اسلام، ایستاده در مقابل غرب

دنیای غرب برای پیشبرد اهداف اسلام‌ستیزانه خود دلایل متعددی دارد و البته برای اجرایی کردن این پروژه‌ها تلاش می‌کند از همه ابزارها و روش‌های ممکن بهره ببرد.کشورهای اروپایی و آمریکا به رغم مدعیاتی که درباره حقوق بشر و آزادی بیان دارند، به دلایلی استناد می‌کنند که اساسا هیچ مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنها بارها بر این نکته تاکید کردند که در وادی نقد به هیچ وجه نیاید پدیده‌ای را مقدس دانست و از این رو همواره وقتی کسانی یا گروه‌هایی با تمسک به همین حربه زنگ زده به مقدسات مسلمانان توهین می‌کنند در مقام توجیه، موضوع آزادی بیان را پیش می‌کشند و می‌گویند نمی‌توان به بهانه این‌که برخی امری را مقدس می‌دانند، جلوی نقد را گرفت.
غربی‌ها اگر واقعا به این شعار پایبند هستند، باید دید اگر کسی در سوئد درباره موضوعی به نام هولوکاست نه اهانت بلکه سوالی پرسید، چگونه با او برخورد می‌کنند. کاملا مسلم است سؤال و طرح شبهه درباره این مسأله به هیچ وجه به مذاق غربی‌ها خوش نمی‌آید و آنها اساسا به کسی اجازه اظهار نظر درباره هولوکاست را نمی‌دهند. آزادی زمانی معنا پیدا می‌کند که اجازه نقد و نظر پیرامون هر موضوعی به همه شهروندان غربی داده شود و این‌که دولت‌های غربی از جمله مقامات سوئدی از فرد هتک‌کننده به قرآن به اسم آزادی بیان دفاع می‌کنند، هنر نیست.کشورهای غربی متوجه شدند تنها تفکر و ایدئولوژی‌ای که قدرت مقاومت در برابر تفکر غرب را دارد، اسلام است و از این رو سعی می‌کنند با ابزارهای مختلف به آن خدشه وارد کنند و هتک حرمت به مقدسات از جمله قرآن و جریحه‌دار کردن جوامع اسلامی یکی از این روش‌هاست.
حال باید دید واکنش مناسب نسبت به این رفتارهای حرمت‌شکنانه چیست. بخشی از شیوه برخوردها مربوط به حوزه سیاست است و محکومیت عمومی این تحرکات از سوی کشورهای اسلامی می‌تواند در این حوزه یکی از اقدامات باشد. موضع دیگر، برخوردهای حقوقی است که البته با توجه به نفوذ کشورهای غربی در نهادهای حقوقی بین‌الملل بعید است بتوان کار موثری در این حوزه انجام داد. اقدام دیگر می‌تواند مواجهه در حوزه‌های اقتصادی باشد و کشورهای مسلمان این توان را دارند به شرکت‌های سوئدی در سطح جهان اسلام ضربه جدی وارد کنند.