دروغ‌های دسته‌جمعی دو خانواده در «اشتراکی»

این روزها نمایش «اشتراکی» به‌کارگردانی مرتضی شاه‌کرم تا ۲۴اسفند در تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد سمندریان روی صحنه می‌رود. موضوع نمایش اشتراکی جزو دغدغه‌های امروز مردم در شهرهای بزرگ شده است. این نمایش قصه دو‌خانواده را روایت می‌کند که به دلیل شرایط بد اقتصادی مجبور می‌شوند در یک واحد مسکونی به‌طور اشتراکی زندگی کنند.
این روزها نمایش «اشتراکی» به‌کارگردانی مرتضی شاه‌کرم تا ۲۴اسفند در تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد سمندریان روی صحنه می‌رود. موضوع نمایش اشتراکی جزو دغدغه‌های امروز مردم در شهرهای بزرگ شده است. این نمایش قصه دو‌خانواده را روایت می‌کند که به دلیل شرایط بد اقتصادی مجبور می‌شوند در یک واحد مسکونی به‌طور اشتراکی زندگی کنند.
کد خبر: ۱۴۹۵۸۶۵
نویسنده نسرین بختیاری - گروه فرهنگ و هنر
 
آنها این قضیه را از همه پنهان نگه داشتند تا آبروی‌شان حفظ شود و برای یکی از این خانواده‌ها مهمانی می‌آید و قرار می‌شود به آنها خبری بدهد و سریع برود. هر دو خانواده‌ دچار اضطراب می‌شوند که چکار باید انجام دهند و در این فرآیند اتفاقاتی رقم می‌خورد که جذاب است. این نمایش با دیدگاه انتقادی به مسائل اقتصادی، روابط خانواده و ارتباط نسل‌ها با یکدیگر و فضای مجازی می‌پردازد. از این رو، اجرای این نمایش بهانه‌ای برای گفت‌وگو با کارگردان آن یعنی مرتضی شاه‌کرم می‌شود که در ادامه از نظر می‌گذرانید. 

نوعی مینی‌مالیسم و گزیده‌گویی در اجرای شما دیده می‌شود که از زیاده‌گویی پرهیز می‌کند و همراستا با جهان نمایش است. این از کجا نشات می‌گیرد؟
این مینی‌مالیسم دراکثر کارهایی که درسال‌های اخیر انجام داده‌ام،ریشه دوانده است.به‌عنوان مثال، کار قبلی‌ام درموردشهید برونسی در همین فضا بود‌؛ همچنین «سانتی‌متر» نیز درهمین فضا روایت می‌شد.معتقدم همه ما انسان‌ها محدودیت را در زندگی، رفت‌وآمد و اجتماع پذیرفته‌ایم و تبدیل به آدم‌های آهنی و مکانیکی شده‌ایم که در خانه‌های ۴۰ متری زندگی می‌کنیم. در گذشته یک خانواده هفت‌نفره در خانه‌های ۴۰۰ متری، زندگی می‌کردند اما الان در واحدهای ۴۰ متری. ما محدودیت را پذیرفته‌ایم و این باعث شده که نگاهم به سمت مینیمالیسم برود. از سوی دیگر معمولا دوست ندارم سراغ دکورهای سوررئال بروم، چون هزینه‌های طراحی دکور این روزها بسیار زیاد شده است. واقعیت این است که تولید تئاتر با تمام جزئیات و وسایلی که مثلا در یک خانه دیده می‌شود، بسیار هزینه‌بر است. بنابراین فکر می‌کنم شکل فرمالیستی و مینیمالیستی در کارهای من همیشه وجود داشته است. به‌همین‌دلیل از اضافه‌گویی و بازگو‌کردن همه مسائل پرهیز کردم و یک‌سری مسائل را نیز به‌عهده حدس و کشف تماشاگر گذاشته‌ام. 

متن نمایشنامه چندبار بازنویسی شد و چقدر برای رسیدن به این متن تمرین داشتید؟
تقریبا یک سال پیش نمایشنامه را تمام کردم و به چند نفر از دوستان و کارشناسان دادم تا بخوانند و نظراتشان را گرفتم. فکر می‌کنم نمایشنامه ۵ تا ۶ بار به‌طور کامل از ابتدا بازنویسی شده است. قرار بود که در ماه تیر سال آینده نمایش را اجرا کنم اما به دلیل این‌که سال آینده احتمالا درگیر یک سریال هستم و آقای کرامتی هم وقت‌شان خالی نبود و خیلی دوست داشتم ایشان حتما در این کار حاضر باشند، تصمیم به اجرای نمایش در این زمان گرفتیم. ایشان با حضورشان در حق من برادری را تمام کرد و دستم را گرفتند. بنابراین، برای این‌که آقای کرامتی را از دست ندهم و از طرف دیگر خودم درگیر هستم، با پیشنهادی که از سمت سالن آمد، ترجیح دادم این نمایش را اول در جشنواره فجر اجرا کنم و بعد از آن اجرای عموم را این طرف سال ادامه دهم. 

شما خودتان هم بازیگر وهم کارگردان نمایش هستید ورگه‌هایی ازطنز در این نقش دیده می‌شود.لطفا دراین رابطه صحبت کنید. 
اصلا قرار نبود در نمایش بازی کنم و این نمایش یک توفیق اجباری بود. متأسفانه یکی از بازیگران درجه‌یک و حرفه‌ای خودم را از دست دادم و چند روز قبل از اجرا با ایشان قطع همکاری کردیم. بنابراین، مجبور شدم جای ایشان را پر کنم؛ وگر‌نه هیچ وقت دوست ندارم هم کارگردان باشم و هم بازیگر. به‌نظرم وقتی هم کارگردان باشی و هم بازیگر، نه از کارگردانی لذت می‌بری نه از بازیگری. همیشه دوست دارم که وقتی کاری را کارگردانی می‌کنم، کنار دست مخاطب بنشینم و مثل یک مخاطب معمولی کار را ببینم و نقاط ضعف را بنویسم و برای شب آینده گروهم را آماده کنم که یک اجرای بهتر از شب قبل داشته باشم. نمک یا طنزی که به کار اضافه شده به خاطر وجود من نیست، بلکه به خاطر شخصیتی است که در نمایشنامه وجود دارد. 

شما اشاره بارزی به فضای مجازی به عنوان فضایی برای نمایش آنچه نیستیم و دروغگویی‌های پی‌درپی داشتید. لطفا در رابطه با این بخش از نمایش نیز صحبت کنید. 
نقد اساسی این نمایش به دروغگویی است و زمانی که این دروغگویی به دروغ دسته‌جمعی می‌رسد، بدترین حالت ممکن را به‌وجود می‌آورد. ما از یک دروغ کوچک در این نمایش به یک دروغ بزرگ می‌رسیم. ما سعی کردیم با زبان طنز این موضوع را مطرح کنیم که به جان مخاطب هم بنشیند، نه این‌که صرفا به معضل دروغگویی در جامعه اشاره کنیم. علاوه بر این، می‌خواستیم آبروداری با دروغگویی را نیز نقد کنیم و روی این محور تمرکز کردیم و در تک‌تک فضاهای نمایش نشان دادیم که آبروداری با دروغ اشتباه است. 

علاوه بر آنچه گفته شد، موضوع اختلاف نسل جدید با بزرگترها و احترام به بزرگترها هم در نمایش شما بارز است. 
من سعی کردم یک بحث فرهنگی را در نمایشم با اشاره به فضای مجازی، آداب و معاشرت و دروغگویی مطرح کنم. هر کدام از این مباحث شاید به کمک یکی از شخصیت‌ها در قصه مطرح می‌شد. متأسفانه از لحاظ فرهنگی روی موضوع فضای مجازی اصلا کار نکرده‌ایم و این فضا را نمی‌شناسیم. به همین دلیل است که گاهی آسیب فضای مجازی در جامعه ما بیشتر از منفعت آن است. قصد داشتم به این موضوع اشاره کنم که قبل از ورود هر چیزی به جامعه، اول باید فرهنگ آن ساخته شود. شاید وزارت آموزش و پرورش، خانواده‌ها و هر یک از ما بتوانیم در رابطه با فضای مجازی فرهنگ‌سازی کنیم و باید حتما در مورد آن ایده‌ای داشته باشیم. وقتی فرهنگ استفاده ازفضای مجازی درجامعه درونی نشود، متأسفانه کاربه جایی می‌رسدکه هرکس می‌تواند با یک گوشی موبایل بلاگر شود و برای خودش درآمدی کسب کند. این مسأله سرابی است که دامن نوجوانان امروز ما راگرفته است. از ما که دیگر گذشته اما باید مراقب نسل بعد ازخودمان باشیم.بنابراین، چنین موضوعی به طورناخواسته وارد نمایشم شد. 

چطور به همکاری با آیسان حداد به‌عنوان نماینده نسل نوجوان و دیگر بازیگران رسیدید؟
برای نقش سارا که یک دختر نوجوان است، چندین بازیگر خوب دیدم اما به دلیل شرایطی امکان همکاری با هیچ‌کدام میسر نشد‌؛ به‌عنوان مثال، یکی مشکل درسی داشت و یک نفر هم راهش خیلی دور و در شهر قزوین بود. با آیسان حداد وقتی شش‌ساله بود، در فیلم سینمایی «اینجا خانه من است» همکاری کردم. آنجا هر دو بازیگر بودیم و او بسیار کوچک بود. من در فضای مجازی با عکس آیسان که خیلی بزرگ شده بود، روبه‌رو شدم. به دلیل این‌که با خانواده‌اش از زمان شش‌سالگی آیسان ارتباط داشتم، تماس گرفتم و همکاری دومم با آیسان شکل گرفت. 

چطور به مؤلفه‌هایی برای شناخت نسل جدید رسیدید؟ این کار سخت نبود؟
من با همه جور آدمی از ۱۰ساله تا‌۸۰ساله رفیقم. به‌همین دلیل فکر می‌کنم یک نویسنده باید در همه این دسته‌ها و درجمع رفقایی با سنین مختلف حضور داشته و با همه صحبت کند و حرف‌هایشان را بشنود. او بایدزمانی مثل ۱۰ساله‌ها شود وبابچه‌های ۱۰ساله رفاقت کند و گاهی خودش را پیر کند تا بتواند حرف همه را بشنود. آیسان به‌شدت دختر باهوشی بود و چندین جلسه با هم نشستیم و در مورد این نقش صحبت کردیم و به اصرار از اومی‌خواستم که برای این نقش ایده بدهد. یکی از نقاط ضعف من این بود که در فضای مجازی حضور ندارم و نسبت به فضای مجازی دیدگاه مثبتی ندارم. گاهی یک‌سری ازدیالوگ‌ها رامی‌نوشتم و آیسان می‌گفت این دیالوگ‌ها را درفضای مجازی نمی‌گویند.من به‌طورذاتی آدم منعطفی هستم وبیشتر پیشنهاداتش رادراجرای نمایش قبول کردم وبه همین شکل که می‌بینید،اجرا شد.معمولا اگریک پیشنهادخوب برای بهترشدن نمایش بدهند،حتما اجرا می‌کنم. 

نگفتید همکاری با دیگر بازیگران چطور صورت گرفت؟
پروا آقاجانی که نقش نگین را بازی می‌کرد، بازیگر گروه من است. اصلا فعالیت حرفه‌ای ایشان با همکاری با من از سال ۱۳۹۱ یا ۱۳۹۲ شروع شد و این هفتمین یا هشتمین همکاری ما بود. در کار مربوط به شهید برونسی نیز ایشان نقش مادرزن شهید و در نمایش «سانتی‌متر» هم نقش دختر خانواده را داشت. من خیلی علاقه‌مند به سبک و سیاق کارش هستم و به‌دلیل این‌که از بچه‌های گروه است، چشم‌بسته متوجه منظورم می‌شود. همچنین فاطمه نیشابوری که نقش مریم را بازی می‌کرد و مادر سارا بود، از بازیگران قدیمی و شناخته‌شده هستند که به‌شدت نزدیک به ایده ذهنیم برای این نقش بود. من به‌دنبال ایجاد تضاد در این نمایش بودم و به‌همین دلیل سراغ ایشان به‌دلیل استایلی که داشتند، رفتم. همچنین مسعود کرامتی به‌معنای واقعی حرفه‌ای است. در ابتدا ایشان هیچ شناختی از من نداشت اما به دلیل علاقه به متن نمایشنامه بدون هیچ حرفی یا‌علی گفت وهمکاری را شروع کرد. ایشان هر مانعی را که موجب همکاری نکردن‌شان با ما می‌شد، با بزرگواری کنار زد. وقتی در مورد مسائل مالی با آقای کرامتی صحبت کردم، ایشان خواست که تمرکزم اول روی کار باشد و از این بابت نگران نباشم. ایشان پیشنهادات زیادی برای بهتر‌شدن متن یا انتخاب بازیگر می‌داد. همچنین سهند جاهد از جمله بازیگران شناخته شده است که بیشتر کار تصویر انجام داده بود و قبلا در سریال «قرارگاه سری» آقای جعفری با هم کار می‌کردیم و سه ماه درجنوب کشور برای همین سریال همخانه بودیم و آنجا متوجه علاقه او به تئاتر شدم. پیمان نوری هم نقش رضارا بازی می‌کرد و عضو تیم کارگردانی من است. رضا یکی از نقش‌هایی بود که اصلا در نمایشنامه وجود نداشت و من در کارگردانی آن را اضافه کردم. با این‌که نقش کوتاهی بود، دوست خوبم با بزرگواری پذیرفت و به ما پیوست. او را سال‌هاست که می‌شناسم و می‌دانم چقدر مستعد است. 

آرزو دارم همه مسئولان «اشتراکی‌» را ببینند
مرتضی شاه‌کرم، کارگردان نمایش اشتراکی با توجه به طرح موضوع مشکلات اقتصادی به «جام‌جم» گفت: «آرزو داشتم یک مسئول درجه‌یک کشور مثل وزیر مسکن و شهرسازی بیاید و این کار را مشاهده کند، چون این نمایش شرح‌حال برخی از مردمی است که الان در تنگنا هستند و با مشکلات اقتصادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. موضوعی که در این نمایش روی آن تمرکز می‌کنیم‌، جزو مشکلاتی است که در جامعه به‌شکل عینی مشاهده می‌شود. به‌نظرم مسئولان باید بیایند و نمایشی از این دست را ببینند؛ چون حرف مردم و جامعه را می‌زند. 


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها