جام جم گزارش می دهد

بررسی سوژه‌هایی که می‌تواند دستمایه سریال‌سازی قرار گیرد / کشف سوژه از اعماق تاریخ

تا به امروز هنرمندان بسیاری توانسته‌اند مضامین و مفاهیم مختلف را دستمایه ساخت سریال‌های تلویزیونی کنند که اغلب مورد توجه مخاطبان این رسانه هم قرار گرفته است. سریال‌هایی در گونه‌های طنز، درام، معمایی پلیسی، تاریخی، تراژدی و ملودرام که می‌توان گفت مردم در دوره‌های مختلف سریال‌های ملودرام را بیشتر دوست داشتند و مورد علاقه‌شان بوده است.
کد خبر: ۱۳۵۰۱۸۹

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، گرچه برخی گونه‌ها مثل سریال‌های تاریخی و معمایی پلیسی هم همواره مخاطبان خود را در هر دوره‌ای دارد. حتی در مقطعی شاهد به تصویر کشیدن زندگی افراد برجسته در مقاطع مختلف تاریخی هم بودیم. با این حال هنوز هم موضوعات و افراد بسیاری هستند که می‌توانند درونمایه یک سریال تلویزیونی را شکل بدهند. از این رو جام‌جم با تعدادی از هنرمندان، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و منتقدان در این باره گفتگو کرده و نظرات آن‌ها را در این باره جویا شده که می‌تواند برای دست‌اندرکاران سریال‌های تلویزیونی هم مفید و جالب باشد. پس در این گزارش همراه ما باشید.

رضا خان خائن

محمدرحمان نظام اسلامی/ مجری
فکر می‌کنم باید به سریال‌هایی که بیانگر ظلم و جنایت‌های حکومت پهلوی است بیشتر پرداخته شود. به لحاظ این‌که تبلیغات این روز‌های فضای مجازی و تبلیغات معاندین نشان دادن چهره موجه از حکومت پهلوی است. از آنجا که خیلی از جوان‌های امروز آن فقر و فلاکت و آسیب‌ها و محرومیت‌های قبل از انقلاب را مشاهده نکرده‌اند، در قاب تصویر‌های ساختگی و مطالب جعلی آن‌ها را فریب می‌دهند.

اماکسانی که عمری را در قبل از انقلاب گذرانده‌اند، با بسیاری از واقعیت‌ها آشنا هستند. بسیاری از مسائل را از نزدیک لمس کرده اند و بیان آن نکات می‌تواند برای نسلی که گذشته را ندیده و از گذشته اطلاعاتش ناقص است، راهگشا باشد. بیان این مطالب می‌تواند بسیار روشنگر باشد. نسلی که نمی‌داند رضا شاه چگونه کوه‌های آرارات را بخشید. من فکر می‌کنم دانستن و بیانش برای جامعه امروز بسیار لازم است و در این راستا اگر سریال‌هایی ساخته شود، برای تنویر افکار عمومی و برای آشنا کردن نسل جوان امروز با گذشته است. البته آقای ورزی و دیگر دوستان درباره فساد خاندان پهلوی سریال ساخته‌اند، اما سریال مشخصی که بیانگر این باشد که چگونه یک استان نفت خیز خودمان را از دست دادیم ساخته نشده یا این‌که سریال مشخصی که درباره بذل و بخشش رضا شاه به آتاتورک باشد ساخته نشده است. چطور با یک شایعه می‌گویند چین قرار است جزیره کیش را از ما بگیرد؟ یعنی از حس وطن دوستی ما سوء‌استفاده می‌کنند و مردم را مقابل حکومتشان قرار می‌دهند، اما درباره رضا شاه و بذل و بخشش‌هایش نمی‌گویند؟

زنی به نام پروین!

مرجانه گلچین/ بازیگر
این روز‌ها به دلایلی حال مردم خوب نیست. قاعدتا سریال‌هایی که بتواند شادی و نشاط را به مردم منتقل کند لازم است بیشتر ساخته شود. به نظر من رسالت بزرگی است که بتوانیم با آثار نمایشی طنز مردم را از افسردگی نجات بدهیم. البته کار‌های طنز با مضامینی که در مردم ایجاد امید و نشاط کند؛ نه کار‌های هجو. همچنین بزرگترین رسالت برای یک هنرمند این است که با کاری که انجام می‌دهد حال مردم را خوب کند. طبیعتا اگر کاری اصولی و درست و کارشناسانه ساخته شود، در تمام زمینه‌ها به آن توجه می‌شود و در همه زمینه‌ها به خصوص درباره زنان کار ساخته می‌شود. یک مادر اگر حال خوبی داشته باشد می‌تواند این حال و حس خوب را به فرزندانش منتقل کند. البته با توجه به بودجه‌هایی که برای سریال‌ها در نظر گرفته می‌شود ما نمی‌توانیم خیلی در این زمینه ایده‌آل فکر کنیم. اما به نظرم شخصیت‌های بزرگی در تاریخ هستند که می‌توان درباره زندگی آن‌ها سریال‌های خوبی ساخت. از جمله شاعره بزرگ پروین اعتصامی که یکی از چهره‌های تاثیرگذار فرهنگی و هنری کشور ما است. اما برای ساخت کار‌های فاخر باید هزینه‌های فاخر هم کرد و دست هنرمندان را باز بگذارند. من به شخصه علاقه‌مندم درباره شاهنامه کاری ساخته شود. چون پراز قصه‌های جذاب است. یکی از دلایلی که باعث می‌شود مردم کمتر سریال تماشا کنند این است که با آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد خیلی فاصله دارد.

مروارید‌های اقیانوس انقلاب

جبار آذین / منتقد
یکی از بزرگترین و مهم‌ترین رخداد‌های ایران چه در حوزه داخل و چه در سطح بین‌الملل رویداد بزرگ و تاریخی انقلاب اسلامی است. از بدو این رخداد تاکنون که چهل و اندی از تاریخ وقوع آن می‌گذرد، هنوز در عرصه‌های سینما و تلویزیون حتی یک اثر فاخر و استاندارد و درخشان که با واقعیت‌های انقلاب اسلامی همسو بوده و منطبق باشد در کشور تولید نشده است.

وقتی می‌گوییم انقلاب اسلامی یعنی هزاران واقعه در بطن انقلاب وجود دارد. از حرکت گروه‌های مختلف در بطن این انقلاب و همچنین حضور شخصیت‌های بزرگی که در انقلاب شرکت داشتند و نقش‌آفرینی کردند، اما در هیچ کدام از آثار حتی به آن‌ها اشاره هم نشده است. انقلاب اسلامی یک حرکت بزرگ تاریخی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و دینی و اجتماعی است.

در هیچ کدام از این ابعاد به طور مشخص کاری ساخته نشده است که بتوان از آن به عنوان یک اثر انقلابی یاد کرد. به هر حال ما در موازات همین رویداد، جریان حق‌طلبانه دفاع مقدس را داریم. گرچه در قیاس با انقلاب در عرصه سینمای دفاع مقدس فیلم‌های زیادی ساخته شده، اما هنوز هزاران شخصیت و قصه وجود دارد که درباره آن‌ها هیچ اثری ساخته نشده است. چه شخصیت‌هایی که شناخته شده هستند مثل همت‌ها و خرازی‌ها و شهید سلیمانی‌ها و چه آدم‌هایی که در این حد شهرت نداشتند، اما جزو مبارزان و مجاهدان بودند. وقتی این‌ها به هر دلیلی مورد غفلت قرار گرفتند، سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم مورد غفلت و مظلومیت قرار گرفته است. افرادی هم که تا به حال با توجه به این دو موضوع اساسی یعنی انقلاب و دفاع مقدس در موردشان سریال ساخته شده، فیلمسازان و سریال سازان ما کمتر در این روند توانسته‌اند به توفیق برسند.

به موازات این‌ها ما هزاران رویداد اجتماعی داریم که لازم است درباره آن‌ها آثار نمایشی ساخته شود. هنوز درباره شهدای شناخته شده‌ای مثل شهید مطهری، دکتر شریعتی یا شهید رجایی و باهنر و کسانی که در این رده قرار می‌گیرند، آثار شاخص نداریم و در برخی آثار فقط به آن‌ها اشاره شده است؛ لذا ضروری است با دستمایه قرار دادن زندگی و مبارزات این افراد و همچنین در زمینه آثار تاریخی به زندگی مولانا، سعدی، حافظ، عطار و خیام در آثار نمایشی پرداخته شود. ما هنوز هم درباره امام راحل یک اثر خوب و درخشان نداریم. مگر از این افراد شاخص‌تر و برجسته‌تر وجود دارد که هنوز هنرمندان کاری در این زمینه نساخته‌اند؟ لازم است با ساخت زندگی چنین افرادی تاریخ کشور حفظ شود و به نسل‌های بعدی منتقل شود؛ لذا ما شخصیت‌ها و رویداد‌های تاریخی فراوانی داریم که نیازمند تبدیل شدن به فیلم و سریال هستند.

زنان تاریخ ساز

فرشته، ولی مراد/ جامعه‌شناس
برای بیست و چهارمین سالگرد انقلاب، ویژه نامه‌ای طراحی شد که من مقاله تحقیقی مفصلی داشتم که در آن تولیدات روی آنتن صداوسیما را درباره حضور زنان بررسی کردم. حتی در نشست‌ها و برنامه‌ها و اخبار، موضوعات درباره زنان را به آشپزی و گلدوزی و خیاطی تنزل داده بودند. یعنی نقش و جایگاهی برای زنان قائل بودند و همان تصویر در تولیدات هم می‌آمد.

مثلا در سریال‌ها زن‌ها در درجه دوم و در سطح کاملا تنزل یافته‌ای بودند و دیده می‌شدند. اما بعد از آن با اقداماتی که صورت گرفت، زنان جایگاه بالاتری در سریال‌ها پیدا کردند و سریال‌هایی مثل نرگس و مدینه ساخته شد که زنان محوریت داستان بودند. ما پیش از آن زنان فعال توانمند تاثیرگذار و صاحب تصمیم را در سریال‌ها نداشتیم. خوشبختانه این نگاه در صداوسیما تغییر کرد. با این‌که ما زنان توانمند داریم، اما وزیر زن انتخاب نمی‌کنند. چون نگاهشان «زنان نمی‌دانند و نمی‌توانند» است.
 
در صورتی که ما در تاریخ زنان توانمند و بسیار تاثیرگذار کم نداریم. ما امروز هم زنان توانمند و تاثیرگذار کم نداریم؛ بنابراین بهتر است زنان توانمند جامعه را در آثارمان معرفی کنیم، مثل خانم مرضیه دباغ، بانوی انقلاب که تا به حال یک اثر نمایشی درخشان درباره ایشان نداریم یا خانم صفارزاده حافظ قرآن و شاعر. از این رو می‌توانیم بگوییم آسمان دختران ایران خالی از ستاره است. رسانه ملی ما در این زمینه به شدت کوتاهی کرده است.

جای خالی را با عشق پر کنید!

هرمز شجاعی‌مهر/ مجری
اگر من تصمیم‌گیرنده بودم در تمام سریال‌ها، لوکیشن‌های آرامگاه و بیمارستان و صحنه‌های دعوا و طلاق را محدود می‌کردم. فضای سریال‌ها باید شاد باشد. باید در سریال‌ها عروسی، رسیدن به هدف، وصلت، تبسم و عشق پررنگ شود. به نظر من عشق، اصلی‌ترین چیزی است که در سریال‌ها به حلقه‌مفقوده تبدیل شده است. ما در سریال‌ها عشق را می‌بینیم، اما درنهایت همه به دروغ ختم می‌شود یا به خیانت و ناکامی. باید در سریال‌ها به مردم عشق‌پاک و درست را یاد بدهیم، چون روان‌شناس‌ها معتقدند خانواده‌های عاشق می‌توانند فرزندان عاشق تربیت کنند. ما باید جامعه را با عشق آشنا کنیم که بچه‌های ما هم عاشق شوند. متاسفانه ما در اغلب سریال‌ها به جای عشق، نفرت و پرخاشگری و بدبینی را جایگزین کرده‌ایم. سریال‌سازی یکی از اهداف بلندش که بسیار مقدس هم هست، تلطیف جامعه است. یعنی جامعه را از پلیدی‌ها و بدی‌ها پاک کند که مهم‌ترین راه‌حلش عشق و دوست‌داشتن است؛ عشق به والدین، همسر و فرزندان. حتی می‌توان با این محوریت از عشق‌هایی که در تاریخ هست هم بهره گرفت. مثل وامق و عذرا، لیلی و مجنون یا شیرین و فرهاد.

یک خانواده ایرانی

دکتر احسان قیصری/ روان‌شناس
به نظر من می‌توان درباره مسائل خیلی ساده افراد سریال ساخت که بتواند به زیبایی الگویی برای دیگران باشد. از جمله روابط پدر‌ها با فرزندان. سریالی که روابط صحیح پدران و مادران با فرزندان و برعکس را نشان بدهد. یعنی الگوی درستی از این روابط را برای مردم ترسیم کنند. من فکر می‌کنم با توجه به سریال‌هایی که در این زمینه ساخته می‌شود برخی از آن‌ها به جای این‌که الگوی مناسبی باشند، باعث خراب شدن روابط والدین و فرزندان هم می‌شود و اصلا الگوی مناسبی برای جامعه نیستند.

همچنین ما در اغلب سریال‌ها روابط گرم فامیلی را نمی‌بینیم. چون این اواخر به خاطر کرونا خیلی از ارتباط‌های فامیلی و خانوادگی رو به سردی رفته است. یعنی بچه‌ها عمو‌ها و خاله‌ها و دایی‌هایشان را کمتر می‌بینند؛ بنابراین باید در سریال‌ها روابط گرم فامیلی را ببینیم. حتی کرونا نباید باعث سردی و یا قطعی این روابط شود. ما اگر بتوانیم روابط گرم خانوادگی را به سریال‌ها بکشانیم، بسیاری از مسائل و مشکلات حل می‌شود. به عنوان مثال ما در سریالی می‌بینیم که نوه پدربزرگش را به‌خاطر ایراداتی که به دلیل کهولت سن داشت، مسخره می‌کرد. در صورتی که می‌توانیم در سریال‌ها نشان بدهیم که پدربزرگ و مادربزرگ خانواده افراد مهمی هستند. مثالی دراین‌باره می‌زنم. در سریال «بازی‌مرکب» که خیلی هم طرفدار پیداکرده در بخشی از آن می‌بینیم که می‌خواهند آن آدم مسن را به دلیل پیری کنار بگذارند، اما باعث موفقیت می‌شود.

ما در اغلب سریال‌هایمان آدم‌های پیر را گوشه‌گیر و افسرده می‌بینیم و اصولا آدم‌های تاثیرگذاری نیستند.
به‌عنوان‌مثال در سریال «پایتخت» پدربزرگ خانواده یک آدم آلزایمری به درد نخور و دست و پاگیر است که هیچ تاثیری در قصه ندارد. در صورتی که وقتی آدم‌ها سن‌شان بالاتر می‌رود، تاثیرشان بیشتر است. همچنین نکته دیگر درباره روابط درست خانواده‌ها با مدارس است که بهتر است در سریال‌ها دیده شود.

قلم به دستان قرن

حسن هدایت/ نویسنده و کارگردان
به نظر من شخصیت‌های بسیاری در ایران وجود دارند که ارزش مطرح‌شدن و پرداختن در سریال‌های تلویزیونی را دارند به دلایلی مطرح نمی‌شوند. در این زمینه مثالی می‌زنم. حدود ۲۰سال پیش من به اتفاق یکی از دوستانم که مرحوم شد به تلویزیون پیشنهادی دادیم مبنی بر این‌که قصه‌های‌کوتاه شاخص ایرانی و نویسنده‌های ۱۰۰سال اخیر را در یک مجموعه به مخاطبان معرفی کنیم تا با ادبیات این بخش از تاریخ‌معاصر هم آشنا شوند که البته به دلایلی این امکان مهیا نشد و آن سریال ساخته نشد، چون از بین حدود ۵۰نویسنده‌ای که ما نام‌های آن‌ها را درآوردیم، فقط چهار، پنج نفر انتخاب شدند که به همین دلیل نتوانستیم این مجموعه را بسازیم؛ بنابراین فکر می‌کنم ساخت سریالی با این مضمون می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد و با نویسنده‌های ۱۰۰سال اخیر آشنا شود. از طرفی با توجه به اقبالی که سریال «کارآگاه‌علوی» بین مخاطبان تلویزیون داشته و از آنجایی که مردم هم سریال‌های پلیسی‌-معمایی را دوست دارند و جزو گونه‌های جذاب دنیا محسوب می‌شود به نظرم می‌توان سری‌جدید این سریال را با یک نگاه تازه ساخت، چون با ساخت این مجموعه می‌توان تصویری از تاریخ، فرهنگ و سبک‌زندگی دهه‌های گذشته را به مردم نشان داد.

اسطوره‌ای به نام «محمود»

هادی حجازی‌فر/ بازیگر و کارگردان
به دلیل کارگردانی و نویسندگی سریال شهیدان باکری به قدری ذهن من در سال‌های ۶۲ و ۶۳ مانده که تمام تمرکزم روی این دوره از تاریخ و شهدای این سال‌هاست. فکر می‌کنم خیلی از شخصیت‌های گمنام فقط در این مقطع زمانی وجود دارند که در گمنامی کامل هستند، اما خدمات شایانی داشتند و رشادت‌های بی‌نظیر از خود به نمایش گذاشتند که می‌شود درباره آن‌ها قسمت‌های زیادی سریال ساخت.

اگر بخواهم درباره شخصیتی سریال بسازم و به زندگی آن بپردازم شهید محمود دولتی است که شخصیت بسیار جذابی دارد. شخصیت‌های گمنام که در این مدت درباره آن‌ها خواندم یا پژوهش کردم خیلی جذاب و خیلی مخاطب پسندتر از شهدایی هستند که در جنگ فرمانده بودند.

فرمانده‌بودن خواه یا نا خواه به شما یک باید‌ها و نباید‌هایی را می‌دهد، اما یک نیروی ساده، خود واقعی‌اش است. از این شهدا زیاد هستند که کسی تا به‌حال درباره آن‌ها صحبتی به میان نیاورده و جز شب خاطرات خود رزمندگان کسی از زندگی و منش آن‌ها اطلاعاتی ندارد. آدم عجیب و غریب در بین شهدای جنگ‌تحمیلی بسیار زیاد هستند که بخواهیم درباره آن‌ها و زندگی که داشتند سریال بسازیم.

بهار، نیما، قائم‌مقام و دیگران

حسن وارسته/ نویسنده
برای من جذاب‌ترین مقطع در تاریخ ایران دوران مشروطه است، این مقطع تاریخی با دیگر اتفاقاتی که در تاریخ ایران رخ‌داده، برای من متفاوت و متمایز است. در این دوره انسان‌های تاثیرگذار و آزادیخواه فراوانی وجود دارند که روایت قصه زندگی هر کدام از آن‌ها می‌تواند به‌عنوان یک سریال موفق و پرمخاطب در تلویزیون ساخته شود. خیلی از شخصیت‌های مهم تاریخی هستند که مهجور مانده و تا به حال درباره آن‌ها و خدمات و رشادت‌هایی که داشتند صحبتی‌نشده یا کم صحبت‌شده است. به دلیل اطلاعات کمی که از دوره قبل از اسلام در ایران وجود دارد نمی‌توان سراغ اسطوره‌ها و شخصیت‌های ایرانی آن دوران رفت و درباره آن‌ها فیلم یا سریالی ساخت.

هنرمندان و شخصیت‌های برجسته‌ای که در دوران مشروطه حضور داشتند مرا وسوسه می‌کنند که درباره آن‌ها تحقیق کنم و فیلمنامه بنویسم. ملک‌الشعرای بهار و سه‌نویسنده‌ای که در آن دوران کشته شدند شخصیت‌هایی هستند که علاقه‌مندم درباره آن‌ها و زندگی که داشتند سریال ساخته شود.

نیما یوشیج به‌عنوان یک شاعر تاثیرگذار جزو چهر‌هایی است که دوست دارم یک سریال خوب و قوی درباره این هنرمند تاثیرگذار در شعر و ادبیات فارسی ساخته شود. شخصیت دیگر که علاقه‌مندم به آن پرداخته شود و درباره آن سریالی ساخته شود، قائم مقام فراهانی است. وی شخصیت محبوب من است که بسیار علاقمندم تا شرایطی فراهم شده و درباره این شخص بزرگ سریال ساخته شود. زندگی نادر شاه برای من بسیار جالب است و فکر می‌کنم ساخت سریالی درباره زندگینامه نادرشاه می‌تواند برای مخاطبان هم بسیار جالب باشد. سلسه زندیه جزو سلسه‌هایی هستند که از محبوبیت و مقبولیت در بین مردم برخوردار بودند و می‌توان درباره فعالیت‌های این سلسله در ایران سریالی فاخری در تلویزیون ساخت.

داستان دو سردار

خسرو معتضد/ منتقد
ایران همیشه پر از شخصیت‌های برجسته و تاثیرگذار بوده و هست، اما کمتر درباره این اساطیر و جوانمردان فیلم یا سریال ساخته شده است. کسانی که در سخت‌ترین شرایط هیچ‌گاه به مملکت و نوامیس خود پشت نکردند و سخت‌ترین مراحل را گذراندند که به خاک، مال و ناموس ایرانی تعرضی صورت نگیرد. غیرت‌مداری و غیور بودن و شرافتمندی مختص به دیروز و امروز نیست و همیشه بودند افرادی که جلوی ظلم داخلی و دشمن خارجی قد علم کرده و قهرمان دوره خود و پس از خود شده‌اند. ستارخان و باقرخان جزو این افراد هستند که تا به‌حال کمتر به شخصیت آن‌ها و میهن‌پرستی‌شان پرداخته شده‌است.‌

می‌توان با تحقیق درست و خوانش درست تاریخ وجهه‌هایی از زندگی این دو سردار بزرگ ایرانی را به تصویر کشید و نشان داد چگونه و با چه مشقت‌هایی جلوی بیگانگان ایستادگی کردند تا ایران جاودانه باشد. طی این سال‌ها سریال ولایت‌عشق جزو تاثیرگذارترین سریال‌هایی بود که دیدم و ساخته شد. سریالی که درباره شخصیت‌های آن به خوبی تحقیق شده‌بود و توانست نه تنها در ایران که در جهان‌اسلام هم دیده‌شود.
 
شخصیت دیگری که می‌توان درباره او، نوع زندگی و فوتش پرداخت بابک خرمدین است که جزو اسطوره‌های ایران بوده و نام او به عنوان یک وطن‌پرست در تارک تاریخ ثبت شده‌است. همچنین در بین شعرا و هنرمندان می‌توان به ملک‌الشعرای بهار اشاره داشت که زبان شعر او فراتر از دوران خود بوده و در دوران مشروطه جزو فعالان سیاسی بوده که بار‌ها توسط حکومت وقت مورد بازخواست قرار گرفته و زندان‌ها کشیده‌است. فردوسی از نظر من یکی از بی‌نظیرترین شعرای ایران بوده که تا به‌حال به زندگی او پرداخته نشده و اگر درست به این شاعر جلیل القدر و جایگاه پرداخته شود می‌تواند یکی از بهترین سریا‌ل‌های ساخته شده در طول تاریخ تلویزیون شود. نباید سطحی و گذرا درباره این اساطیر و مشاهیر سخن گفت و فیلم ساخت بلکه بایستی با تحقیق و پژوهش به زوایای پنهان زندگی آن‌ها پرداخت و زندگیشان را به تصویر کشید. می‌توان با ساخت سریال‌های خوب و مطالعه تاریخ فرهنگ ایرانی اسلامی خود را
به رخ جهانیان کشید.

شاهکاری برای شاهنامه

قطب‌الدین صادقی/ بازیگر
شخصیت‌ها و وقایع زیادی در طول تاریخ ایران وجود دارد که می‌توان درباره آن‌ها سریال ساخت، اما متاسفانه ما تا به حال به آن‌ها نپرداخته‌ایم. بابک، مزدک و مانی شخصیت‌هایی هستند که از نظر من می‌توان درباره آن‌ها سریال ساخت. اگر بخواهم امروز درباره شخصیت تاریخی سریال بسازم با توجه به شرایط موجود ترجیح می‌دهم درباره این سه اسطوره ایرانی سریال بسازم تا مردم کشورم بیش از گذشته با هویت خود آشنا شوند.
 
این‌ها انسان‌هایی بودند که بحران‌های زمان خود را شناختند و برای آن مبارزه کرده و راه‌حل پیدا کردند.
از شعرا و داستان‌نویسان فکر می‌کنم دیگر زمان آن رسیده باشد که درباره فردوسی یک سریال تمام عیار بسازیم و به فرزندان و نسل آینده بگوییم چه مفاخری در ایران زیست می‌کردند و فردوسی چه خدمتی به زبان فارسی داشته است. شیخ شهاب‌الدین سهروردی یکی دیگر از افرادی است که به‌شخصه عاشق نوع زندگی و زیست او هستم و علاقه دارم فیلمنامه، نمایشنامه یا سریالی درباره این عارف فرزانه بسازم. مسطوره اردلان که اکنون هم درباره او و شخصیتش در حال نگارش هستم یکی دیگر از چهره‌های محبوب من است.

این زن حدود ۲۰۰ سال پیش یک شاعر و تاریخ‌نویس بوده و کتاب دینی به نگارش درآورده است. نوع نگارش این شاعر و مورخ بزرگ در ایران، خاورمیانه و حتی دنیا تک است. این زن بزرگوار در کردستان و سنندج زیست می‌کرده است. برای ساخت سریال درباره مقطع تاریخی باید به زمان‌هایی پرداخت که همه معیار‌ها به‌هم ریخته است. این‌که همه چیز به‌هم ریخته یا از بین رفته و مردم دوباره از نو همه چیز را ساخته‌اند. زمانی که با یک یورش و حمله بیگانه فضای فرهنگی، اجتماعی و معنوی از بین رفته است و جامعه مجبور بوده که دوباره از نو این فضا‌ها را بسازد. یکی از بزرگ‌ترین این حوادث حمله مغول به ایران است که همه چیز ازبین‌رفت.
 
شش‌میلیون نفر جمعیت شهری در آن دوران کشته شدند، کشاورزی و قنات‌ها نابود شد و در یک لحظه ناموس یک شهر بر باد رفت. باید درباره این موضوع سریال ساخت که چه شد که دوباره ایران، ایران شد، از نو ساخته شد و توانست در برابر این تجاوز‌ها قد علم کند. دنیا برای رنج‌های انسان و ملت‌ها پشیزی ارزش قائل نیست و فقط برای راه‌حل‌هایی که از این رنج‌ها و درد‌ها رهایی پیدا کرده ارزش قائل است و این رهایی‌هاست که مورد توجه قرار می‌گیرد.

دنیا به ابتکار و خلاقیت احترام می‌گذارد. باید به این موضوع اشاره داشت که ایران و ایرانی، یورش مغول را با عرفان پشت‌سر گذاشت. باید به این نوع ققنوس‌ها در تاریخ پرداخت و درباره آن‌ها سریال ساخت تا این‌که بخواهیم درباره روزمرگی افراد سریال بسازیم. اگر به این وقایع تاریخی بپردازیم، می‌توانیم پیام آن‌ها را به جامعه امروز برسانیم که از دل چه رنج‌ها و سختی‌هایی نیاکان ما عبور کرده و ایران امروز به ما ارث رسیده است.

در حاشیه مشروطه

اسماعیل عفیفه/ تهیه‌کننده
من اگر بخواهم امروز درباره یک مقطع تاریخی سریالی بسازم به استبداد صغیر و به‌توپ‌بستن مجلس توسط روسیه اشاره کرده و سریال خواهم ساخت. به‌شخصه به دوره مشروطه علاقه زیادی دارم و شخصیت‌هایی که علاقه‌مندم در این سریال به آن‌ها بپردازم، شخصیت‌های موثر در این دوران مثل مستشارالدوله، مجاهدین تبریزی، ملک‌المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل هستند. دوست دارم درباره این افراد یک سریال تلویزیونی فاخر ساخته شود. البته من طرحی را در وزارت ارشاد به ثبت رساندم که به همین مقطع تاریخی و شخصیت‌های برجسته آن پرداخته است، اما این‌که بخواهم درباره آن‌ها سریال بسازم باید زمان آن فرارسد. مساله‌ای که در آن مقطع تاریخی وجود دارد می‌تواند مساله امروز ما هم باشد.

یکی از اصیل‌ترین اتفاقات سیاسی ۱۵۰سال اخیر ایران دوران مشروطه است، چون هم ایده‌های بسیار جذابی داشتند و هم کل مردم و ملت ایران در آن دخیل بودند. روحانیون، روشنفکران و عامه مردم در این انقلاب مشروطه شرکت داشتند و یک حرکت اجتماعی باریشه‌ای بود. این‌که در انتها به کجا رسید مساله‌ای است که باید امروز از آن درس بگیریم. همه افرادی که در این انقلاب مشروطه حضور داشتند برای من جذاب هستند و فکر می‌کنم پرداختن به هرکدام می‌تواند یک سریال فاخر را در پی داشته باشد. ستارخان زندگی بسیار دراماتیک و جذابی دارد که می‌توان به آن پرداخت و این شخصیت بزرگ تاریخی را به‌درستی به مردم شناساند.
 
قطعا پرداختن به شخصیت ستارخان می‌تواند یکی از سریال‌هایی باشد که تا سال‌ها درباره آن صحبت شود.
میرزا کوچک‌خان هم جزو شخصیت‌هایی بزرگی است که می‌توان از دریچه‌ای دیگر به زندگی او نگاه کرد. می‌توان محاسن و معایب این شخصیت را به‌درستی به تصویر کشید و نشان داد که میرزا چه خدمات و چه اشتباهاتی در طول عمر سیاسی خود داشته است. میزرا حسن رشدیه که تلاش داشت در دوره پرآشوب ناصری، مدارس جدید را دایر کند شخصیت محبوب من در آن دوران است که می‌توان به او پرداخت و از خدمات او در راه اعتلای دانش در ایران گفت. تلاش‌های میرزا حسن رشدیه همیشه با جلوگیری حکومت روبه‌رو می‌شد و نکته جالب این است که او از قفقاز شروع به مدرسه‌سازی کرد و در بسیاری از شهر‌های بزرگ ایران مثل تبریز و تهران مدرسه ساخت و با تلاش و پشتکار راه خود را پیش برد و توانست کمک زیادی به کودکان آن دوران انجام دهد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها