چرا رژیم صهیونیستی از توافق ایران و عربستان هراسان شده است؟

۱۰نگرانی صهیونیست‌ها از توافق ایران و عربستان

قبل از هر فرد و جریانی ضربه سختی به امید بنیامین نتانیاهو بعد از توافق ایران و عربستان وارد شده که قصد داشت توافقات «صلح ابراهیم» را به عربستان هم بکشاند و این هدف را یکی از اولویت‌های دولت جدید خود اعلام کرده بود، اما حالا او بر سر میز خالی نشسته که حتی عربستان هم با ورود هیات صهیونیستی به خاک خود مخالفت کرد‌ه و آن طور که روزنامه عبری‌زبان یدیعوت آحارانوت گزارش داده مقام‌های سعودی برای یک هیات رژیم صهیونیستی که قصد حضور در یک رویداد گردشگری سازمان ملل متحد در عربستان را داشته، روادید صادر نکرده است.
کد خبر: ۱۴۰۱۲۲۳
نویسنده مریم عاقلی - گروه سیاسی

البته نگرانی صهیونیست‌ها صرفا به همین تک‌مولفه محصور نیست و عوامل متعددی در جنون فعلی اسرائیلی‌ها نقش دارد که در این گزارش ابعاد این کابوس عبری را بررسی کرده‌ایم.

بمب ساعتی در تل‌آویو و حیفا

شاید بد نباشد قبل از این که صهیونیست‌ها را درباره توافق مهم ایران و عربستان مرور کنیم، کمی درباره فضای داخلی این رژیم شفاف‌سازی کنیم تا بدانیم چرا دولت اسرائیل به شدت مستاصل است؛ یهودیان رادیکالی که حالا در سطح حکومت و جامعه بیشتر از همیشه دوپاره و متشتت هستند، تصویر واضح آن را این شب‌ها در تجمعات چندصدهزار نفری علیه نتانیاهو در تل‌آویو و حیفا می‌بینیم.

نکته دیگر این است که در گذشته نمی‌شد راجع به زوال اسرائیل با این وضوح صحبت کرد اما امروز صحبت از مشکلات اسرائیل واقعی‌تر و عینی‌تر شده و انگاره‌ای جدید درباره وضعیت سرزمین‌های اشغالی ناظر به زوال اسرائیل در حال شکل‌گیری است. اقداماتی که در زمان دولت نتانیاهو صورت گرفت با این که جهشی رو به ‌جلو برای موقعیت اسرائیل بود اما همین نقطه قوت به دلیل اعتراضات اجتماعی فراگیری که ایجاد کرد می‌تواند زمینه فروپاشی و تعارض تدریجی بین جامعه و دولت را در اسرائیل رقم بزند چراکه این زوال قطعا در ساختار دولت، جامعه، هویت، سیاست، اقتصاد، مذهب و امنیت به وضوح آغاز شده است. تلاش برای ایجاد تفکر پادگانی در آرایش سیاسی این رژیم و ارجاع مدام به بحران‌های خارج از اسرائیل یکی از همین نشانه‌هاست.

دلایل نگرانی صهیونیست‌ها از توافق تهران و ریاض

حالا به مختصات شناسایی نگرانی اسرائیلی‌ها از توافق جدید ایران بازگردیم؛ دیروز حزب‌ا... هم تاکید کرد که توافق تهران و ریاض ضربه کاری به طرح آمریکایی ناتو «عربی-اسرائیلی» بوده است؛ طرحی که یک سر آن به قرارداد آبراهام می‌رسد.

۱- پایان طرح آبراهام

توافق با عربستان اگر به همین روال پیش برود و اجرایی شود تمام پلن صهیونیست‌ها که از دوران ترامپ برای آن برنامه‌ریزی شده بود، از دست خواهد رفت و از روز جمعه که این توافق اعلام شد روزی نبوده که صهیونیست‌ها به جان یکدیگر نیفتند. لیبرمن به نتانیاهو گفته بود که باید استعفا دهد و حتی مسئولان ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کردند توافق عربستان و ایران سیلی ریاض به تل‌آویو بوده است. یکی از ترس‌های بزرگ تل‌آویو از دست‌رفتن طرح آبراهام است که اسرائیلی‌ها خیلی دوست داشتند از طریق آن برای خود مشروعیت‌سازی کنند اما فعلا منتفی است. دیروز هم خبر دیگری اعلام شد که دیگر تیر نهایی به سمت صهیونیست‌ها بود و آن هم تلاش عربستان برای برگزاری اجلاس آتی عربی با حضور ایران است و این اجلاس احتمالا پیش از برگزاری نشست کشورهای عربی و ایران در پکن برگزار می‌شود.از ترس‌های بزرگ تل‌آویو ازدست‌رفتن طرح آبراهام است که اسرائیلی‌ها خیلی دوست داشتند از طریق آن برای خود مشروعیت‌سازی کنند اما فعلا منتفی است. دیروز هم خبر دیگری اعلام شد که دیگر تیر نهایی به سمت صهیونیست‌ها بود و آن هم تلاش عربستان برای برگزاری اجلاس آتی عربی با حضور ایران است و این اجلاس احتمالا پیش از برگزاری نشست کشورهای عربی و ایران در پکن، برگزار می‌شود.

۲- دود خروج آمریکا در چشم اسرائیلی‌ها

سرریز مساله خروج آمریکا از منطقه هم عامل دیگری است که به ضرر اسرائیلی‌ها تمام شده. با توجه به نقش چین در تحولات منطقه و کاهش تاثیرگذاری آمریکا که قله آن را در نقش‌آفرینی پکن برای توافق تهران و ریاض دیدیم، به این فهم می‌رسیم که آمریکا به‌عنوان حامی اصلی رژیم‌صهیونیستی در این توافق هیچ‌کاره بود و عملا این معادله بدون حضور آمریکا در منطقه تعریف شده و گرفته‌شدن چنین وزنه‌ای از اسرائیل برای کابینه نتانیاهو بسیار سخت است.

۳- تنگ‌شدن محاصره صهیونیست‌ها

نکته دیگر که ناظر به ترس صهیونیست‌هاست، تغییر نقش عربستان از فاز وابسته به مستقل است. در‌واقع خروج آمریکا از منطقه، سعودی را به این قطعیت رسانده که از بازیگری در زمین آمریکایی‌ها خارج شود و این برای رژیم‌صهیونیستی تبعات خطرناکی دارد چراکه سبب می‌شود محاصره این رژیم توسط جریان مقاومت تنگ‌تر شود و هیچ‌وقت به رویای مشروعیت بین کشورهای اسلامی نرسد و این به معنای آغاز سقوط آهسته و نرم اسرائیل است.

۴- جمع‌شدن دست‌وپای صهیونیست‌ها از خلیج‌فارس

اگر آمریکا از منطقه غرب‌آسیا برود رژیم‌صهیونیستی هم باید همین کار را کند. حالا که آمریکا برخلاف همیشه‌ تاریخ هیچ نقشی در یکی از مهم‌ترین اتفاقات فعلی منطقه نداشته‌، دست‌وپای صهیونیست‌ها هم جمع خواهد شد و نزدیک‌شدن به خلیج‌فارس یا رفت‌وآمد عادی به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازجمله بحرین و امارات تبدیل به یک تابو خواهد شد چراکه ایران حضور رژیم اشغالگر را در اطراف اتمسفر خود تحمل نمی‌کند و این موضوع حتما مورد توجه طرف سعودی قرار دارد.

۵- نزدیک‌شدن ایران به بحرین و مصر

نزدیک شدن ایران به عربستان محدود به این کشور نیست و بحرین و مصر هم جزو کشورهایی هستند که حالا با گشایش فضای جدید تمایل دارند با ایران رابطه داشته باشند. کشورهایی مثل امارات، مصر و بحرین قطعا در محور عربستان تعریف می‌شوند و حالا سرخط دیپلماسی خود را از ریاض می‌گیرند. مصر هم در جهان اسلام قدرت بزرگی است و اگر یکی از روندهای این توافق نزدیک‌شدن ایران و مصر به یکدیگر باشد گشایش مهمی است.

۶- عربستان به دنبال بازیگری مستقل

عربستان تا قبل از این کارگزار و نماینده جنگ نیابتی با ایران بود اما حالا وارد فاز «تعامل توام رقابت» با ایران شده است. هرچند قرار نیست عربستان به محور مقاومت ایران بیاید اما مهم‌ترین مساله این است عربستان تصمیم دارد که خودش بازیگر مستقل باشد؛ یعنی بن‌سلمان سعی دارد خود را یک بازیگر مستقل و غیروابسته معرفی کند به‌ویژه که می‌داند دیگر دولت بایدن در تعاملات غرب‌آسیا بی‌اثر است.

۷- شکست پروژه منزوی‌سازی ایران

شاید بتوانیم بگوییم توافق فعلی با عربستان به‌عنوان کشوری که تا قبل از این عنصر اصلی جنگ نیابتی با جمهوری اسلامی شده بود، یکی از میوه‌های مقاومت است. البته باید به این نکته توجه کنیم که میوه‌‎های مقاومت به‌دلیل نوع کارکرد و اثرگذاری «میدان» دیرتر از دیپلماسی به‌دست‌می‌آید اما وقتی این اتفاق بیفتد، ریشه‌های این درخت چنان قوی است که هیچ اتفاقی نمی‌تواند آن را تکان دهد. بنابراین پروژه منزوی‌سازی و تهدید نشان‌دادن جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای منطقه با این توافق خنثی شد و عملا شکست پروسه جنگ ترکیبی بود.

۸- پایان پروژه براندازی آمریکا

سعودی‌ها مدت زیادی است به این نتیجه رسیدند که اگر هر نوع درگیری بین ایران و آمریکا اتفاق بیفتد، رژیم سعودی قربانی آن خواهد بود؛ بنابراین آنها آخرین فرصت را هم در پاییز ۱۴۰۱ به آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی دادند که ببینند آیا اغتشاشات می‌تواند نظام سیاسی ایران را سرنگون کند؟ اما وقتی این پروژه هم کاملا شکست خورد، بن‌سلمان دیگر به این جمع‌بندی رسید که بهترین مسیر برای عربستان و شورای همکاری خلیج‌فارس، بازگشت به ظرفیت‌های درونی و همکاری‌های منطقه‌ای با حضور ایران و چین است. در شرایط فعلی به‌ویژه با نشانه‌های بهبود وضعیت اقتصادی، شکست پروسه جنگ ترکیبی در ایران قطعی است و همین مسأله منجر به بازسازی امید و اعتماد به آینده در قشر خاکستری جامعه ایران هم خواهد شد.

۹- تثبیت نقش ژئوپلتیک ایران

حالا وجهه و اعتبار بین‌المللی ایران کاملا تغییر کرده است؛ درحالی که بازنمایی رسانه‌ای در کمپین ضدایرانی شش ماه اخیر سعی داشت از ایران چهره یک کشور متزلزل و منزوی و منفور را ترسیم کند که در جهان اقبالی به سمت آن نیست اما واقعیت جور دیگری رقم خورد. جمهوری اسلامی یک ابرقدرت در حوزه ژئوپلتیک و به مراتب از چین قوی‌تر است، یعنی اگر امروز چین و روسیه به عنوان دو قدرت جهانی در حوزه سخت برند هستند باید ایران را به عنوان یک ابرقدرت در حوزه ظرفیت نرم در نظر بگیریم که همین جایگاه مهم در کنار سایر مولفه‌ها، چین و عربستان را به سمت ایران کشانده است. درواقع چین به اتکای نقش و ظرفیت ایران توانست در حوزه خلیج‌فارس بایستد و با شورای همکاری خلیج‌فارس و عربستان اعلام همکاری و سرمایه‌گذاری کند و اگر ایران نبود این پروژه ناکام ماند بود.

۱۰- ارز و نفت پسا توافق

اشتراک منافع اقتصادی ایران و عربستان در بازار انرژی و تاثیر این همگرایی بر بازار نفت هم از دیگر مولفه‌هایی است که قطعا آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌شدت از آن عصبانی هستند. بهبود روابط با عربستان می‌تواند شرایط نقل و انتقالات ارزی و کالایی را بهتر کند، کما این‌که اولین اثر روانی خبر احیای روابط ایران و عربستان، کاهش نرخ ارز بود. البته بنابر اطلاعات منتشرشده در زمان اوج روابط اقتصادی هم مبادلات تجاری میان تهران و ریاض حدود ۸۰۰ میلیون دلار بود. حالا با این توافق ارتباطات اقتصادی بهبود می‌یابد و تاثیر خوبی در حجم مبادلات اقتصادی ایران با کشورهای جنوب خلیج‌فارس و کشورهای عربی هم دارد.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها