در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
تابلوهای عاشورایی خوب فروش داشته؟
بله.
بهترین زمان کار هنری؟
شکلگیری و بستهشدن کار هنری توی سَحَر انجام میشه.
سحر که زمان راز و نیازه؛ به خدا چی میگین؟
(باخندههای بسیار) اون خیلیخصوصیه دیگه. چیزی نیست که به شما بگم.
اسلام از چشم شما؟
تنها الگویی است که باعث رستگاری ابنای بشر میشه.
و کربلا (محور آثارتون)؟
تنها عاملی که باعث حفظ اسلام شده کربلاست اسلامی که پس از امام حسن و قبل از عاشورا در آستانه نابودی بود.
در این راستا از منظر شما اتفاق مهمی است؟
نجات انسان با حفظ عاشورا شدنی میشه پس اتفاق مهمیه.
ولی آگاهانه سراغ آفرینش هنری (چه شعر چه...) بری کار از شهود خارج میشه؛ خوب در نمیاد که، تصنعی میشه.
بله، بله بذار با بیسوادیم، کاملا با بیسوادیم به صحبتهای شما نکتهای اضافه کنم.
شما هر چی بگین مینویسمها! حواستون به اعترافاتون باشه!
عیب نداره بنویسین! هرچقدر دانش و تکنیک داشته باشین و تجربه اندوخته باشین، اگر با داشتههای خود برای اهلِبیت شروع به کاری بکنین، میبینین شدنی نیست.
فقط در فضای نقاشی اینجوری میاندیشی؟
البته این قضیه رو الگویی راجع به همه زندگیم میبینم.
یعنی مثلا صبح که میخوای دنبال روزی بری؟
اگر توی ذهنم بیاد که خودم میخوام روزیم رو پیداکنم، احساسم میگه نمیشه، خدا باید بخواد.
یه شاهد مشهور برای این باور؟
یه جمله هست با توکل زانوی اشتر ببند.
توکل تنها نمیشه؛ هم توکلکن هم زانوی اشتر ببند:
داستان اینه که ما تجربه داریم، کار کردیم، آموزش دیدیم و هنوز هم میبینیم، ولی اون چیزی که باعث شکلدهی به کار میشه ما نیستیم؛ این رو توی همه کارها بهمراتب دیدیم.
اسمش رو بذاریم شهود، خلاقیت یا توفیق؟
نمیدونم بهنظرم تمام این کارهایی که اتفاق افتاده و شما دیدین (آثار نقاش) من توش کمترین اثر رو داشتم.
شما فقط یه ابزار انتقال بودین و یه اجراکننده؟
احسنت! واقعا همینه.
اگر غیر از این فکر کنی؟
نابود میشی اون کار به درد نمیخوره.
جهاد اکبر؟
کلاس کار رو بالا نبرین.
شمای هنرمند عاشورایی از چی هراس داری؟
از این که اگه یه آدمحسابی، شما تصورکن مثل [محقق] اردبیلی این کارها رو پدید میآورد چقدر فرق میکرد.
چیزی که ناراحتتون میکنه؟
اینکه تنها آفت این نقاشیها اینه که من کارکردم.
حالا که این رو میگین دغدغهتون چیه؟
اولیناش اینه که کار رو بهتر انجام بدهم. کیفیت تکنیکیاش بهتر بشه. دوم این که خودم از توی کار منها بشم.
بله این بحث مهمیه حذف و «مرگ مولف»، محوریت مخاطب؟
مرگ مولف، یه بحثییه، ولی این منهاشدن، یعنی مخاطب با موضوع در ارتباط باشه.
شما چهکسی هستی؟
یه آدم معمولی؛ رو به پایین.
آخه با عاشورا که آدم رو به بالا میره.
نرفتیم دیگه. نرفتیم متاسفانه
خب حالا یهحرف خیلی مهم بزنین:
به قول بابای من، هرجا امامحسین خیمه میزنه بغلش شیطون میاد خیمه میزنه.
این یعنی چی؟
یعنی اگر کار لغوی داشته باشی شیطون باهات کاری نداره چون توی راهی اما اگه بخوای واسه امامحسین هیأت بگیری، شیطون سریع میاد بغلت خیمه میزنه که این رو از بین ببره پس در نتیجه کسی که بخواد برای امامحسین کاری بکنه شیطون خیلی بیشتر میپیچه به دست و پاش، ممکنه خطاهایی بکنه که آدم عادی نمیکنه.
هنرتون برای چیه (مثل بحث هنر برای هنر)؟
حقیقتاش من هنر رو ابزار میدونم.
سبحانا...، واقعا؟
میگم خود هنر ابزاره اگر این ابزار «بهخدمت» باشه ارزش داره.
چنین دیدگاهی که خیلی نقد شده.
اولا دنیای هنر رو آدمای نااهل دارن مدیریت میکنن (اگر نگیم صهیونیستها و استکبار) دوما ذات هنر میتونه زیبایی باشه، اما میگم زیبایی برای زیبایی، یعنی چی!
ذهنیت هنرمندانهات؟
نه. هنر برام موضوعیت داره نه اثر هنری، هنر یه ابزاره برای من، جهت بیان حقیقت عاشورا.
اگر بتونین با این بهقول خودتون ابزار حرفبزنین؟
اونوقت، برام ارزش داره.
اگر نتونین چی؟
ولش میکنم برام اهمیتی نداره.
اگر نقاشی و رنگها رو ازتون بگیرن چه اتفاقی براتون میفته؟
نمیدونم.
اگه رنگها ازتون فراری بشن و تن به کار ندن؟
سؤالهای عجیبغریب میکنی، سؤالهای دخترونه.
شما که خیلی آقایی!
توی موضوعات مختلف کار کردم ولی وقتی رسیدم به عاشورا، احساس کردم اصل همینه و بقیه «فالش»! [از مرحله پرت، خارجمیزنن].
روز رستاخیز چه حرفی دارین برای گفتن؟
حرفی نداریم برای گفتن.
ولی اینجا که این میکروفنرو دادن دستتون.
راجع به امام حسین حرف زدیم چیز دیگهای نگفتیم هرچند ممکنه خودمون اون رو تخریب کرده باشیم با رفتارمون.
خودتون رو که تماشا میکنین چی میبینین؟
یه پوسته قشنگ میبینم که بقیه میگن عجب آدم خوبیه، اما توش یه آدم متعفنه که حال آدم رو به هم میزنه.
این تواضعه یا...
فکر کنین، یه کفشی که توی خیابون افتاده یهتفسیری داره اما اگه دمِ درِ هیأت باشه یهتفسیر دیگه؛ ما در واقعیت، اون کفشِ کهنه هستیم.
دچار سردرگمی هم شدین؟
بله. چرا نشیم.
یک رویکرد معرفتی و معرفتشناسانه درباره فرهنگ عاشورا؟
من سوادش رو ندارم حقیقتا.
باشه، یهنکته دلی و احساسی؟
چی بگم آخه!
یهپرسش مهم که داشتین و هنوز هم دارین؟
برای من واقعا سؤاله که چیشده امام حسین به مثل ما اجازه داده کار کنیم براش، این خیلی سؤال عجیبیه.
خیلی وقته دلتون میخوادش؟
خیلی دلم میخواد بدونم امامحسین در قیامت با این عاشقاش چکار میکنه. اونوَر چه خبر میشه اونهایی که کشتهشدن خون دلخوردن و کارکردن، یه یاحسین گفتن و مُردن. دلممیخواد بدونم اینا چی میشن. اونجا چی میشه. خیلیصحنه زیباییه.
یه چیز عجیبو غریب درباره خودتون؟
بگم؟ با اون شناختی که من از خودم دارم؛ درونِ آدم یهجوری باشه و بیرون، مردم فکرکنند آدم خوبی هستی! عجیب وغریبتر از این.
بریم سراغ نقاشها یعنی آثارشون؟
بپرسین.
سهرابسپهری رو چهجوری میبینین؟
سرشار از صداقت.
دوست مرحومم استادمحسن وزیری مقدم؟
خیلی سوادش رو ندارم.
محمود فرشچیان؟
ایشان پیرغلام امامحسینه من چیزی نمیتونم درباره کارهای استاد بگم.
مسعودعربشاهی چی؟
خیلی دوستدارم.
برخی از هنرمندها که عاقبتنابخیر میشن؟
هنرمند چون احساساتیه زود خرابمیشه.
هنرمند مثل چیه؟
مثل گوشت ماهی میمونه با یه ذره حرارت و... فاسد میشه و از بین میره. خیلی حساسه.
چیزی که هنرمند رو بیمه میکنه تا سبز و سرشار باشه و ویران نشه؟
اولینچیزی که هنرمند و انسان رو بیمه میکنه اتصالشه به خدا و اولیای خدا.
اگه این اتصال خدانکرده قطع بشه؟
آدم نابود میشه.
حسین خسروجردی؟
یکی از کسانی که خودم رو مدیونش میدونم بهخاطر این که با دیدن آثارش عشق به اهلبیت و خلقکردن اثرهنری برای اهلبیت در وجودم نقشبست.
میگی دست آقای خسروجردی رو کلا میبوسی؟
میگم زمانی میبوسم که برای حضرتاباالفضل نقاشی کرده یا دست استاد چلیپا و حبیب صادقی و... دست کسانی که به من نشوندادن چهجوری میشه برای اهلبیت کار کرد و کار خوب کرد؛ افتخار هم میکنم.
آدمهایی که برای اهلبیت کار کردن؟
خیلی آدمهای عزیزی هستند.
خود شما؟
من که کسی نیستم.
چرایی این عزت واحترام از زبان شما؟
شما تصورکن 1400سال پیش پسر پیغمبر رو کشتن منکوبش کردند و گفتن دیگه تموم شد. حالا کسیکه بعد از 1400سال علم رو بلند میکنه شروع میکنه به حرفزدن، خیلی آدم عزیزیه. وظیفهمونه بهش احترام بذاریم.
اسطوره مورد علاقه (بُعد اسطورهای عاشورا منظوره)؟
همه اینا اسطوره هستن علیاصغر(عبدا..رَضیع) حبیب، حضرتعباس، علیاکبر، حضرتزینب؛ اینا رشته کوه هستن قلّه حضرت سیدالشهدا هستن.
وقتی اولینبار کار شما دیدهشد... فروش رفت؟
احساس ترس داشتم که کاسبی نباشه! بعد دیدم برای من به جای اینکه ماشین بشه میتونه سرمایه کار بعدی بشه. اینجوری خیلی خوبه.
خونه دارین دیگه؟
من یه خونه خریدم، ولی کارگاه ندارم (میتونین این رو هم ذکر کنین که) ماه آینده (آبان) باید کارگاهم رو تحویل بدهم و تقریبا آوارهام.
توفیق رفتن به پیادهروی اربعین؟
بله الحمدا...رفتم.
اربعین از چشم شما؟
رفتن به راهپیمایی اربعین، پیشدرآمد قیام امام زمانه.
پیشدرآمد یهزمان 2دقیقه است یه زمان 20دقیقه؟
به نظر من پیشدرآمد قیامه. این یه لشکره هرچقدر اعضا بصیرت و دیدِ دقیقتری داشتهباشن اون قیام زودتر اتفاق میافته.
سختترین بخش زندگیتون؟
روزی که مادرم از دنیا رفت.
راستی در عشق شکستخوردین/ عشق بانوان منظور نیستها؟
نه، چرا شکستبخورم عشق که شکست نداره؛ وقتی اتفاق میفته که خودت بخوای خودت رو شکست بدهی.
یعنی حضرت عشق که سیدالشهداست کسی رو شکستنمیده مگر که خودش...
بپرسم از رنگها و تداعیتون؟
ممکنه اشتباه جواب بدهم.
درباره نقاشی آبستره؟
من نمیپسندم درک نمیکنم.
نفرمایین. پس درباره پیکاسو چی میگین؟
پیکاسو رو یه آدم زرنگ میدونم.
نقاشی طبیعت بیجان؟
نزدیکترین معنا به طبیعت بیجان اینه: شخصیترین تعبیر از دنیای بیرونی آدم.
نقاشی قهوهخانه؟
تاج سر نقاشی ایران.
وقتی که خیلی غمگین هستین؟
کار میکنم.
لابد خوشحال هم که هستین کار میکنین! کیفیت کار منظورمه؟
یکی بیانگر حال خوبه، دیگری بیانگر حال بد.
اسم گذاشتن برای تابلو آیا نقاشی رو محدود نمیکنه؟ سویه نمیده به مخاطب که این جوری بنگر و لاغیر؟
خب باید همینجور نگاه کنن.
یهدلیل موَجّه بگین.
من در کارهام چهره نمیتونم بسازم یکی از دلایل اسمگذاری همینه.
آخرینبار روی چی پافشاری کردین؟
روی حقیقت وجود امیرالمومنین علی علیهالسلام.
در این که شکی نیست. کیفیت پافشاری تون؟
نمایشگاهی برگزار کردم به نام الحقُ مَعَ علی. این برگزاری برایم واجب بود.
از واجباتِ ابدی؟
کسی پیش علامهامینی خُرده میگیره که چرا هر سال طبل و دسته و عزاداری؟ علامه میفرماید برای غدیر طبل و دسته راه ننداختیم گفتین نبوده برای عاشورا دسته درمیاریم نتونین منکرش بشین.
تا لب گور پایبند هستین؟
باید همچنان گفت و گفت تا این حقیقت از بین نره همون طور که اجداد ما گفتن و هیأت گرفتن که اگر نمیگرفتن ما امامحسین رو نمیشناختیم پس تا بمیریم میگیم و از خدا میخوایم بچه هامون هم انشاءا... بگن.
به ماندگاری آثارتون چقدر فکر کردین؟
کار باید فاخر باشه برای کاری که میسازی باید کمال تلاشت رو بکنی، ظریف و دقیق و باکیفیت باشه.
بعدش؟
مثل همهاش که دست ما نیست ماندگاریش هم دست ما نیست.
درباره نام خودتون چی، نیکنامی و اینا؟
مهم نیست.
از مصائب ریز و درشت هنرمند مذهبی؟
ما توی حکومت اسلامی داریم کار میکنیم، ولی متاسفانه باز غریبیم.
شرح این خون جگر، اینزمان بگذار تا؟
بله مصائب داره. زمانی که منکر معروف است و برعکس! اگر یهموضوع منکر برای نقاشیت انتخابکنی خیلی آوانگاردی و کاردرست و درجهیک، ولی...
اگه یه موضوع معروف/ نیک رو برای بیانکردن انتخابکنی؟
میشی یه آدم عقبمونده.
حالا که این رو گفتین، یه واقعیت تلخ اجتماعی؟
مردم ما دارن روزبه روز ثانیه به ثانیه خودشون رو پرت میکنن به دامنِ دنیا.
با مرگ چهجوری دلتون میخواد روبهرو بشین؟
همین الان اگه بفهمم خدا «حساب بیحساب» کرده یعنی بخشیده هیچ مشکلی با مردن ندارم.
برای پایان؟
هرجایی قرار داریم باید به بهترین نحو کارمون رو انجام بدهیم.
بهتریننحو که نباید «بهترینحالتی که میتونستم» باشه، درسته؟
بله! بیشتر از اونه! مثلا نقاشهای اروپاییها رو ببینین، وقتی که گذاشته مشخصه اون آدم چقدر توانایی داشته! اون آدم از مریخ نیومده که! آدم خیلیبیشتر از این حرفها میتونه کار کنه.
به چه شرطی آخه؟
به شرطی که کمفروشی و بیدقتی نکنه.
فراموش نشدنیه؟
خیلی چیزها... مهماش اینه که کار کنم. تا نمردم یه کاری انجام بدهم.
10 سوال داغ
جهاد اکبر؟
کلاس کار رو بالا نبرین.
شما چهکسی هستی؟
یه آدم معمولی رو به پایین.
روز رستاخیز چه حرفی دارین؟
حرفی نداریم برای گفتن.
بپرسم از رنگها و تداعیتون؟
ممکنه اشتباه جواب بدم.
نقاشی قهوهخانه؟
تاج سر نقاشی ایران.
وقتی که غمگین هستین؟
کار می کنم
آخرینبار روی چی پافشاری کردین؟
روی حقیقت وجود امام علی(ع)
از مصائب هنرمند مذهبی؟
متاسفانه غریبیم
درباره نقاشی آبستره؟
من درک نمیکنم.
واقعیت تلخ اجتماعی؟
مردم خودشون رو پرت میکنن دامن دنیا
علی مظاهری
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم