سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گردش در مسیر ریلها در ایران حرکت نوپایی است. دو سال است که یکی از جذابترین مسیر تورهای یکروزه با قطار گردشگری از ایستگاه راهآهن تهران تا سوادکوه و جنگل شیرگاه، راهاندازی شده است. مسافران ریلگردی در این سفر، راهی تونل زمان میشوند. آنها هیچ وقت، طعم هیجان ایستادن بر فراز «پل پیروزی» را فراموش نمیکنند.
جا نمونید که رفتیم!
هیاهوی ایستگاه مرکزی راهآهن دیدنی است. کولهپشتیها و چمدانها در حال عبور از بازرسی، چشمهای خیره مانده بر تابلوی اطلاعات، اعلام ساعت حرکت قطار، هیجان سفر در جمع مسافران جوان، همه و همه شور سفر را فریاد میزنند. دو خط موازی فولادی، آنها را به خود فرامیخوانند؛ درها بسته میشود، سوت قطار را میزنند و این فصل آغاز یک رویاست.
قطار دیگر شبیه گذشتهاش نیست. بیشتر شبیه یک اتوبوس لوکس است. در فاصله هر دو واگن سرویس بهداشتی مجهزی قرار دارد و از همان ابتدای راه، طرز استفاده از آن را توضیح میدهند. برای آنها که اولین بار است سوار قطار شدهاند همه چیز جذاب و پیچیده است، حتی دکمههای سرویس بهداشتی.
قطار که از ایستگاه راهآهن حرکت کرد، جاذبهها یکی یکی پیدا شدند؛ اولینش لکوموتیو قدیمی مانده در راهآهن که جزو اولینها بوده و از خلیج فارس راهی مسیر شمال شده است. قطار از کنار واگن خانه سریع عبور میکند، آنها به طرف دیگر نگاه میکنند تا بدانند آشیانه انقلاب کجاست؛ جایی که اولین قطارهای تشریفاتی ایران در آن نگهداری میشود و بهتازگی بعد از گذشت 40 سال از انقلاب، مجوز بازدید از آن صادر شده است. این قطارها خاطرههای خاصی دارند و تجهیزاتشان حتی برای آنها که در راهآهن ایران مشغول کارند هم تازگی دارد .
تاریخ به وقت چای شیرین
صبحانه برای نزدیک 300 مسافر آماده شده و آنها همانطور که از میان حریم راهآهن تهران در حال عبور هستند و چشمشان در مزارع اطراف است، چای را مینوشند. قصه قند و شکر و چای و راهآهن شنیدنی است. دو سال زودتر از آنکه مصوبه راهآهن در مجلس ایران به تصویب برسد، مالیات قند و شکر و چای از راه رسیده است. ایرانِ بدهکار از زمان قاجار برای رسیدن به دوران نوین باید سراغ شکم مردمی میرفت که سفره زندگیشان بند نان و پنیر و چای بوده است. شش قران برای هر من چای و دو قران برای هر من قند و شکر. مسافرها در حال نوشیدن چای، تاریخ را که از زبان راهنما بیرون میتراود، مزه میکنند. این چای و شکر بهای رسیدن به جهان صنعتی است. 405/1 میلیون ریال از همین خوردنیها به جیب دولت آمد تا ریلها به زمین ایران بنشیند. صدای راهنما در گوششان و چای داغ بر لبشان از کنار کارخانه قند ورامین عبور میکنند و باز هم از راهآهن و آدمهایش میشنوند. داستان نیکلای مارکوف روسی که کارخانه را طراحی کرد و فردریک تالبرگ سوئدی که آرم دو بال گشوده در حال پرواز راهآهن ایران را به یادگار گذاشتند. این سفر آنها را با خود به تاریخ میبرد و قصهاش شنیدنی است.
روی خط افسانهها
مسافران ریلگردی افسانههای راهآهن شمال را شنیدهاند؛ از ماجرای دهقان فداکار و فانوس معروفش که در سال 1340 به وقوع پیوست و قصه شد تا ایستگاه پیشوا که از سال افتتاح راهآهن ایران در 1317 نامش پیشوا شده و این نام را به علاقه پهلوی اول به پیشوای آلمان ربط میدهند. این بار آنها فرصت میکنند تا بعد از ایستگاه گرمسار یکی دیگر از افسانههای راه را بشنوند. بعد از عبور از ایستگاه گرمسار، قطار مقابل کوه اژدها متوقف میشود. یکی از منحصربهفردترین چینخوردگیهای زمینشناسی ایران مقابل چشمان گردشگران است. نوارهای قرمز، سفید و قهوهای موجوار درهم تنیدهاند و شبیه دم اژدها شدهاند. در همه افسانههای جهان، مار و اژدها نشانه بدیهاست، اما این اثر زمینشناسی قدمت قابل توجهی دارد و از همان نشانهها در یادها مانده است. افسانهها میگویند قهرمان اساطیری ایران، رستم در همین کوه با اژدها جنگیده و با کوبیدن اژدها بر کوه، جان اهریمن رفته است و خونش بر دیواره کوه مانده. آنقدر زیبایی و گیرایی جغرافیای راه، مسافران قطار را با خود همراه کرده که در طول مسیر کمتر چشم از پنجرهها برمیدارند.
وقتی که قطار بال درمیآورد
تونلها، مسیرها، پلها همه و همه تاریخ را به روایت 80 سال پیش میگویند. مسافران ریلگردی در مسیر راهآهن سوادکوه سختترین، مهمترین و گرانترین مسیر ریلی ایران را طی میکنند. پل ورسک، قصه سه خط طلا و پل دوآب که سمبل معماری تلفیقی ایرانی و اروپایی است را به چشمان مشتاق گردشگر نشان میدهد. عبور از تونل گدوک، طولانیترین تونل راهآهن که نزدیک 2880 متر است، مسافران را به یاد کارگرانی میاندازد که عمرشان را پای این ریلها، تونلها و پلها گذاشتند. آرامگاه اخوت که یادآور مرگ 60 کارگر در تونل شماره 6 است و ادای احترام گردشگران ریلی به آنها، بخشی از همین تاریخ قطار در ایران است. تونل دو گل برای مسافران، حکم جادو را دارد. قطار هر بار در جهتی خلاف مسیر جاده از تونل خارج میشود و دوباره تغییر مسیر میدهد و ارتفاع از سطح جاده آنقدر زیاد میشود که انگار به قطار، چوب جادو زدهاند و بال درآورده است. مسافران قطار چشمشان به جاده و مردمی است که سالهاست همنشین این همسایهاند. مسافر قطار فرصت دارد تا میان عبور از ایستگاهها نام روستا را یاد بگیرد. هر روستا در هر فصل برای خودش مراسمی دارد. روستای انزها یکی از همان روستای بیراه زریندشت و مهاباد است. فصل محرم همه از بیرون روستا میآیند تا تعزیه کهن این روستا را به تماشا بنشینند و بعد از مراسم عزاداری به رسم کهن روستا مهمان سفره امام حسین(ع) باشند.
مسیر تازهنفس گردشگری
سهم روستای صد ساله شوراب از عبور 80 ساله قطار شمال، تنها صدای چرخها روی ریل و تماشای عبور آن از پل شوراب بود. اما دو سال است مردم روستای شوراب در آخر هفتهها منتظر شنیدن صدای رسیدن قطار هستند. بزرگترین پل درهای شمال، سهم شوراب است و مسافران گردشگری را راهی این روستا کرده است. اسکلت بناهای باقیمانده از بناهای زمان ساخت راهآهن که معروف به سینما و سربازخانه از زمان جنگ جهانی دوم ماندهاند و حالا جزوی از میراث مشترک راهآهن ایران و روستای شوراب هستند. همینها سبب شدهاند قطار گردشگری رسمش با رسم قطارهای قدیم تفاوت داشته باشد و این توقف در روستا، نفس تازهای به این منطقه دمیده است.
شوراب و جاذبههایش
بازارچه گردشگری شوراب، حال و هوای مردم روستایی دارد که با پوشش لباسشان یادآور فصل محرم میشوند و سلام و صلواتشان همان رنگ مصفای روستا را برای مهمان دارد. شورابیها با آش گزنه و
سس ازگیل، آش دوغ و سبزیهای خشکشده معطر و ترشی با طعم انار، میزبان گردشگران میشوند. خرید از این بازار جزو برنامه ریلگردی است تا گردشگری نقش اقتصادی خود را ایفا کند و زنان روستا شادی فروش دستبافتههایشان را به خانههایشان میبرند و مسافران هم رویای خاطراتشان با تونل و ریل را ثبت میکنند.
چرا قطار بهتره؟
سفر خانواده ایرانی سالها با جاده و رانندگی شکل گرفته و فرسودگی و خستگی جاده هم محصول این مدل سفر است. در این میان آدمهای زیادی هستند که فرصت سفر را ندارند. داشتن کودک و نوزاد، ناتوانی سالمندان خانواده از همراهی در جاده و ماشین، خیال پا رویپا انداختن و لذت بردن از طبیعت مسیر را به دل بسیاری گذاشته، اما قطار این فرصت را برای آنها فراهم کرده است. هوای مطبوع و فرصت راه رفتن در قطار و حتی برخورداری از سرویس بهداشتی در طول راه، جز و همان ویژگیهایی است که نظر مسافر ایرانی را به قطار جلب کرده است. قطار لذت تماشا را به مسافرش هدیه میدهد و گردشگر برخلاف خودرو یا هواپیما فرصت دارد بینگرانی از پیامدهای تلخ و مصائب احتمالی، مسیر را تجربه کند. قطار یک فراخوان آرام برای رهسپار شدن است تا آدمها با گوش سپردن به لالایی چرخهایی که خطهای موازی را در پیش میگیرند، اتفاقی ناب را تجربه کنند.
شهرزاد باباعلیپور
ایران
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد