچیان و نوه احمدقدکچیان که در این سریال نقش پسردایی نرگس را دارد و دلباخته نرگس ، عاشق دختر عمه اش است . او به اجبار به سفری می رود و هنگام برگشت متوجه می شود که نرگس ازدواج کرده است . او از سر حسادت دست به کارهایی می زند که خانواده را به هم می ریزد. قدکچیان نیز دانش آموخته رشته تئاتر است . فرصتی دست می دهد تا به محوطه بیمارستان بیاییم فیلمبردارسریال ، ناصر محمود کلایه در حال بررسی وضعیت ماشین است و چشم از دوربین برنمی دارد. دستیار کارگردان (اکبر منصور فلاح ) فریاد می زند: آماده برای تصویربرداری ! صحنه دوباره تکرار می شود. پرستار ته حیاط نزدیک پله ها ایستاده . ماشین پاترول دنده عقب می رود و با اشاره دستیار کارگردان حرکت می کند و این صحنه در برداشت سوم مورد قبول کارگردان واقع می شود. در حالی که کارگردان مشغول دادن توضیحاتی به بازیگران درباره این سکانس است ، عوامل خود را برای تصویربرداری از زوایای مختلف این صحنه آماده می کنند. در میان تصویربرداری هر پلان ، چیزی که خنده دار و جالب بود، صدای آژیر پرایدی بود که در کناری پارک شده بود و گاهی با حرکت پاترول و ترمز آن ، دزدگیرش به صدا در می آمد و صدای اضافی تولید می کرد و کار تصویربرداری را به تعویق می انداخت . به هر حال ، پس از 4ساعت که شاهد و ناظر فعالیت عوامل سازنده سریال «حامی » بودیم ، کار هنوز ادامه دارد. امید که این سریال در حین پخش ، بتواند با بینندگان تلویزیون ارتباط صمیمانه ای برقرار کند.