سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بیرنگ در این برنامه پای صحبت آدمهای موفق مینشست و درباره اوج و فرودهای زندگی آنها میپرسید.یکی از بهترین قسمتهای بازهم زندگی، قسمتی بود که به خانه نجفدریابندری رفت تا درباره کتاب مستطاب آشپزی با او صحبت کند.خانهای که زنی آن را اداره میکرد به نام فهیمه راستکار. زنی که عاشق همسرش و سبک زندگی او بود.نجفدریابندری مردی تاثیرگذار در ادبیات ایران، وقتی تصمیم میگیرد، آشپزی را تجربه کند و از آن لذت ببرد، همسرش با او همراه میشود و آنها روزهای زیادی را صرف پختن همه غذاهایی میکنند که دستور پخت آنها در کتاب مستطاب آشپزی نوشته شده است.بیرنگ در این برنامه به نکتهای ظریف اشاره کرد؛ نوع نوشتار کتاب مستطاب آشپزی آنقدر بینظیر است که خودش سبکی در ادبیات به شمار میآید.گفتگوی بیرنگ با دریابندری و راستکار آنقدر بینظیر و عالی بود که مدتهای زیادی سایتها درباره آن نوشتند و درباره چگونگی انجام این گفتگو از بیرنگ پرسیدند.جواب نهایتا یک چیز بود؛ دریابندری و راستکار آنقدر صمیمی و صادق و شاد بودند که نتیجه شد یک برنامه دیدنی. سال 91 در چنین روزی خانم فهیمه راستکار از دنیا رفت.او دو سه سالی با بیماری آلزایمر دست و پنجه نرم کرده بود و عاقبت تسلیم این بیماری عجیب و سخت شد.زنده یاد راستکار حافظهاش را از دست داد اما من هیچوقت حضور زیبای او را دربرنامه باز هم زندگی فراموش نمیکنم.آن خندههای زیبا در کنار همسرش آقای دریابندری.مردی که بهترین رمانهای دنیا را برای ما به فارسی ترجمه کرده است که از میان آنها رمان پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی برای درخشیدن، کافی است.به نظرم رمان بینظیر پیرمرد و دریا یک طرف ماجراست و مقدمهای که دریابندری برای این کتاب نوشته طرف دیگر.مقدمهای که برای شناخت ادبیات جهان کفایت میکند.
آقای دریابندری سالهاست که بیمار است.کهولت سن قدرت کار را از او گرفته و او سالهاست بهترین همراه زندگی خود را نیز از دست داده.بانویی که وقتی میگفت: نجف...! با آن صدای اثیری انگار که همه انرژی دنیا جمع میشد تا دریابندری بتواند به حیات و کار خود ادامه دهد.به نظر میرسد، پیر ترجمه و ادبیات ایران هنوز هم از آن انرژی اثیری و پر قدرت استفاده میکند هر چند صاحب آن صدای جاودانه دیگر در این دنیا نیست.
حامی جوانان
دیروز به عباس نباتی، دوبلور قدیمی تلفن کردم تا از او درباره فهیمه راستکار بپرسم . صدایش از پشت تلفن همان صدایی بود که در دهه شصت و هفتاد در آثاری مانند جنگجویان کوهستان و دوقلوهای افسانهای و ... شنیده بودم.گرم و خوش لحن.در روزهایی که دوبله از آن دورانی که به عصر طلایی معروف است، فاصله زیادی گرفته و به باور نباتی، سرعت جای کیفیت را گرفته صحبت درباره دوستان قدیمی و پیشکسوتان دوبله شاید برای آدمی مثل نباتی کار سادهای نباشد.برای دوبلوری که 60 سال است، در این حوزه فعال است و روزهای اوج و فرود دوبله ایران را دیده و حالا به گفته خودش دو سال ونیم است که مدیریت دوبله را رها کرده و گاهی فقط به عنوان دوبلور با گروههای محدودی همکاری میکند.در چنین شرایطی نباتی میگوید: زنده یاد فهیمه راستکار حامی بود، فقط کافی بود متوجه شود که یکی کارش گیر است. حالا میخواهد مالی باشد یا معنوی.هر کاری که از دستش برمیآمد برای آن فرد انجام میداد.بیدریغ بود و مصداق عشق بیچشمداشت.
سال 41 که من وارد حرفه دوبله شدم، خانم راستکار نقش اول میگفت.یعنی تا این اندازه در کارش حرفهای بود و همه قبولش داشتند.منظورم از همه یعنی هم مدیران دوبله و هم مردم.آن سالها فیلمهای خارجی برای اکران در سینماها دوبله میشد و دوبله نقش تعیین کنندهای در فروش فیلمها داشت.برای همین مدیران دوبله نقشهای مهم و شناخته شده را به دوبلورهایی میدادند که صدای ویژهای داشتند و به کارشان مسلط بودند.خانم راستکار در ایتالیا و در کنار زندهیاد منوچهر زمانی و مرحوم حسین سرشار و زندهیاد رضا زندی فنون دوبله را یاد گرفته بودند و در آن سالها چند فیلم ایتالیایی کمدی را نیز برای اکران در سینماهای ایران دوبله کرده بودند که بهشدت مورد استقبال مردم قرار گرفته بود.بعد که به ایران آمدند دوبله را ادامه دادند. آن سالها خانمها رفعت هاشم پور و تاجی احمدی و زنده یاد راستکار از برجستهترین دوبلورهای زن ایران بودند و صدای آنها باعث فروش فیلمهای خارجی میشد.خانم راستکار در سالهای 48 و 49 حرفه مدیریت دوبله را شروع کردند که با نگاهی به آثاری که با مدیریت ایشان دوبله شده به این نتیجه میرسیم که بسیار کاربلد و حرفهای بودند و این آثار جزو آثار شاخص دوبله ایران هستند.
بهترین خاطرهای که از ایشان دارم، همان سایه حمایتی است که داشتند.اگر جوان مستعدی را میدیدند که علاقهمند است وارد حرفه دوبله شود کاملا از او حمایت میکردند و این در آن دوران که ورود به حرفه دوبله دشوار بود، بینظیر بود
فرود دوبله
نباتی درباره حرفه دوبله در این دوره میگوید: مدتهاست که دوبله جدی گرفته نمیشود.جوانهای زیادی وارد این حرفه شدهاند که با واسطههای مختلف کارها را برای دوبله میگیرند و بدون این که تجربه کافی داشته باشند، مدیریت دوبله را به عهده میگیرند و انتخاب دوبلور و گوینده برای نقشها هم که اما و اگرها و حرف و حدیثهای خاص خودش را دارد.زمانی صاحب اثر با وسواس مدیر دوبلاژ یک اثر را انتخاب میکرد و کاملا بر کار او نظارت داشت که چه گویندهها و دوبلورهایی را برای کار انتخاب میکند.اگر دوبلورها مناسب نبودند آنها را تغییر میداد و حتی گاهی مدیر دوبلاژ را تغییر میداد چون به نتیجه کار خوشبین نبود.برای همین سختی کار و حساسیت بالا بود که دستمزد مدیر دوبلاژ از گوینده نقش اول و بقیه گویندهها بیشتر بود اما الان یک نفر که بیشتر شبیه اپراتور است به عنوان مدیر دوبلاژ انتخاب میشود و گویندههایی را میآورد تا اثر را دوبله کنند و اصلا کیفیت مهم نیست.الان شرایط طوری شده که گوینده نقش اول از مدیر دوبلاژ بیشتر میگیرد چون اوست که به کار اعتبار میدهد نه مدیر دوبلاژ و چینش کلی گویندهها.در چنین شرایطی کار کردن در حرفه دوبله واقعا سخت و گاهی غیر ممکن است.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم